خانه / بخت گشایی و گشایش کار / نشانه های چشم نظر طلسم و بسته شدن بخت دختران و نداشتن خواستگار و ناکامی در ازدواج دختر

نشانه های چشم نظر طلسم و بسته شدن بخت دختران و نداشتن خواستگار و ناکامی در ازدواج دختر

در این پست از سایت antique-book-treasure.ir نشانه های چشم نظر و بسته شدن بخت دختران و نداشتن خواستگار و ناکامی در ازدواج دختر را برای شما عزیزان قرار دادیم . نشانه های جادو و راهکارهای قرآنی برای باطل کردن «سحر و طلسم» آیا طلسم و چشم نظر و بسته شدن بخت دختران واقعا وجود دارد یا خرافات است؟ دختران و پسران اعتقاد دارند که نداشتن خواستگار و ناکامی و شکست در ازدواج به طلسم شدن و بسته شدن بخت مربوط میشود . ! در ادامه مطلب با علائم و نشانه های چشم نظر و طلسم و بسته شدن بخت دختران و پسران و ناکامی و شکست در ازدواج + راهکارهایی و دستوراتی و روشهایی برای باطل کردن سحر جادو طلسم و گشایش بخت و بخت گشایی بخت بسته شده دختران و پسران را مشاهده خواهید کرد .

نشانه های جادو و راهکارهای قرآنی برای باطل کردن «سحر و طلسم»
نشانه های چشم نظر طلسم و بسته شدن بخت دختران و نداشتن خواستگار و ناکامی در ازدواج دختر

نشانه های چشم نظر طلسم و بسته شدن بخت دختران و نداشتن خواستگار و ناکامی در ازدواج دختر,بسته شدن بخت دختران,نداشتن خواستگار و ناکامی در ازدواج دختران و پسران چیست؟,آیا طلسم و بسته شدن بخت واقعیت دارد ؟ یا خرافات است؟,نشانه های طلسم و بسته شدن بخت دختران,علائم و نشانه های بسته شدن بخت دختران و ناکامی در ازدواج,راه های باطل کردن سحر و شکستن طلسم,طلسم شدن دختر و نیامدن خواستگار و ناکامی در ازدواج,روشهایی برای باطل کردن طلسم دختران و پسران,روشهای مجرب برای بخت گشایی دختران و گشایش بخت بسته شده

نشانه های چشم نظر طلسم و بسته شدن بخت دختران و نداشتن خواستگار و ناکامی در ازدواج دختر

نگاهی به طلسم و خرافه های گوناگون

«بسته شدن بخت» یا «طلسم شدن فرد» از موضوعات مطرح در جامعه است. برخی نیامدن خواستگار، آمدن و نپسندیدن، آمدن و پسندیدن و انجام توافق های ابتدایی و بی هیچ دلیلی به هم خوردن را، دلیلی جدی برای بسته شدن بخت دختر خود و یا طلسم او می دانند و آرامش خود و دیگران را بر هم می زنند.

بعضی با مشاهده ی نخستین نشانه ی ناکامی در ازدواج دختر یا پسرِ خود به دنبال «باطل السحر» و «گشاینده ی بخت و اقبال»، روانه ی کوچه و بازار شده، پیش هر کس سفره ی دل می گشایند و طلب ذکر و دعا می کنند تا از این بن بست رها شوند. در این میان شیادان و رمالانی حیله گر و عوام فریب یافت می شوند که از خانواده ها سوء استفاده های فراوانی می کنند. آنان با دادن «نسخه ی خوش بختی»، «نعل اسب»، «مهره ی مار»، «پارچه های رنگی» و. .. با قیمت های کلان پس از چند بار رفت و آمد و ایجاد امید واهی و پوچ، غیب می شوند!

گام نخست رویارویی با این رخ دادهای تلخ، یقین یافتن به «بستن بخت» یا «طلسم فرد» است! زیرا مبنای 95 درصد از ماجراهایی این چنین و گاه بیش تر از آن، «احتمال»، «توهم»، «خیال» و یا «ترس و هراس» است تا «یقین» به وقوع سحر و طلسم. بستن بخت یا سحر و جادو از اموری است که واقعیت دارد، گرچه یادگیری و یاددادن آن حرام است و گناه بزرگی محسوب می شود؛ اما سحرکردن و باطل کردن سحر، کاری آسان برای همگان نیست تا با اندک دشمنی به راحتی انجام شود و خانواده ای را با تنش ها و تلاطم های روحی درگیر سازد!

در بینش توحیدی، تمامی حوادث در گستره ی قدرت و اراده ی خداوند انجام می شود و انسان با همه ی حق انتخاب و آزادی که دارد، خواست و اراده اش در مسیر اراده ی پروردگار حکیم تحقق می یابد، نه رو در روی آن. با اندکی تأمل می توان توهمات ناشی از طلسم، در اثر قصور خود ماست. این اشتباهات عبارت اند از:
1. ایرادها و بهانه های بی جا

بسیاری از دختران در دوره ای خواستگارانی داشته اند؛ اما یکایک آنان با ایرادهای گوناگون همانند قد و قیافه، نداشتن مدرک عالی و ثروت آن چنانی و یا هم طراز نبودن با باجناق ها از نظر شهرت و ثروت و. .. جواب منفی گرفته اند و بهار ازدواج چنین دخترانی سپری شده است.
2. بی تدبیری در روابط اجتماعی

رفت و آمدهای خانوادگی، نشست و برخاست های گروهی، شراکت ها و رفاقت های گوناگون با افرادی مسأله دار از نظر فکری، فرهنگی، اجتماعی، اقتصادی و حتی سیاسی که نه تنها مورد اعتماد و احترام جامعه نیستند، بلکه برچسب های مختلفی خورده اند؛ باعث انگشت نما شدن و بروز مشکلاتی همانند ناکامی فرزندان در ازدواج می شود که گاه این رخ داد تلخ از هر سحر و طلسمی بدتر است.
3. خوش نام نبودن محله و منطقه ی زندگی

دختران و پسرانی باشخصیت و بااستعداد و باهوش سرشار یافت می شوند که از نظر پاکی و پاک دامنی عنصری ممتازند، اما به خاطر بدنامی محله یا منطقه ی زندگی همسرانی مناسب نمی یابند. پایین بودن سطح فرهنگی، درگیری ها و تنش های فراوان اجتماعی و یا شهرت به ناشایستگی اخلاقیِ محیط زندگی، عاملی بسیار مهم در نبود کفو و هم شأن برای ازدواج است.
4. شغل یا شأن مناسب خانواده ی دختر

شغل یا شأن نامناسب اطرافیان دختر همانند پدر و مادر یا خواهر و برادر، تأثیری غیرقابل انکار در سرنوشت فرزند دارد. اعتیاد، سرقت، قمار، شرب خمر، لاابالی گری، بی عفتی و. .. عناوینی است که باعث دورکردن بسیاری از موقعیت های مناسب، از خانواده ها می شود.

بی تردید در این ماجرا سحر ساحران و دشمنی دشمنان دخالت نداشته و قضا و قدر باعث دیر شدن زمان ازدواج نشده است، بلکه رهاورد عمل انسان ها باعث چنین عکس العملی شده است. چنان که پروردگار حکیم در قرآن مجید می فرمایند: «مَا أَصابَکَ مِن سَیِئَهٍ فَمِن نّفسِکَ؛ هر بدی و ناراحتی که به تو می رسد از ناحیه ی خود توست.» (نساء، آیه ی 179)
5. انزوا و دوری گزیدن از اجتماع

گاه دختری شایسته و با ویژگی های خاص و کم نظیری وجود دارد، اما در محافل و مجالس دیده نمی شود؛ خود را در خانه حبس کرده و با این زندانی اختیاری، دیگران را از خود بی خبر گذاشته است. بدین ترتیب زمان طراوت و شادابی چنین دختری سپری می شود و پاییز غم و غصه و تنهایی او فرا می رسد.
6. جبران نکردن کاستی های گوناگون

دختران والاگوهری هستند که از نظر ظاهر و قیافه، اطرافیان و خانواده، امتیازهای مالیِ پرجاذبه و. .. کم تر بهره دارند؛ اما با تحصیلات عالی، موقعیت ارزش مند اجتماعی، بهره مندی از هنرهای متعالی، چنان دیگران را شیفته ی خود می کنند که تمامی نقص های ظاهری آنان دیده نمی شود و هر روز به تعداد خواستگاران آنان افزوده می شود. در مقابل برخی دختران تنها بر «نداشته ها» تمرکز داشته، و «قسمت» را مقصر اصلی قلمداد می کنند، بی آن که در عرصه های علمی، فرهنگی، هنری، ورزشی و اجتماعی، حرکتی داشته باشند.
7. پای بندی به عادات و خرافات

گاه در خانواده ای چندین دختر وجود دارد که بنابر علتی برای دختر دوم خواستگار می آید، پدر و مادر بنابر عادت عرفی و یا خرافات محلی و منطقه ای، پذیرفتن ازدواج دختر دوم را باعث سرشکستگی دختر اول و حتی انگشت نما شدن خانواده در بین دوستان و آشنایان می دانند؛ و بدین گونه دختر دوم، سوم و چهارم در خانه می مانند.
8. بی توجهی به جاذبه های نسل امروز

با نگاهی به اطرافیان، پدران و مادران هوش مند و آینده نگری را می توان دید که با بزرگ شدن دختران و پسران خود، وضع ظاهری زندگی را در حد اعتدال به روز، شیک و پرجاذبه کرده، خود را با خواسته های معقول اطرافیان هم سو می سازند. آنان به دور از تجمل گرایی، رفاه و راحتی، زیبایی و دل پذیری خاصی به زندگی می بخشند تا آشنایان و هم کلاسی های فرزندان شان، رغبت و علاقه نسبت به وصلت با این خانواده را در خود بیابند. این تدبیر و تلاش همان باطلُ السحری است که برخی به دنبال آن هزینه ی هنگفتی صرف می کنند و به آن دست نمی یابند!
9. ریز دیدن دیگران

رشته ی تحصیلی، سطح فامیلی و خانوادگی، قدرت مالی یا موقعیت اجتماعی، گاه به جای «بال»، «وبال» می شود و فرصت های زیبا و زرّین زندگی را از افراد می رباید. گاه دختری در رشته ای قابل توجه، در دانشگاه قبول می شود. او و اطرافیانش چنان احساس عزت بی نظیری می کنند و از عظمت خارق العاده ای که نصیب شان شده سخن می گویند که احدی جرأت «فکر خواستگاری»، چه رسد «فعل خواستگاری» را به خود نمی دهد! چندی نمی گذرد که هیجانات و افتخارات پدر و مادر دختر ته نشین شده، نیاز فطری دختر به هم دل و هم زبان برای ایجاد آرامش جسم و جان، خود را نشان می دهد. در این شرایط، تلاطم درونی و تنش های بیرونی از راه می رسند و اوضاع زندگی دختر و خانواده را آشوب زده می کنند.
10. توهم طلسم شدن دختر

گاه پدر و مادری بنابر عرف رایج در شهر و دیار خویش، گمان دیرشدن زمان ازدواج دخترشان را در سر می پرورانند و برای برطرف شدن این مشکل خود را به آب و آتش می زنند. آنان به راز و نیاز، ذکر و ورد خاص، دادن صدقه و پختن آش و حتی باطلّ السحر و بازکننده ی بخت و اقبال رو می کنند؛ و در اثر این اقدام عجولانه و شتاب زده، خود را نقل مجالس و شهره ی شهر می کنند. این بینش غلط در بسیاری از خانواده ها باعث وصلت زودهنگام و شتاب آلود با غیرهم شأن و به اصطلاح وصله ی ناهم رنگ می شود؛ و عمری تحمل مصیبت به همراه می آورد.
راه های باطل کردن سحر و شکستن طلسم

تاکنون ده پاسخ به 95 درصد از مواردی که در نگاه برخی بخت دختری بسته شده یا طلسمی برای ماندگار شدن او در خانه ی پدر انجام شده است، ارائه شد. در حقیقت رفتار یا بی تدبیری های دختر و اطرافیان او باعث چنان رخ دادهایی می شد. حال برای پنج درصد باقی مانده؛ یعنی در حد اندکی که فراتر از احتمال، حدس و گمان، علم و یقین به چنین پدیده ای دارند؛ راه کارهایی برای باطل کردن سحر یا شکستن طلسم بیان می شود:

الف) پناه بردن به خداوند و خواندن سوره های فلق و ناس.

ب) خواندن و نوشتن آیات 75 تا 82 سوره ی یونس.

ج) دعا و تضرّع به درگاه خداوند.

د) درخواست دعا از عالمان پرهیزگار و اولیای راستین پروردگار.

ه) دادن صدقه (حسن زاده آملی)
چشم زدن یا چشم زخم؛ واقعیت یا خرافه؟

«بر چشم بد لعنت»، «بزن به تخته»، «ماشاءالله»، «بترکد چشم حسود»، «چشمت کف پام» و. .. عبارت های معمول در زندگی اغلب افراد است. چشم زدن وقتی است که فردی با نگاهی خاص به دیگری آسیب برساند. این موضوع از قدیمی ترین باورهای بشری است که در همه ی تمدن های سراسر جهان، همراه با خرافه وجود داشته است. درباره ی این که چشم زخم چیست، برخی معتقدند حرارت یا سم از چشمان شور ساطع می شود و به هدف چشم زخم برخورد می کند. یا می گویند چشم ها از یک نیروی مغناطیسی برخوردار است که می تواند مثل اشعه ی لیزر عمل کند. امروزه این نظریه قابل قبول است؛ زیرا نیروهای فوق العاده ای در برخی از اعضای بدن هست که تأثیرانی به جا می گذارد.

برخی معتقدان به چشم زخم، همیشه داشته های خود را از نگاه های رشک آمیز پنهان می کردند و یا آن ها را به نوعی غیرجذاب یا زشت نشان می دادند؛ به طور مثال بر اندام کودکان خود لباس های چرکین، مندرس و بی قواره می پوشاندند؛ روی شان را نمی شستند، آنان را نمی آراستند و حتی موهای شان را از ته می تراشیدند. گاه با واژه های خنگ، عقب افتاده، دست و پا چُلفتی صدای شان می کردند تا با این تحقیر از چشم حسودان در امان بمانند.

گاهی از انواع بخورهای گیاهی، دود کردن اسپند، ذکر، همراه داشتن طلسم، سنگ ها، فلزات، اشیایی چون نعل اسب، صدف، اجزای بدن جانوران مثل شاخ کرگدن، دندان فیل، شانه ی هدهد، چشم حیوان قربانی شده یا نظرقربانی، انجام دادن انواع عملیات جادویی با نمک، تخم مرغ، زغال، سرب، خال کوبی به ویژه رنگ آبی برای دور کردن چشم بد استفاده می کردند و یا اسم فرزندان خود را «ماشاءالله»، «خدا پناه» و «علی پناه» می گذاشتند.
چشم زخم از منظر قرآن

قرآن نکته ای خاص درباره ی چشم زخم ندارد، اما بسیاری از مفسران دو آیه ی قرآن را به چشم زخم ارتباط داده اند:

سوره ی یوسف، آیه ی 7: در این آیه خداوند متعال می فرماید: «و گفت ای پسران من، سفارش می کنم چون به مصر رسیدید، همه از یک در وارد نشوید؛ بلکه از درهای مختلف درآیید و من [با این سفارش] چیزی از [قضای] خدا را از شما دور نمی توانم داشت که هیچ کس فرمان روای عالم جز خدا نیست. من بر او توکل می کنم و باید صاحبان مقام توکل هم بر او اعتماد کنند.» «و قالَ یا بُنیَّ لا تَدخُلوا من بابِ واحِد و ادخُلوا مِن اَبوابِ مُتفَرِقَه…» یکی از احتمالاتی که در تفسیر این آیه گفته شده، «چشم زخم» است. (مجلسی، 1404، ج69، ص34) از آن جا که برادران یوسف، نیکوروی و خوش قامت بودند و تعدادشان نیز بسیار بود، پدرشان حضرت یعقوب( ولایة علی بن ابیطالب حصنی ) ترسید که مردم مصر آن ها را چشم بزنند؛ از این رو به فرزندان خود سفارش کرد که از یک دروازه وارد نشوند؛ بلکه پراکنده شده و از دروازه های متعدد وارد شوند، تا چشم نخورند.

سوره ی قلم، آیه ی 51: این آیه در فرهنگ عمومی مردم به آیه ی «ان یَکاد» شهرت دارد و پناهگاه آنان برای جلوگیری از چشم زخم است. خداوند در این آیه می فرماید: «ای رسول، نزدیک بود که کافران به چشمان بد، چشم زخمت زنند که چون آیات قرآن بشنوند، از شدت حسد گویند که او واقعاً دیوانه ای است.» «وَ ان یَکادُ الذینَ کَفَروا لِیزلقونَکَ بِابصارِهِم لما سَمِعوا الذِکر وَ یَقُولُونَ انَه لَمَجنُون»
چشم زخم از منظر روایات

روایات فراوانی درباره ی چشم زخم وارد شده است. این احادیث را به دو دسته می توان تقسیم کرد: روایاتی که درصدد اثبات واقعی بودن چشم زخم هستند. رسول اکرم() می فرمایند: «العین حقٌ یجعل الرجل فی القبر و الجمل فی القدر؛ چشم زخم حق است و انسان را داخل قبر و شتر را داخل دیگ می کند.» (مجلسی، 1404، ج60، ص17) و «العین حقٌ و لو کان شیء سابق القدر سبقته العین؛ چشم بد حق است اگر چیزی از تقدیر پیشی می گرفت چشم بد بود.»

سیره ی رسول الله() گواه این است که حضرت چشم زخم را امری واقعی دانسته و برای مقابله با آن راه کارهایی می فرمودند و خود نیز این شیوه ها را به کار می بردند. چنان که وقتی امام حسن و امام حسین( ولایة علی بن ابیطالب حصنی ) در اثر چشم زخم مریض شدند، پیامبر() برای بهبودی آن ها به سفارش جبرئیل از حرز و دعای خاص استفاده می کردند. (همان، ج92، ص132 و ج60، ص18)

دسته دوم روایات، راه های مقابله با چشم زخم را بیان کرده اند: در مجموعه ی این روایات به هیچ درمانی غیر از یاد خدا و توجه خاص به پروردگار اشاره نشده است. رسول خدا() می فرمایند: «چشم زخم حق است. هر کس از چیزی درباره ی برادرش به شگفت آمد، باید در آن خدا را یاد کند که اگر خدا را به یاد آورد، چشم زخم به او آسیبی نخواهد رساند.» (همان، ج60، ص25)

حرز و دعایی که پیامبر اکرم() به توصیه ی جبرئیل برای درمان بیماری حسن و حسین استفاده کرده، این است: «اللهم یا ذاالسلطان العظیم و المنّ القدیم و الوجه الکریم ذاالکلمات التامّات و الدعوات المستجابات عاف الحسن و الحسین من انفس الجن و اعین الانس.» (همان، 18) تلاوت سوره های حمد، توحید، ناس، فلق و آیت الکرسی نیز توصیه شده است. (همان، 25)در حدیثی از امام صادق( ولایة علی بن ابیطالب حصنی ) برای در امان ماندن از چشم زخم آمده است؛ سه بار گفته شود: «ما شاءالله لا حول و لا قوه الا بالله العلی العظیم» (طبرسی، 1412، ج2، ص330)

در نهایت چنین مشخص می شود که موضوع چشم زخم واقعیت دارد؛ اما با بسیاری از خرافات آمیخته شده است. برخی نیز بیش از حد، حساسیت نشان می دهند و هر گونه اتفاق عادی و عقلی را به چشم زخم، شورچشمی یا چشم بد نسبت می دهند. بنا به گفته ی آیت الله بهجت() بهترین شیوه ها برای دورکردن چشم زخم عبارت اند از: توکل به خدا، دادن صدقه، خواندن دعاها، همراه داشتن قرآن کوچک، خواندن چهارقل به ویژه قل اعوذ برب الناس و قل اعوذ برب الفلق، آیت الکرسی، با صدای بلند اذان گفتن و روزی پنجاه آیه قرآن خواندن.
منابع:

 – قرآن کریم.

 – نهج البلاغه.

– طبرسی، حسن بن فضل، مکارم الاخلاق، شریف رضی، قم، چاپ چهارم، 1412ه.

– مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، الوفاء، بیروت، لبنان، 1404ه.

چه كارهايي بكنيم تا بخت دختر باز شود؟

من عمه اي دارم و خاله اي كه سنشون 29 سال است چه كار كنن تا بختشون باز شود.من قبلا مهر ميكردم و الان كه مدونم مهر حرامه ديگه نميخورم خدا منو ميبخشه؟من دختر خاله اي دارم كه ازدواج كرده و شوهرش معتاده و يك بچه هم دارد ولي با يك مرد ديگه كه اونم بچه و زن داره ارتباط داره تلفني چي بهش بگم كه دست از كارش برداره؟

پرسش 1:
چه كارهايي بكنيم تا بخت دختر باز شود؟شرح من عمه اي دارم و خاله اي كه سنشون 29 سال است چه كار كنن تا بختشون باز شود.

پاسخ:

پرسشگر گرامي، با سلام و سپاس از ارتباطتان با اين مرکز.
با توجه به عواملي که سن ازدواج را افزايش داده و موانعي که بر سر راه ازدواج وجود دارد، نبايد عدم توفيق در ازدواج را به بسته شدن بخت و يا سحر و جادو و طلسم و مانند آن نسبت داد؛ زيرا نداشتن خواستگار، يکي از مشکلات رايج در ميان دختران امروزي است و اختصاص به عمه و خاله شما ندارد؛ چرا که همه ما در پيرامون خود شاهد دخترهاي بسيار شايسته‌اي هستيم که به هر دليلي حتى يک خواستگار نداشته‌اند.
پس لازم است به نکات زير توجه کنيد:
1. هميشه زود ازدواج کردن، به معناي زودتر به خوشبختي رسيدن نيست.
اگر عمه و خاله شما و هر دختري، به حفظ پاکي و عفت خود استمرار بخشد و درحفظ عفاف و امتحان الهي موفق و سرافراز شود، خداوند از طريقي که هيچ کسي نمي‏داند، فرد صالح و شايسته و لايقي را – ان شاء الله – به خواستگاري شان مي‏فرستد.
2. دختران نبايد خوشبختي شان را منحصر در ازدواج بدانند. آنان نبايد همه تخم مرغ هاي خوشبختي را در سبد ازدواج بچينند و همه برگه هاي برنده زندگي را در موضوع ازدواج خرج کنند. چه بسا زنان بسيار تأثيرگذاري در جامعه بوده اند که در پرتو تحصيل، تلاش و … به خوشبختي واقعي خود راه يافته اند. بنابراين، آنان بايد تمرکز ذهني خود را تا زمان مقتضي و تا زمانى که کسى به خواستگارى شان نيامده، از مسئله ازدواج به امور مثبت ديگر ببرند. به هيچ عنوان اجازه ندهند که ازدواج تمام فضاي ذهني شان را اشغال کند.
3. در ناکامي‌ها، به جاي بغرنج سازي به ساده‌سازي و عادي سازي بپردازند؛ چرا که ناکامي‌ها آن قدر هم فکر مي‌کنيم ناکامي نيستند.
4. تلقين و مثبت انديشي: به خود تلقين کنند که هنوز فرصت براي ازدواج موفق را خواهم داشت. اين نکته را به هيچ‌ عنوان خود فريبي قلمداد نکنند. باور کنند که «کلبه احزان شود روزي گلستان غم مخور».
راهکار عملي:
خداوند حکيم، نظام هستي را بر پايه اسباب و مسببات قرار داده است؛ يعني براي پيدايش هر پديده اي، علتي خاص و براي حل هر مشکلي، راهکارهاي ويژه اي تعيين نموده است .
از يک سو، به انسان «عقل و انديشه» عنايت کرد تا با کمک آن و مشورت با ديگران، راه حل مشکلات را بيابد و افق آينده زندگي خويش را بر آن اساس تنظيم و تدبير و برنامه ريزي کند، ببيند و به هدف مطلوب خود برسد.
خداوند براي رسيدن به هدف مطلوب و ساختن سرنوشت سعادتمندانه، دو گونه اسباب و علل مقرر داشته است که عبارت اند از: 1. عوامل مادي يا ظاهري؛ 2. عوامل معنوي يا باطني.
انسان بايد به کمک عقل و فکر خدادادي خود و مشورت با افراد آگاه و متخصص در هر کاري اقدام نمايد. همزمان از آغاز هر کار تا پايان آن، با دعا و توسل به لطف و عنايت هاي خداوند اميدوار باشد. از او بخواهد اقداماتش را به هدف و نتيجه مطلوب برساند.
نکته مهمي که بايد مورد دقت و توجه قرار گيرد، اين است که اجابت دعا هميشه آن نيست که خواسته انسان به همان گونه و در همان زماني که توقع دارد، برآورده شود. گاهي انسان ‌خواسته‌هايي دارد که برآورده شدني نيست و يا اگر مستجاب شود، به ضرر او يا ديگران است و او نمي‌داند، و يا اين که اجابت دعا به مقدمات و شرايطي نياز دارد که فراهم نيست، يا زمان آن هنوز فرا نرسيده و … .
الف) عوامل ظاهري:
برخي از عوامل ظاهري که زمينه ازدواج را فراهم مي کنند، عبارت اند از:
1. خوش اخلاقي، پرهيز از گرفتگي چهره و عبوس نبودن.
2. خوش‌زباني و داشتن بياني نرم و مهربانانه همراه با دلسوزي.
3. پرهيز از زود رنجي و بالا بردن قدرت تحمل، ظرفيت و صبر و بردباري.
4. شادابي و نظافت و پاکيزکي.
5. رعايت کردن فرهنگ صحيح جامعه.
6. پرهيز از ابتذال اخلاقي و ‌ژوليدگي.
7. پرهيز از افسردگي و گوشه‌گيري.
8. پرهيز از حرف‌ها و اظهارات دلسرد کننده.
9. متواضع بودن پيش افراد همجنس (زنان و دختران) و پرهيز از خودستايي و تکبر.
10. حضور در کانون‌هاي علمي و مذهبي، همچنين مساجد و جلسات مذهبي و شرکت در مجالس و مراسم جشن و عقد و عروسي اقوام و خويشان با حفظ موازين و شئون اسلامي.
11. داشتن اعتماد به نفس و شخصيت برازنده.
ب) دعادرماني و توجه به عوامل معنوي:
1. خواندن سوره يس: از پيامبر اکرم – صلي الله عليه و آله – روايت شده که در خواندن سوره يس ده خاصيت است، از جمله: رسيدن به همسر مناسب. (1) پس اين سوره را هر روز صبح بعد از نماز بخوانيد. ثواب آن را به چهارده معصوم – عليهم السلام – هديه کنيد. سپس از خدا حاجت خود را بخواهيد.
2. نماز امام زمان (ع): شب جمعه بعد از نصف شب غسل کنيد و نماز امام زمان – عليه السلام – را که کيفيت آن در مفاتيح الجنان آمده است، بخوانيد. بعد از سلام، به سجده رويد و صد مرتبه صلوات بفرستيد. در حال سجده، حاجت خود را از خدا بخواهيد.
3. دعاي يستشير: دعاي «يستشير» را که در اوايل مفاتيح الجنان آمده، هر صبح و شب بخوانيد. در حديث معتبر از پيامبر اکرم (ص) نقل شده:
«من دعا به ثلاث مرات لا يسأل الله عز و جل اسمه شيئا من الخير في الدنيا و الآخرة إلا أعطاه الله سؤله»؛ (2) «هر کسي سه بار اين دعا (يستشير) را بخواند، چيزي از خير دنيا و آخرت را از خدا نمي خواهد، مگر آن که خداوند آن را به او عطا مي کند و حاجتش را بر آورده مي سازد».
درخواست جور شدن امر ازدواج، مي تواند يکي از آن امور خير باشد. سفارش شده هميشه و در هر صبح و شب، اين دعا را بخوانيد. براي اجابت دعا، خواندن حداقل چهل روز را در برنامه خود قرار دهيد.
4. سوره فلق و ناس را هر روز بخوانيد.
در پايان، لازم است به نکاتي چند توجه شود:
– دعا و نمازهايي را که ذکر شده است، بخوانيد. به گونه اي به لطف و کرم خداوند اميدوار باشيد که انگار پس از تمام شدن دعا و نماز همان روز يا هفته، خواستگار در خانه شما است؛ ولي بايد توجه داشته باشيد که چه بسا اتفاق مي افتد که انسان برآورده شدن حاجتي و رسيدن به هدف و مقصدي را ايده آل و به نفع خويش ­بپندارد و گاهي چنان به پندار خود به خير و مصلحت بودن خواسته و دعايش يقين دارد که آن را همانند دو تا چهار تا واضح مي داند، حال آن که واقعيت امر غير از پندار ما است و عکس آن نيز صادق است؛ يعني چه بسا امري را زشت و به ضرر خود مي پنداريم، ولي از آثار و عواقب آن بي اطلاع ايم و نمي­دانيم آنچه رُخ داده، از الطاف خفيِّه و پنهان پروردگار است.
– گاهي ميزان ايمان و باور، صداقت، «اعتماد» و «حُسن ظن» انسان به خدا از طريق تأخير استجابت و يا عدم استجابت دعاها، مورد آزمايش قرار مي گيرد؛ يعني تأخير در استجابت دعا براي اين هدف است که فرد «حقيقت ايمان» و جوهر وجودي خود و ميزان «حُسن ظن» خود به خدا را آشکار نمايد، ميزان دلبستگي و علاقه و ايمانش به حقانيت خدا را نشان دهد. آيا تا آن جا با خدا است و او را قبول دارد که خدا تابع او باشد و دعاها و خواسته هايش را اجابت کند يا خود را عبد و بنده تابع خدا مي داند؟
چه بسا يکي از مهم ترين آزمايش هاي خداوند براي بندگان خوبي چون شما، تأخير در اجابت ها و سنجش ميزان صبر و حسن ظن شما به خدا باشد. امام صادق (ع) مي فرمايد:
«اصل و اساس حُسن ظن به خدا، ريشه در “حُسن ايمان” و “سلامت دل” دارد. علامت و نشانه اش اين است هر چيزي را که مي بيند ( و هر راحتي و گرفتاري به او مي رسد )، با چشم بصيرت و پاک و نگاهي ارزشمند به آن نگرد». (3)
– اميد داشتن و مأيوس نشدن:
يکي از جولانگاه هاي شيطان، عرصه تأخير در اجابت دعا است. آن پليد از اين راه انسان را مأيوس مي‌کند تا او به خدا بدبين شود.
امير مؤمنان (ع) مي‌فرمايد: «دير اجابت شدن دعا، ‌تو را نااميد نکند که بخشش، ‌بسته به مقدار درخواست است. چه بسا در اجابت دعاي تو تأخير رخ دهد تا درخواست تو طولاني‌تر گردد و بخشش خدا کامل‌تر شود. چه بسا چيزي را از خدا خواسته‌اي آن را به تو نداده، ولي بهتر از آن را در دنيا يا آخرت به تو داده است و يا بهتر آن بوده که آن را از تو باز دارد. چه بسا چيزي را طلب نمودي که اگر به تو مي‌داد، ‌تباهي دين و دنياي خود را در آن مي‌ديدي». (4)

پي­نوشت­ها:
1. شيخ عباس قمي، سفينه البحار، ج 2، ص 418، دار الاسوه للطباعه و النشر، 1422 ق.
2. العلامه المجلسي، بحار الانوار، ج 83، ص 333، مؤسسة الوفاء، بيروت، 1404 ق.
3. المحدث النوري، مستدرك الوسائل، ج 2، ص 110، مؤسسه آل البيت، قم، 1408 ق.
4. نهج البلاغه، ترجمه فيض الاسلام، نامه 31.

پرسش 2:
من قبلا مهر ميخوردم و الان كه ميدونم مهر خوردن حرامه ديگه نمي خورم خدا منو مي بخشه؟
پاسخ:

با توجه به حضور علماي ديني در همه يا اکثر شهرها و بلاد ايران و دسترسي به آن ها از طريق رساله هاي عمليه، تلفن و ساير رسانه ها، امروزه ديگر جهل و ندانستن احکام، عذر حساب نمي شود؛ چون با وجود اين امکانات زيادي که در دسترس مردم است، تحقيق و فراگيري تکاليف کار آساني به شمار مي رود. اما در حال حاضر که فهميديد که ندانسته گناهي مرتکب شده ايد و از کار خود ناراحت و پشيمان شده و آن را ترک کرديد، مشمول رحمت و آمرزش خداوند مهربان و مورد لطف او هستيد.
موفق باشيد.

پرسش 3:
من دختر خاله اي دارم كه ازدواج كرده و شوهرش معتاده و يك بچه هم دارد ولي با يك مرد ديگه كه اونم بچه و زن داره ارتباط داره تلفني چي بهش بگم كه دست از كارش برداره؟
پاسخ:

دلسوزي شما براي دختر خاله تان، امري ارزشمند و مورد عنايت خداوند متعال و خليفه مهربان او حضرت ولي عصر(ع ) مي باشد. ضمن سپاس از اين مهرباني شما، نکاتي را تقديم حضورتان مي نماييم:
1. براي تأثير گذاري بر يک فرد، بايد نخست با محبت کردن و احترام و کمک کردن به او در مشکلات مادي و معنوي اش، رابطه صميمي و محبت آميز ايجاد کرد تا در سايه اين محبت قلبي و اعتماد، پذيراي مطالب ما باشد.
2. قاعدتاً دختر خاله شما از گناه بودن و نادرستي تماسش با نامحرم بي اطلاع نيست و ارتباطش به دليل جهل او نيست؛ بلکه جنبه احساسي دارد و چون شوهرش معتاد است و همدم او نيست و مشکلات زيادي احتمالا دارد، احساس شکست در زندگي خود مي کند و به دنبال پناهگاهي (اگرچه نادرست) مي گردد و از آينده خود و فرزندش نگران و ترسان است و … .
به همين دليل، نصيحت کردن ممکن است تأثير چنداني در او نداشته باشد؛ بلکه در مواردي حتي ممکن است او را به ارتباط بيش تر سوق دهد. شما بايد بيش تر از نظر احساسي و قلبي به او کمک کنيد؛ ولي اگر پس از محبت (که گفته شد) فرصت مناسبي فراهم شد، به او با کوتاه ترين سخنان بفهمانيد که او را درک مي کنيد و حاضريد هر کمکي که از دستتان بر مي آيد برايش انجام دهيد؛ ولي اين مسير که آغاز کرده، فقط مشکلاتش را بيش تر مي کند و خطراتي را برايش پيش مي آورد و گناه و آبروريزي و … .
3. مي توانيد او راتشويق و کمک کنيد تا با مرکز ملي تماس تلفني بگيرد؛ 09640 (بدون کد) تا درد دل بکند و راهنمايي بگيرد.
4. اگر بتوانيد او را به امور خير و فرهنگي و کمک به نيازمندان مشغول کنيد، خيلي خوب است.
5.در نهايت، اگر ديديد که وابستگي دارد و رها نمي کند، به او بگوييد اگر اين زندگي را دوست ندارد، اقدام به جدايي و طلاق نمايد و سپس با هر کس که خواست ازدواج کند؛ ولي زن يکي بودن ( اگر چه يک معتاد ) و ارتباط با مرد ديگري داشتن، کاري غير شرعي و غير عاقلانه است.
براي او دعاي خير کنيد که تأثير دارد. موفق باشيد و التماس دعا.

منبع نوشته : http://antique-book-treasure.ir

درباره ی admin

یک دیدگاه

  1. موهای سرم داره میریزه ……. .چه کنم

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *