در این پست از سایت antique-book-treasure.ir علم کیمیاگری و اکسیر جوانی در یونان باستان و امپراطوری روم را برای شما عزیزان قرار دادیم . در یونان باستان و همچنین امپراطوری روم علم کیمیاگری و اکسیر جاودانگی و اکسیر جوانی و حیات کشف شده بود .
علم کیمیاگری و اکسیر جوانی در یونان باستان و امپراطوری روم,اکسیر جوانی و حیات باستانی,اکسیر جاودانگی ابدی و علم کیمیاگری در یونان باستان و امپراطوری روم,علم کیمیاگری در یونان باستان و روم,اکسیر جوانی و اکسیر حیات در روم و یونان باستان
علم کیمیاگری و اکسیر جوانی در یونان باستان و امپراطوری روم
کیمیاگری در جهان یونان
شهر یونانی اسکندریه در مصر مرکز دانش کیمیاگری یونان بود، و اهمیت خود را در بیشتر دورانهای یونان و روم حفظ کرد. یونانیان عقاید هرمسی مصریان را از آن خود کرده و آن را با فلسفههای فیثاغورث، یونینیزم، و فلسفه عرفانی در هم آمیختند. فلسفه فیثاغورث، در اصل، بر این اساس استوار است که اعداد بر جهان حاکم هستند، وی با مشاهده صدا، ستارگان، اشکال هندسی همچون مثلث، یا هر چیز دیگری که میتوان از آن نسبت به دست آورد به چنین نتیجهای دست یافت. تفکر یونیا بر این عقیده استوار بود که جهان را میتوان از طریق تمرکز بر پدیدههای طبیعی توصیف کرد؛ گفته میشود تیلز و شاگرد وی آناکسیماندر، و بعدها افلاطون و ارسطو، که کتابهایشان بخش جداییناپذیر کیمیاگری بود این فلسفه را مطرح کردند. بر اساس این عقیده، جهان را میتوان توسط قوانین طبیعی که تنها از طریق بررسیهای دقیق، جامع و سنگین قابل دسترسی است توصیف کرد. سومین مولفه که توسط یونانیان به فلسفه هرمسی راه یافت فلسفه عرفانی بود، که یک عقیده رایج در مسیحیت و امپراتوری روم پس از مسیحیت بود، بر این اساس جهان ناقص است چرا که به نحوی معیوب خلق شده است، و آموختن مسائل معنوی میتواند منجر به رستگاری انسان شود. آنان همچنین بر این باور بودند که خدا جهان را به نحو مدنظر گذشتگان خلق نکرده است، بلکه جهان “از” وی خلق شده است، اما جهان در روند خلق خود دچار فساد شده (و فساد دنیا از طریق هبوط آدم و حوا، یعنی، در نتیجه گناه نخستین نبودهاست). برخی فرقههای عرفانی همچنین بر این باور بودند که خدای کتاب مقدس شریر بوده و وی را به عنوان تجلی دون خدای عالی میدانستند که آنان به دنبال پرستش وی و وحدت با وی بودند، با این وجود جنبه خدای ابراهیمی که شریر بود هیچ نقشی در کیمیاگری نداشت اما جنبه تعالی به خدای عالی تأثیر بسیاری بر کیمیاگری داشت. نظریات افلاطونی و نئوافلاطونی در رابطه با کلیات و قدرت مطلق خدا نیز در کیمیاگری مورد استفاده قرار گرفت (بر اساس عقاید اصلی آنها جنبه فیزیکی جهان ناقص بوده و خداوند ذهن کیهانی برتر است).
یکی از مفاهیم بسیار مهم که در این زمان مطرح شد، توسط امپدوکلس مطرح شده و توسط ارسطو تبیین شد، بر این اساس همه چیز در جهان خلقت از چهار عنصر ساخته شده است: “آب”، “باد”، “خاک” و “آتش”. به گفته ارسطو، هر یک از این چهار عنصر دارای حوزه خاصی بود که به آن تعلق داشت و در صورتی که دست نخورده باقی بماند به آن بازمیگردد. الگو:Ref harvard
این چهار عنصر یونانیان بیشتر چهار جنبه کیفی، و نه کمی، ماده را به نحوی که امروزه عناصر مطرح میشوند تشکیل میدادند. “…کیمیاگری حقیقی هیچگاه آب، باد، خاک و آتش را به عنوان مواد شیمیایی یا مادی به مفهوم امروزی آن نمیدانست. این چهار عنصر در حقیقت کیفیتهای اصلی، و عمومی هستند که به موجب آنها ماده فاقد شکل و صرفاً کمی تمامی اجسام ابتدا خود را در اشکالی متمایز نشان میدهد.” الگو:Ref harvard کیمیاگران بعدی به جنبههای عرفانی این مفهوم به نحو گستردهای دامن زدند.
کیمیاگری در امپراتوری روم
رومیان کیمیاگری و متافیزیک یونانیان، را نظیر بیشتر دانش و فلسفه یونان از آن خود کردند. تا پایان دوران امپراتوری روم فلسفه کیمیاگری یونانیان با فلسفههای مصریان در هم آمیخته شد تا تفکر هرمتیسیزم شکل بگیرد. الگو:Ref harvard
با این وجود، گسترش مسیحیت در امپراتوری خط جدید و متناقضی از تفکر، که از آگوستین (۴۳۰-۳۵۴ پس از میلاد) نشات گرفته بود به بار آورد، آگوستین از نخستین فیلسوفان مسیحی بود که عقاید خود را قدری پیش از انحطاط امپراتوری روم نگاشت. او در اصل بر این باور بود که خرد و ایمان را میتوان برای درک خدا به کار گرفت، اما از نظر وی فلسفه تجربی پلید بود: “به واسطه این حواس جسمی، نوعی کشش و کنجکاوی تهی در روح انسان است، که به دنبال لذت جسمانی نیست بلکه به دنبال کسب تجربه از طریق جسم است، و این کنجکاوی تهی از طریق اسامیای همچون آموختن و علم شناسایی میشود.” الگو:Ref harvard
عقاید آگوستینی کاملاً ضدتجربی بوده، با این وجود وقتی که فنون تجربی ارسطو به جهان غرب ارائه شد کسی با آنها مخالفت نکرد. با این وجود، تفکر آگوستینی به خوبی در جامعه قرون وسطایی راه یافته بود و برای آنکه نشان دهد کیمیاگری رابطهای با خدا ندارد مورد استفاده قرار میگرفت.
بیشتر دانش رومیان از کیمیاگری، همانند دانش یونانیان و مصریان، اکنون دیگر در دست نیست. در اسکندریه، یعنی مرکز مطالعات کیمیاگری در امپراتوری روم، هنر اساسا شفاهی بوده و به منظور پنهانکاری، بخشهای محدودی به صورت مکتوب درمیآمد. (که از آن جمله میتوان به استفاده از “هرمسی” به معنای “مخفی” اشاره کرد.) الگو:Ref harvard ممکن است برخی از نوشتهها در اسکندریه تهیه شده، و متعاقبا در آتشسوزیها و دورههای پرآشوب متعاقب آن از بین رفته باشد.