خانه / چله نشینی / چله نشینی و مندل نشينی چه شرایطی دارد ؟ اعمال و کارهای چله نشینی

چله نشینی و مندل نشينی چه شرایطی دارد ؟ اعمال و کارهای چله نشینی

در این پست از سایت antique-book-treasure.ir چله نشینی و مندل نشينی چه شرایطی دارد ؟ اعمال و کارهای چله نشینی را برای شما عزیزان قرار دادیم . برای چله نشینی و مندل نشینی اعمال و کارهایی را باید انجام داد و چله نشینی شرایطی هم دارد . چله نشینی آداب و شرایطی دارد که برای شما عزیزان توضیح خواهیم داد . انواع چله نشینی برای گرفتن حاجت بخت گشایی گرفتن جن و پری و … وجود دارد . چله نشینی چیست ؟ و چرا چله نشینی میکنند؟ چله نشینی چند روز است ؟ در طول مدت چله نشینی چه کارها و اعمالی را باید انجام نداد و چه کارها و اموری را باید انجام داد ؟ طول مدت چله نشینی یا چهل نشینی در ادامه مطلب اطلاعات و مطالبی را درباره آداب و شرایط چله نشینی و مندل نشینی و اعمال و کارهای چله نشینی مشاهده خواهید کرد .

چله نشینی و مندل نشينی چه شرایطی دارد ؟ اعمال و کارهای چله نشینی
چله نشینی و مندل نشينی چه شرایطی دارد ؟ اعمال و کارهای چله نشینی

چله نشینی و مندل نشينی چه شرایطی دارد ؟ اعمال و کارهای چله نشینی,چله نشینی چیست؟,آداب و شرایط چله نشینی,طول مدت دوران چله نشینی,روزها و شبهای چله نشینی,اعمال و امورات چله نشینی,روش انجام دادن چله نشینی,چرا چله نشینی میکنند ؟,علت و دلیل چله نشینی,چله نشینی چند روز است؟,در طول دوران چله نشینی چه کارها و اعمالی را نباید انجام داد؟,اعمال چله نشینی,کارهای چله نشینی

چله نشینی و مندل نشينی چه شرایطی دارد ؟ اعمال و کارهای چله نشینی

آداب چله نشيني چيست ؟

چله نشيني، که از آن تعبير به چلّه، چهلّه و اربعين نيز شده است، يکي از رسوم اهل سير و سلوک است که با رعايت آداب و شرايط خاصي، مدتي به رياضات و عبادات مخصوص مي پردازند، معمول صوفيان اين بوده است که در سال، يکبار به چلّه مي نشستند و بهترين ايام را براي انتخاب چلّه، ماه ذي القعده و دهه اول ماه ذي الحجه مي دانستند و آن را چلّه موسي مي ناميدند.

تعريف چلّه و چلّه نشيني:الف- معناي لغوي: چلّه در لغت، چهل روزي است که درويشان و مرتاضان، براي ذکر و فکر و طاعت و عبادت و خلوت برمي گزينند. چله نشيني، معتکف شدن، براي انجام رياضات و عبادات چهل روزه ، گوشه انزوا گرفتن ، ترک لذايذ دنيوي گفتن و در گوشة خلوتي، به عبادت مشغول بودن است ، در تداول عامه، کنايه از : خانه نشستن و کم معاشرت بودن و از دوستان کناره گرفتن است.(1)
چهل شب درين حريم به خلوت، تو چلّه بند
تا محرم حريم شوي در صف صفا.(2)
ب- معناي اصطلاحي: به دليل آنکه، مدت خلوت صوفي، چهل روز طول مي کشد، آن را چهله يا اربعين مي خوانند. اهل حق، به حديث پيامبر ـ صلّي الله عليه و آله ـ که فرمود: هر آنکس که چهل روز براي خدا اخلاص ورزد، چشمه هاي حکمت از دل او به زبان او جاري مي شود، استناد کرده اند و چنانچه خداوند، اربعين(چله) موسي را به ذکر مخصوص کرده، آنان نيز چلّه خود را، با ذکر و ياد خدا، صادقانه طي مي کنند و روزه مي گيرند و در خلوت مي نشينند و با حق مناجات مي کنند.(3)

علل اختصار چله نشيني بر عدد چهلخلوت صوفيان، مقيد و مختص به اربعين نيست و صوفي زماني که به خلوت مي نشيند، نبايد به فکر آن باشد که پس از چهل روز بيرون آيد.
نجم الدين کبري مي فرمايد: شيخ بن عمار گفت: هر گاه داخل خلوت شدي، به خود مگو که پس از اربعين از آن بيرون مي آيي، زيرا هر که با خود چنين گويد، در روز اول از خلوت بيرون آمده است، اما با خود بگو که اين مکان تا روز قيامت، قبر توست.(4)
يحيي باحرزي گويد: اين طايفة صوفيه را جميع اوقات و روزگار، بايد که چنان باشد که در وقت چهله نشستن است ، هر چه در اول چهله مطلوب است، در غير چهله، همان مطلوب مي باشد.(5)
اما آنچه موجب شده است که صوفيان، خلوت را گاهي بر چهله اختصار کنند، دو مسئله است: اول آيات قرآني:
ا- آيه 51 سورة بقره که حق مي فرمايد: «وقتي با موسي چهل شب وعده گذاشتيم»
2. آية 26 سورة مائده که خداوند فرمود: «اي موسي زمين مقدس را مدت چهل سال بر آنها حرام کرديم»
3. آية 142 سورة اعراف که خداوند فرمود: موسي را سي شب وعده داديم و آن را به ده شب ديگر کامل کرديم، تا ميقات مقرر خداوند، سپري شد.
دوم حديث نبوي که مي فرمايد:«من اخلص للّه اربعين صباحا ظهرت ينابيع الحکمه من قلبه علي لسانه.»(6) يعني کسي که چهل روز به خدا اخلاص ورزد، چشمه هاي حکمت از دلش بر زبانش جاري مي شود .(7) چهل عددي است که مفهوم صبر و آزمون دشوار «چهله نشيني» از آن برمي خيزد. همان گونه که عارف، در دوره تربيت خود، ناگزير از تحمل چهل روز گوشه نشيني است، تا به کمال برسد.(8)

آداب چهله نشيني:در آداب و شرايط چهله نشيني، موارد بسياري را ذکر کرده اند که مهمترين آنها به شرح زير مي باشد:
اول تنها نشستن يا عزلت، که سه قسم است. عزلت در حال، عزلت در قلب، و عزلت در نفس و عزلت در نفس آن است که سالک در ابتداي حالش از مردم و هر چيز که با آن مأنوس است، کناره گيري کند.
دوم: طهارت داشتن. سوم مداومت بر ذکر. چهارم: ملازمت نفي خاطر. يعني هر چيز که در خاطر آيد، از نيک و بد را با «لا اله الا الله» نفي کند. بدان معني که هيچ چيز نمي خواهم جز خداي تعالي . پنجم: دائم در روزه بودن. ششم: مراقبة دل خويش با دل امام زمان که فتوحات غيبي و نسيم رباني، ابتدائاً از روزنه دل امام زمان به دل مريد مي رسد. هفتم: ترک اعتراض بر خداي تعالي و هشتم: کم کردن طعام و خوراک، نه آن قدر که ضعيف و بي قوت شود. (9)

گوشه نشيني و اربعين از ديدگاه اسلامدين مقدس اسلام، آئين معتدل و بدور از افراط و تفريط است. از اين جهت با روش هاي مرتاضان هند و راهبان مسيحي و اعمال و رفتار خلاف عقل سليم، مخالف است. مباني تصوف و عرفان اسلامي در جهت نظري، با قرآن مجيد و احاديث نبوي و اقوال پيشوايان دين و مشايخ،‌و در جنبة عملي با سيرت رسول الله ـ صلّي الله عليه و آله ـ و اصحاب و ياران و رفتار امامان ـ عليه السّلام ـ و بزرگان دين منطبق است .(10)
از نظر اسلام، مقصود از رياضت ،‌ترک دنيا و رهبانيت به روش هندوها و پيروان کليسا و يا چله نشيني و عزلت صوفيان و اصحاب خانقاه نيست ، بلکه مقصود، تمرين و وادار کردن خويش به کارهاي خير و سنن صالحه، از اداي واجبات و ترک محرمات و ساير امور حسنه است .(11) از آنجا که عزلت و گوشه گيري، بعنوان عامل مهم در سعادت انسان مطرح است. لذا منظور از عزلت در قرآن و روايات و معارف الهيه، عزلت و گوشه گيري از عامل خطر، و اموري است که براي سعادت اخروي انسان ضرر دارد.
در قرآن و روايات، سه قسم عزلت و گوشه گيري مطرح است:
1. عزلت و هجرت از گناهان شخصي 2.عزلت و گوشه گيري از شهري که انسان در آن شهر قادر بر حفظ دين خود نيست.3. کناره گيري و عزلت از گروهي که غرق در انواع معاصي و گناهان هستند.(12) عرفا، حقيقت عزلت را علاوه بر موارد ياد شده، خلوت گرفتن از غير و بخصوص از خويش، براي يافتن مقصود واقعي مي دانند. اين خلوت گرفتن، منافات با از منزل بيرون رفتن و کسب کار و معاشرت با مردم، در حد لزوم ندارد، اين خلوت در حقيقت، خلوت دل است از تعلق و وابستگي به غير.
در تفسير امام حسن عسکري – عليه السّلام ـ در تفسير سورة بقره، در چند موضع ذکر فرموده اند که رسول خدا ـ صلّي الله عليه و آله ـ از براي ذکر و تفکر و تدبر به کوه حرا تشريف مي بردند و در حديث آمده که آن حضرت خلوت نشيني را دوست مي داشت.(13) در روايات در بارة خواص اربعين آمده است که آفرينش انسان در شکم مادر، در چهل روز فراهم شده است.و در خبري ديگر از قول خداوند متعال آمده است که سرشت آدم را، چهل روز با دست خود سرشته ام ، از رسول خداـ صلّي الله عليه و آله ـ وارد شده. اگر بنده اي چهل روز ايمان خود را خالص کند، خداوند او را نسبت به دنيا زاهد و بي رغبت کند، درد و دواي دنيا را به او بنمايد، حکمت را در دلش استوار دارد و زبانش را به حکمت گويا سازد.(14)
در خاصيت اربعين، در ظهور استعدادات، قرآن مجيد مي فرمايد که: حتي اذا بلغ اشده و بلغ اربعين سنه(15) بنابر اين نهايت قدرت عقل در چهل سالگي است.(16) در روايات آمده است که: اگر کسي شرب خمر کند، نمازش تا چهل روز حساب نمي شود.(17)حضرت امام خميني، روزي در بحث اخلاقي خود اين حديث را معني کرد .«من بلغ اربعين و لم يتعصي فقد عصي» کسي که به چهل سالگي برسد و عصا بدست نگيرد، گناه کرده است، مي فرمود: سن چهل سالگي سن تکامل قواست و عصا به دست گرفتن در اين سن، رايج و معمول نيست. پس مقصود، عصاي احتياط در زندگي است که بايد از اين پس، با عصاي احتياط گام بردارد.(18)
علامة حسن زادة آملي مي گويد: هر عمل و ذکري که کمتر از اربعين باشد، چندان اثر بارزي ندارد و خاصيت اربعين، در ظهور فعليت و بروز استعداد و قوه و حصول ملکه، امري مصرح به، در آيات و اخبار است.(19) از رسول خداـ صلّي الله عليه و آله ـ وارد شده است که : کسي که چهل روز حلال بخورد، خداوند قلب او را نوراني کند و چشمه هاي حکمت را از قلبش، بر زبانش جاري مي گرداند .(20)

نتيجه:چله و چله نشيني، يکي از اعمال مرسوم بوده که مرتاضان و اهل تصوف انجام مي دادند که در محلي که چله خانه نام داشت ، مدتي را به انجام عبادات و اذکار که مطابق با آداب و شرايط مخصوص بود، مي پرداختند.از نظر اسلام و عرفان اسلامي،‌افراط و تفريط در رياضتها و گوشه نشيني مورد قبول نمي باشد، رياضت و گوشه گيري، تمرين و وادار کردن نفس است، به کارهاي خير و اعمال صالحه،‌که منافاتي با کسب و کار و معاشرت با مردم، در حد لزوم ندارد. آداب و دستور العملهاي آن نيز مأخوذ از قرآن و روايات مي باشد.
پاورقي:

1. لغت نامة دهخدا، واژة چله و چله نشسنن.
2. عطار.
3. شجاعي ، حيدر، اشارات و فرهنگ اصلاحات صوفيه ، انتشارات مجيد، 1379، ص88.
4. فرهنگ نوربخش، ج 4، حرف چ، نور بخش جواد، به نقل از فواتح الجمال و فواتح الجلال، 59.
5. به نقل از اوراد الأحباب، ص291، فرهنگ نوربخش، ج 4، حرف چ.
6. همان، به نقل از جامع صغير، ج2، ص160.
7. فرهنگ نور بخش ، ج4، حرف چ، اسفند 72.
8. دامادي، سيد محمد، شرح بر مقامات اربعين، دانشگاه تهران، 1375، ص52،.
9. همداني، مولي عبدالصمد، بحرالمعارف ، تحقيق و ترجمة حسين استاد ولي، انتشارات حکمت، 1381، ص1-300.
10. سجادي، مقدمه اي بر مباني عرفاني و تصوف، سازمان مطالعات و تدوين کتب علوم انساني ، دانشگاه تهران، 1372، ص7.
11. مهدوي کني، نقطه هاي آغاز در اخلاق عملي، دفتر نشر فرهنگ اسلامي ، چاپ هفتم، 1376،‌ج1، ص447.
12. انصاريان ، حسين، عرفان اسلامي، نشر حجت، 1371، ج7، ص9-238.
13. همداني، موسي عبد الصمد، بحر المعارف، ترجمه و تحقيق حسين استاد ولي، نشر حکمت، 1381، ج اول، ص299.
14. همان، ص1-300.
15. احقاف:15.
16. سيد بحر العلوم، تحفة الملوک، انتشارات علامه، 1418ق، مقدمه و شرح علامه تهراني، ص31.
17. کليني، محمد بن يعقوب، اصول کافي، ج6، ص402.
18. موسوي خميني، سيد روح الله، شرح دعاي سحر ، ترجمه سيد احمد قهري، انتشارات تربت، 1376، ج1، ص21
19. حسن زادة آملي، نور علي نور، انتشارات تشيع، 1376، ص126.
20. فيض کاشاني، محسن، محجه البيضاء ، دفتر انتشارات اسلامي، 1417ق، ج3، ص204.

درباره ی admin

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *