خانه / علم مستحصله / مستحصله چیست ؟ آموزش کامل علم مستحصله و روش گرفتن پاسخ سوالات

مستحصله چیست ؟ آموزش کامل علم مستحصله و روش گرفتن پاسخ سوالات

در این پست از سایت antique-book-treasure.ir مستحصله چیست ؟ آموزش کامل علم مستحصله و روش گرفتن پاسخ سوالات را برای شما عزیزان قرار دادیم . علم مستحصله یک از علمهای مربوط به علوم غریبه و متافیزیک میباشد . با استفاده از علم مسحصله میتوان پاسخ بسیاری از سوالات را گرفت . در ادامه مطلب توضیحات کامل درباره علم مستحصله + اموزش کامل و آسان علم مستحصله + روشهای در آوردن پاسخ سوالات از طریق این علم را مشاهده خواهید کرد ./

مستحصله چیست ؟ آموزش کامل علم مستحصله و روش گرفتن پاسخ سوالات
مستحصله چیست ؟ آموزش کامل علم مستحصله و روش گرفتن پاسخ سوالات

مستحصله چیست ؟ آموزش کامل علم مستحصله و روش گرفتن پاسخ سوالات,علم مستحصله چیست؟,آموزش کامل علم مستحصله,بهترین آموزش درمورد علم مستحصله,روشهای درآوردن پاسخ سوالات با علم مستحصله,دانلود رایگان کتاب آموزش علم مستحصله,آموزش ساده و آسان علم مستحصله,چگونه میتوان با علم مستحصله جواب و پاسخ سوالات را گرفت,پیشگویی و پیش بینی اتفاقات و حوادث دنیا با علم مستحصله,طالع بینی و دیدن آینده و سرنوشت انسان با علم مستحصله

مستحصله چیست ؟ آموزش کامل علم مستحصله و روش گرفتن پاسخ سوالات

امروز می خواهم درباره مستحصله برای شما آموزش دهم که اصلا چگونه امکان دارد که با یک عمل به نام مستحصله حروف بدون نطق را به نطق آورد . اصل اولی که برای مستحصله گرفتن مطرح می شود این است که حروف در حین مستحصله گرفتن به یکدیگر مرتبط شوند یعنی یک حرف که مثلا در اولین خانه است با حرف دهم هم امکان ارتباط داشته باشد برای این امر اساتید از سبک های خاصی برای پیوند دادن حروف استفاده نموده اند . مثلا در جفر 5 سطری ابتدا حروف را باید موخر وصدر کرد بعد مستحصله گرفت به این ترتیب یک پیوند بین حروف ایجاد کرده است . و نوع دیگر مثلا در قاعده اتصالات حروف را بعد از نظیره دادن چهار چهار می شمارد و یک سطر جدید تشکیل می دهد و یا در قاعده پانزده سطری معروف به صدیقی دوتادوتا بین حروف ارتباط ایجاد می کند . خوب بالفرض ما یک ارتباط به این صورت ایجاد کردیم یک عددی لازم است تا حروف ارتباط پیدا کرده نسبت به آن سنجیده شوند مثلا در اکثر جفر ها یک عدد به عنوان تعداد حروف سطر را در نظر می گیرند و مثلا برای حرف اول به کار می گیرند و برای حروف دوم یکی کم می کنند و برای سوم سه تا که باز در این امر بعضی این عدد را به این صورت به کار می بندند که فقط یکان عدد را برمیدارند و اعشار آن را حذف می کنند و بعضی خود عدد را می گیرند . خوب یک نکته باقی می ماند . این جا باید حروف را به چند دسته تقسیم کرد مثلا بعضی حروف مساوات و تنزل و ترفع و ترقی را جدا می کنند و به هر کدام میزان خاص خود را اضافه می کنند و بعضی هم نه حروف عناصر را جدا می کنند و رفتار خاص می کنند و بعضی کواکب را و این مربوط به طریق مستحصله می باشد و البته بعضی ترکیبی از چند رفتار را می روند . در بحث اوفاق یک وفق به طور حرکات شطرنجی پر می شود و بخاطر همین هم بعضی حرکات شطرنج را بر روی حروف پیاده کرده اند و با استفده از یک سری حرکات خاص حرف مورد نظر را به مطلوبه می رسانند و مطلوبه نام دیگر مستحصله است . و مستحصلات درست و حقیقی به این صورت است که این امکان وجود دارد برای هر حرف 28 مستحصله متفاوت وجود داشته باشد یعنی ب را یک بار که مستحصله می گیریم غ شود فردا که مستحصله می گیریم مثلا در همان موضع د شود و منظور این است که متغیر باشد بین 1 تا 28 و محدود بین چند حرف نباشد . که البته این امر نیز به سطور قبل از مستحصله مربوط می شود که چگونه سطر های قبل ساخته شده باشد اگربه طوری ساخته شده باشد که مثلا هر دفعه که می خواهیم یک سطر را به جایی برسانیم که مستحصله بگیریم یک طور ساخته شود می توان مستحصله را بین چند حرف محدود کرد و این کار مستحصله گیری را آسان تر می کند . عموما به این سطری که حروف را برای استخراج مستحصله آماده می کند مستحضره گفته می شود . خوب حالا ما بین حروف مثلا بهترین ارتباط ممکن را ایجاد کردیم خوب به هر حال این حروف نباید بفهمد که قرار است برای چه سوالی به نطق بیاید ؟ خوب این جاست که همه حروف نسبت به یک میزان سنجیده می شود . خوب اصلا این میزان چیست ؟ میزان می تواند یک یا چند عدد باشد که کل حروف یا بخش بخش حروف نسبت به آن سنجیده شود . و البته میزان می تواند مجموعه ای از حروف تاریخ باشد و یا حروفی مستخرجه از کلام الله باشد و این سنجیدن حروف با میزان است که 99 درصد مستحصله گیری است و بدون آن هیچ چیز ناطق نمی شود و اگر هم بشود بر حسب اتفاق است یا این که میزان آن را پنهان کرده اند که به نطق آمده است . یک نکته اخلاقی در این علم هم برای شما بگویم که لازم است بدانید هر کس گفت بالاتر از من در این علم وجود ندارد بدانید صد در صد اشتباه کرده است و یا حتی گفت بالاتر از خودم ندیده ام و از این طور صحبت ها چرا که در کلام الله شریف آمده است . بسم الله الرحمن الرحیم {فَبَدَأَ بِأَوْعِيَتِهِمْ قَبْلَ وِعَاء أَخِيهِ ثُمَّ اسْتَخْرَجَهَا مِن وِعَاء أَخِيهِ كَذَلِكَ كِدْنَا لِيُوسُفَ مَا كَانَ لِيَأْخُذَ أَخَاهُ فِي دِينِ الْمَلِكِ إِلاَّ أَن يَشَاءَ اللّهُ نَرْفَعُ دَرَجَاتٍ مِّن نَّشَاء وَفَوْقَ كُلِّ ذِي عِلْمٍ عَلِيمٌ }يوسف76 عبارت وَفَوْقَ كُلِّ ذِي عِلْمٍ عَلِيمٌ یعنی بالاتر از هر دانشمندی دانشمندتری وجود دارد.که این البته ترجمه جناب الهی قمشه ای است و این منظور را می رساند که هیچ وقت نمی توان گفت که بالاتر ازمن دراین علم کسی وجود ندارد و یا این که فقط امام زمان و است وخدا و از این قبیل صحبت ها و دلیل را بر این بگذارد که کسی نیست و بگوید اگر کسی هست بیاید من ببینم . همیشه در امور خیر موفق باشید .و من الله توفیق + نوشته شده در یکشنبه سی ام ف و جفر و مستحصله قواعد1 با سلام به خدمت همه دوستان عزیز امروز قصد دارم قواعد اصلی را شروع کنم بدلیل این که اصول این علم را بدانید تا در هنگام خواندن مطالب منظور را متوجه شوید . خوب یک سوال وجود دارد چند راه برای استخراج جواب داریم یعنی به چند سبک می شود حروف را استخراج کرد . شیوه اول این است که از خود حروف سوال مستحصله را استخراج می کنند که به دو بخش جامع و افرادی تقسیم می شود جامع یعنی ما کل حروف را در جفر جامع ببریم و با شمارش خاص کل آن را بیرون بیاوریم و افرادی به این صورت است که هر حرف جداگانه مستحصله می شود . و البته استخراج از خود سوال به دو بخش مبسوط و محدود تقسیم می شود . محدود یعنی این که به اندازه طول سوال جواب قابل استخراج است و مبسوط یعنی به اندازه ای که جواب لازم است بیرون میاید و به طول سوال کاری ندارد و البته استخراج بر این انواع به دو نوع تقسیم می شود نوع اول نثر است و نوع دوم شعر است .و البته هر روش مستحصله ای جواب را به زبان خاصی به ما می دهد . راه دوم این است که از سوال مداخل گرفته شود و مداخل یعنی محل ورود به دنیای جفر هر مدخلی مناسب با روش مستحصله ای به کار بسته می شود در پست های قبلی مداخل را بیان نموده ام خوب سوالی که مطرح می شود این است این عدد لا شعور از کجا می فهمد سوال ما چه بوده برای این اشکال علمای فن به چند روش به عدد شعور می دادند روش اول این بوده که به ادامه حروف مستنطقه ای که از اعداد بدست می آمده حروف تاریخ و طالع را اضافه می کرده اند و بعضی خلاصه حروف سوال را اضافه می کرده اند و مستحصله را طوری می گرفته اند که ارتباطی با میزان نداشته باش و همیشه ثابت باشد مثل روش اتصالات منسوب به علامه میرجهانی و بعضی اصل مستحصله را با میزان هایی که می گرفتند می سنجیده اند مثل روش پانزده سطری و بعضی حروف مستنطقه را به عدد میزان دور می داده اند و بعد مستحصله می گرفته اند و در این باب علمای فن هر کدام از سبکی خاص استفاده نموده اند . خوب استنطاق یعنی چه ؟ یعنی به نطق در آوردن اعدادی که از اعداد بدست آورده ایم مثلا یکی از عدد های ما۱۴۵۰ است شیوه استنطاق این است که اول می بینیم ۵۰ در ابجد چه حرفی است و می بینیم ن است و بعد می بینیم ۴۰۰ چه حرفی است و متوجه می شویم ت است و بعد ۱۰۰۰ می شود غ پس حروف مستنطقه ما این شدند ن ت غ به این حروف مستنطقه حروف امهات نیز گفته می شود چرا که حروف جدید و بسط پیدا کرده از این ها متولد می شوند و در شیوه صدیقی به بسط پیدا کرده این حروف اساس گفته می شود ولی در شیوه های دیگر بسط ملفوظی گفته می شود . بسط ملفوظی درست تر است زیرا به عامل یاد آوری می کند که اختیار دارد بسط دیگری روی این حروف مستنطقه انجام دهد مثلا یکی از این بسط ها بسط عدد است مثلا بعد از این که استنطاق نمود به عربی یا فارسی و یا هر زبانی که می خواهد جواب بگیرد آن را بنویسد پس لزوما و حتما نباید حروف مستنطقه را بسط ملفوظی داد و برای مثال ما این حروف را بسط می دهیم ن و ن ت ا غ ی ن خوب در این جا نوبت به نظیره می رسد نظیره حتما و لزوما نباید ابجدی باشد چرا که هر کدام از نظایر این علم کاربرد مخصوص به خود را دارد و حتی می توان ترکیبی از چند نظیره را رفت فقط اصلی که مهم است این است روی هرنظیره ای که عمل مستحصله انجام می دهید باید برای به نطق آمدن بعد از این که مستحصله گرفتید دوباره حروف را همان نظیره بگیرید مثلا در مثال های مشهور اول حروف را نظیره ابجدی می دهند بعد مستحصله می گیرند و بعد دوباره نظیره ابجدی می گیرند . خوب قبل از این که به مستحصله برسید باید چند نکته را بدانید علمای فن قبل از این که سطر را مستحصله بگیرند یا صدرو موخر می کنن یا غریزه می دهند و غریزه یعنی موخر وصدر معکوس و بعضی به یک عدد دور می دهند تا حروف سطر با یکدیگر رابطه پیدا کنند و البته بعضی نیز هیچ یک از این اعمال را انجام نمی دهند و به طور عادی مستحصله می گیرند و باید متذکر شوم که مشهور بین علما موخر و صدر نمودن است ولی آن را پنهان می کنند و بعد از مستحصله گرفتن می آورند وگرنه ابتدا موخر و صدر می کنند و بعد مستحصله می گیرند و بعد نظیره می دهند که جواب بیرون می آید صدر و موخر یعنی یک حرف از اول و یک حرف از آخر ولی موخر و صدر یعنی یک حرف از آخر و یک حرف از اول و فارسی زبانان عامل این علم این اسم را رعایت نمی کنند و اشتباه می گویند که صدرو موخر کردیم خوب فکر کنم برای امروز کافی باشد . در امور خیر و رضای خداوند موفق باشید . + نوشته شده در آموزش علم حروف و جفر و مستحصله جفر پیشرفته سوال را می نویسیم و سپس ۴ نظیره ابجد و ابتث و اهطم و ایقغ می گیریم بعد از آن سطور را بر می داریم تا به اندازه طول سوال شود و بعد از این حروف با توجه به حروف ۵ سطر بالا مستحصله می گیریم به این صورت که حروف را یکی درمیانش را بر میداریم و به خلاف توالی مستحصله می گیریم و حروف باقی مانده را به توالی مستحصله می گیریم و سطر بعدی نظیره و همان جواب است در این نوع جفر اگر سوال عربی بود جواب مستقیم استخراج می شود و اگر فارسی معکوس و اگر جواب نداد یک بار تکسیر می کنیم جواب می دهد . سوال این است ما لون البن یعنی شیر چه رنگی است؟ سوال م ا ل و ن ا ل ب ن نظیره ابجد ظ س ض ر غ س ض ع غ ابتث ت و ا م ج و ا ث ج اهطم خ ح ج س ا ح ج ش ا ایقغ ب ل ذ ع ن ل ذ ف ن سطور ظ ت خ ب ا س و ح ل مستحصله ع خ ل ا ل ض ا غ ن نظیره ب ی ض س ض ل س ن غ جواب را باید به صورت ترکیبی بیرون آورد و از بین دو حرف یکی را انتخاب کرد به این ترتیب جواب می شود : بیض الونه و این یعنی رنگش سفید است. البته از تعدیل ایقغی هم کمک گرفتیم در حرف آخر ه را در ایقغ به جای ن گذاشتیم. البته این روش طوری است که به هر زبانی که سوال کنید به عربی جواب می دهد. + نوشته شده در یکشنبه سی ام آموزش علم حروف و جفر و مستحصله مستحصله جفر قرآنی 2 با سلام خدمت همگی دوستان و عزیزان فرا رسیدن سال نو را به همگی شما تبریک عرض می کنم . در پست جفر قرآنی تا در آوردن سه حرف برای هر حرفی توضیح داده بودم ولی نحوه استخراج حروف را نگفته بودم که برایتان در پست می گذارم . البته باید برای شما بگویم که بنده در علم اوفاق تخصصی ندارم و مطلب پست وفق 3*3 را بعینه کپی نموده ام و البته در حد نیاز از اوفاق در علم جفر سوال و جوابی بلدم و همین قدر برایم کفایت می کند برای این توضیحات موکل و غیره و ذلک آن را در وبلاگ نگذاشته ام زیرا استخراج اعوان آن هیچ سندیتی ندارد و بنده نمی دانم و نمی توانم بفهمم یک موکلی آیا به نام مثلا زعذائیل در عالم وجود دارد یا نه ؟ و البته من فکر نمی کنم با نوشتن چند تا عدد به همین سادگی در یک مربع و یک سری اسم موکل من در آوردی بتوان عالم را زیر و زبر کرد به خاطر همین موضوع وبلاگ را انحراف نمی دهم و فقط به علم جفر می پردازم و از علم اوفاق به اندازه نیاز در وبلاگ می گذارم . خوب این هم شیوه انتخاب حرف از جفر قر آنی د از آحاد بود و نظیره اش ص و میل به مات و الوف داشت پش از بین این دو غ را بر گزیدیم که غ است. ر از مات بود و نظیره اش و از آحاد بود و میل به عشرات داشت پس حرف س را که از عشرات است گرفتیم . ض از مات بود و نظیره اش ل از عشرات بود و میل به آحاد دارد ولی چون یک حرف مات گذشته بود به مات می رود یعنی در مرتبه خودش بر می گردد وحرف ظ را گرفتیم. م از عشرات بود و نظیره اش ظ از مات و به آحاد میل می کرد ولی چون در حرف اول نظیره د که ص بود را ملحوظ کردیم این جا نیز مرتبه خودش بر می گردد و ع می شود . ی از عشرات بود و نظیره اش از مات که خ است و میل به آحاد دارد ولی باز مثل قبل چون مستحصله قبلی ملحوظ شده بود این دفعه نیز به مرتبه خود یعنی عشرات بر می گردد و حرف ص می شود. ر از مات بود و نظیره اش و از آحاد بود و به عشرات میل داشت و باید مثل قبلی ها به مرتبه خود ملحوظ میشد ولی چون چهار بار مرتبه اش در گذشته تکرار شده بود به مرتبه آحاد میرود و و می شود . م از عشرات بود و نظیره اش ظ از مات و به آحاد میل می کرد و این بار چون یک دور چهار تایی را در مستحصله قبلی تمام کردیم میل آن را می گیریم و ز می شود . ح از آحاد بود و نظیره اش ت از مات بود و به عشرات میل می نمود و میل آن را گرفتیم س شد. م از عشرات بود و ظ نظیره اش از مات و به آحاد میل می کرد و حرف م قبلی را ملحوظ کردیم و چون خود م به عینه بود از درجه آحاد یکی کم کردیم به مات رسید و حرف ت را گرفتیم . د از آحاد بود و نظیره اش ص از عشرات است و به مات میل دارد و میل آن را گرفتیم و حرف ظ شد . ج از آحاد و نظیره اش ف از عشرات است و به مات میل دارد و مستحصله قبل را ملحوظ کردیم از مات یک مرتبه پایین تر آمدیم شد عشرات که در این جا ص شد . ی از عشرات و خ نظیره اش از مات است و به آحاد میل دارد و چون دو مستحصله قبلی از این مرتبه عشرات در مرتبه های آحاد و مات بودند این حرف باید مستحصله اش از عشرات باشد که س شد. س از عشرات و نظیره اش ا از آحاد است به مات میل دارد ولی چون چهارمین عشرات است به مرتبه آحاد می رود و ا می شود . ت از مات است و نظیره اش ح از آحاد است و میل به عشرات دارد و چون حرف آخر است یک مرتبه کم می شود و به آحاد می رسد. + نوشته شده در یکشنبه سی ام آموزش علم حروف و جفر و مستحصله اوفاق 3×3 جدول وفقي : عبارتست از جداولي كه : 1- تعداد خانه هاي عمودي و افقي آن با هم برابر باشد . 2- اعداد نگارش شده در جدول تكراري نباشد . 3- حاصل جمع خانه هاي عمودي يا افقي يا قطر با هم يكي باشد . نحوه استخراج حداقل عدد قابل استفاده در هر لوح و زكاة مربوطه : براي شروع كار با هر جدولي جوينده بايد از حداقل عددي كه در آن لوح قابل استفاده است مطلع باشد كه ما ذيلاً با يك فرمول بسيار ساده آن را به شما مي آموزيم : A = تعداد كل خانه ها B = نصف تعداد خانه هاي يك سطر =D = تعداد يك سطر جدول X = حداقل عدد مورد استفاده در لوح 1. (A*B)+ B = X 2. A)+1)* B = X X- D = زكاة لوح مورد نظر زكاة : عدد تعداد خانه هاي يك سطر يا ستون لوح را از عدد وفق كم كرده و زكاة لوح بدست مي آيد كه بعد از ترسيم لوح مورد نظر با در نظر گرفتن تمكن مالي عامل به احتساب ريال يا تومان بايد به اهلش پرداخت شود . نحوه رسم جدول الگو : در مثلث 3*3 وقتي كه اعداد از 1 تا 9 را قرار ميدهيم مجموع اعداد هر سطر يا ستون 15 مي شود . روش پر كردن جدول 3*3 : عدد 5 را در خانه وسط مي نويسيم . اعداد زوج بين 1 تا 9 ( 2،4،6،8 ) در چهار گوشه جدول قرار ميدهيم . اعداد فرد بين 1 تا 9 ( 1،3،7،9 ) را در جاي خالي به ترتيبي قرار مي دهيم كه حاصل جمع هر سطر يا ستون برابر عدد 15 شود . حداقل عددي كه ما مي توانيم در جداول مثلث قرار دهيم عدد 15 مي باشد . شكل كامل بشرح ذيل مي باشد : 2 9 4 7 5 3 6 1 8 اين جدولِ الگو بوده و بر اساس اين جدول اعداد بزرگتر از پانزده را در آن به شرح ذيل قرار مي دهيم. كليه جداولي كه تعداد خانه هاي سطر يا ستون آنها فرد باشد ( مانند مثلث كه جدولي 3*3 است ) عبارتست از : عدد مورد نظر را تقسيم بر تعداد خانه هاي يك سطر يا ستون مي كنيم مثلاً عدد 153 عددِ مورد نظر ماست كه قصد داريم جدول وفقي 3*3 آن را ترسيم نماييم ، پس طبق اين قاعده : 51 = 3 : 153 تعداد خانه هاي جدول مورد نظر را تقسيم بر دو كرده و عدد بدست آمده را بدون در نظر گرفتن مميز نگاه مي داريم . تعداد خانه هاي جدول 3*3 نه خانه است پس طبق اين قاعده : 5/4 = 2 :9 حالا با كم كردن عدد دوم از عدد اول حداقل عددي كه بايد در جدول قرار گيرد كه البته بعنوان عدد اول نيز محسوب مي شود بدست مي آيد و با جمع عدد فرمول اول و دوم بزرگترين عدد بدست مي آيد كه عدد خانه آخر ما است و باقي اعداد نيز در بين آنها قرار مي گيرند . به نمونه زير دقت كنيد : حداقل و حداكثر عدد مورد نياز 4 51 بدست مي آيد :+،- حداقل 47 = 4 – 51 حداكثر55 = 4 + 51 يعني طبق اين قاعده عدد 47 بايد در خانه شماره يك جدول الگو قرار گرفته و عدد 48 در خانه شماره 2 الي آخر و عدد 55 در خانه شماره 9 يعني : خانه شماره 1 47 خانه شماره 2 48 خانه شماره 3 49 خانه شماره 4 50 خانه شماره 5 51 خانه شماره 6 52 خانه شماره 7 53 خانه شماره 8 54 خانه شماره 9 55 حالا اعداد را در جاي خود مي گذاريم به جدول زير دقت نماييد : 48 55 50 53 51 49 52 47 54 همانطور كه مي بينيد حاصل جمع هر سطر يا ستون و حتي قطر برابر با عدد مورد نظر يعني 153 مي باشد . نكته : خانه هاي يك تا سه را دور اول و چهار تا شش را دور دوم و هفت تا نه را دور سوم مي نامند .آموزش علم حروف و جفر و مستحصله داستانی از کلاشان 1 سلام به همه دوستان امروز یکی از حکایات دوره جوانی را می نویسم تا یک تنوعی برای وبلاگ بشود و داستان از این جا شروع می شود که یک روزی در محضر یکی از دعا نویسان کلاش نشسته بودیم و ایشان داشتند به قول خود گره از کار خلق باز می کردند. یکی آمد و گفت پسرم مشکل دارد و معتاد شده است و بد اخلاقی می کند این از چه ناحیه ای است ؟ گفت با کوروش نامی است طرف گفت نه ما یک چنین کسی نداریم گفت پس با میثم است گفت یک چنین کسی هم نداریم گفت پیکان جوانان برای کیست من یک پیکان جوانان می بینم ؟و دوباره گفت یک داود نامی است ، که این دفعه تیرش به هدف خورد و طرف مقابل گفت بله یک دوستی به نام داود دارد گفت بله من الکی یک حرف را نمی زنم و شروع کرد از کرامات خودش تعریف کردن و البته اضافه کرد من می دیدم که این آقا داود یک تاثیر عجیبی بر روی این جوان شما گذاشته است! و باز ادامه داد و گفت پراید مشکی برای کیست و طرف مقابل گفت برای یکی از دوستانش خلاصه از این تیر های در تاریکی می انداخت تا یکی به هدف بخورد و بعد از این که به قول خودش خلق را از اسارت نجات داد ول کن قضیه شد و طرف هم دست کرد یک 20 هزار تومانی به این آقا داد . من مانده ام در کار این مردم واقعا مردم با احساسی داریم ولی یک عده این گونه از آن سو استفاده می کنند . بعد از آن یک دختر خانم جوانی که دانشجو هم بود وارد شد و گفت من دو نفر را برای ازدواج سراغ دارم یکی همین که الان من را به در خانه شما رساند است که هنوز در ماشین نشسته است و یکی هم در دانشگاه است که البته از او بیشتر خوشم می آید و نمی دانم بین این دو کدام را انتخاب کنم . این آقا هم لابد پیش خودش گفت بگذار این کسی که از او بیشتر خوشش می آید را بگویم تا مساله اش حل شود و گفت این کسی که الان در ماشین منتظر تو است این قصد بدی دارد و اون یکی آدم مناسب تری است . گفت حالا باید چکار کنم که به طرف من بیاید و از من تقاضای ازدواج کند بله این جا بود که ایشان کاغذ های خط دار یک دفتری را در آورد و روی آن یک سری آیه و اسم موکل و از این قبیل چیز ها با یک خودکار نوشت و به این خانم داد و گفت باید هر روز صبح بلند شوی و یکی از این ها را فیتیله کنی و بسوزانی که طرف را بی قرار خودت کنی ( البته بگویم من از این قبیل کار ها به شدت تنفر دارم چه در مناسبت حرام چه حلال ) (و البته بگویم این نوشتن های کیلویی هیچ تاثیری ندارد )و بعد دوباره شروع کرد به این خانم گفت پراید سیاه برای کیست ؟ طرف گفت برای عمویم و گفت پیکان جوانان برای کیست ؟ طرف گفت برای همان پسری که دوستش دارم و این دو تا قضیه را یک جوری به هم مرتبط کرد که طرف بگوید چه انسان با کرامتی و البته یک سری مدرک از آذربایجان گرفته بود برای این که اون جا احساس کرده بودند این آقا انرژی دارد و با این به همه پز می داد و هر کسی از راه می رسید از خودش تعریف می کرد و بعد خودش یک بار که تعریف از خودش می کرد گفت بله یکی به من زنگ زد و گفت الان من کجا هستم و من به او گفتم در پراید سیاه نشسته ای و اون جا بود که من فهمیدم این پراید سیاه و پیکان جوانان عجب برای این آقا در آمد زایی می کند به طوری که روزانه 200 هزار تومان از این کار های کثیف بدست می آورد و انسان های زحمت کش باید در فقر زندگی کنند و من در آن زمان سن و سال کمی داشتم و می خواستم از این جناب علم جفر را یاد بگیرم خوب فکر می کنید داستانی که برای من تعریف می کرد چه بود ؟ بله می گفت تو یک سمیه ای را دوست داری گفتم من تا حالا از کسی خوشم نیامده باز ادامه داد همین جور اسم ها را گفتن تا بالاخره یکی پیدا شود که نشد و در مورد آموزش علم جفر می گفت این علم موکل دارد و من موکلان خودم را الان سر کاری فرستاده ام و وقت ندارند که بیایند تا من به تو یاد بدهم البته این را هم بگویم که خانه ایشان در یک روستای توابع کرج بود که خانه اش نیز در بالا ترین نقطه بود و تقریبا باید یک کوه نوردی می کردی تا به بالای این روستا برسی خلاصه ما را یک سه ماهی می برد و می آورد تا این که به یک بهانه گفت آقا خوش آمدی من هم با ناراحتی رفتم و پیش خودم گفتم خدا حتما در کار هایش حکمتی است و بعدا فهمیدم که از دست چه جانوری خلاص شده ام این را گفتم تا یک وقت گول این دعا نویس های کلاش را نخورید نود درصد این ها همین گونه اند و زالو های زندگی مردم هستند و از این طریق معاش می کنند البته بعضی هم هستند که عقده های روانی دارند و برای مطرح کردن خود کار می کنند به هر حال مواظب عقاید خود باشید که در این روزگار به قول یکی از دوستان دزد عقاید بسیار شده است ! + آموزش علم حروف و جفر و مستحصله جفر قرآنی 2 برای بنده یک جفر قرآنی کشف شد که می خواهم برای همه دوستان بگذارم تا بقدر تقوایشان به آنها جواب بدهد سوال را می نویسید بعد به طول سوال اعداد بگذارید مثلا سوال ما شش حرفی است از 1 تا 6 را می نویسیم و بعد با وضو و طهارت رو به قبله می نشینیم و هر دفعه که می خواهیم قرآن را باز کنیم یک بسم الله الرحمن الرحیم می خوانیم . قرآن را باز می کنیم و اگر عدد ما یک است اولین حرف را از صفحه سمت راست بر میداریم و اگر دومین است دومین و الی آخر و اگر سوال ما 6 حرفی است باید قرآن را 6 بار باز کنیم بعد از این که این حروف را بدست آوردید باید در آنها روح بدمید تا ناطق شوند و اولین شیوه روح دمیدن این است که هم ردیفشان را در دایره ایقغ پیدا کنیم و زیرش بنویسیم و سپس خودش و همردیف هایش را از دایره ابجد نظیره می گیریم و از میان آنها یک حرف را انتخاب می کنیم و جواب به ترتیب خواهد آمد مثال : در ضمیر محمد چیست ؟ 1 2 3 4 5 6 7 8 9 10 11 12 13 14 سوال د ر ض م ی ر م ح م د چ ی س ت ترتیب 1 2 3 4 5 6 7 8 9 10 11 12 13 14 حروف قرآنی ا و ط ز ظ خ ز و م ص ص و ا ف ردیف ایقغ ی س ص ع ط و ع س ت ظ ظ س ی ض ق خ ظ ذ ص س ذ خ د ط ط خ ق ح غ غ نظیره این حروف س ر ث ش م ی ش ر ظ د د ر س ج خ ا د ب ث ر ب ا ح م م ا خ ل ه ی م ک د ا ک ی ص ث ث ی ه ت ن ن حروف منتخب ن ا م ب د ر ش ا ح م د ا س ت جواب : نام پدرش احمد است . و تعدیل به یک شیوه دیگر نیز است که هر موقع با تعدیل بالا ناطق نشد از این تعدیل استفاده می کنیم که در حروف دایره ابتث نگاه می کنیم و متشابهات حروف را در زیرش می نویسیم و بعد ملفوظی حرف را هم می نویسیم و از میان آن ها یک حرف را انتخاب می کنیم مثلا سوال ما این بود : این کار خوب است یا نه ؟ سوال ا ی ن ک ا ر خ و ب ا س ت ی ا ن ه ترتیب 1 2 3 4 5 6 7 8 9 10 11 12 13 14 15 16 حروف قرآنی ص ز و س ع ک و ر ج ع ز م ن س س ب مخرج ا ا ا ی ی ا ا ا ی ی ا ی و ی ی ا د و ن ن ف و م ن م ن ن ن مشابه ض ر ش غ ز ح غ ر ش ش ث خ ت منتخب د ر ا ی ن ک ا ر خ ی ر ی ن ی س ت جواب : در این کار خیری نیست. +آموزش علم حروف و جفر و مستحصله استخراج مستحصله با سلام یکی از دوستان در قسمت نظرات خواسته بودند یک نمونه سوالی که قبلا پرسیده ام را روی وبلاگ بگذارم واین مثالی که می زنم مربو به یکی از دوستانم است و چون راضی نیست اسمش را بدانید قسمت اسمش را خالی می گذارم : ———- که از ناحيه پايي که ضعف دارد موفق به گرفتن معافيت خدمت سربازي خواهد شد يا نه؟ سال هزارو چهارصدو سی بیست و سوم ماه صفر ده ساعت از روز پنجشنبه در تهران عدد کبیر :5480 عدد بلامرتبه: 242 وسیط کبیر : 548 صغیر: 8 حروف: 69 نقاط: 45 ف ت ه غ ب م ر ح م ث ح ط س ه م عدد کبیر : 3722 عدد بلا مرتبه: 230 وسیط کبیر : 374 عدد صغیر : 5 حروف : 56 نقاط : 25 ب ک ذ ج غ ل ر د ع ش ه و ن ه ک امتزاج امهات : ف ب ت ک ه ذ غ ج ب غ م ل ر ر ح د م ع ث ش ح ه ط و س ن ه ه م ک میزان حروف آتشی : 6 میزان حروف بادی : 12 میزان حروف آبی : 18 میزان حروف خاکی : 4 1 ف ب ت ک ه ذ غ ج ب غ م ل ر ر ح د م ع ث ش ح ه ط و س ن ه ه م ک 2 ج ع ح ذ ق ک ن ف ع ن ظ ض و و ت ص ظ ب ط ز ت ق ث ر ا غ ق ق ظ ذ 3 د ک غ غ م ن س ظ ک ف ک ب ا م م ق و د ط د ز ر ع ی ت خ ذ ط ک ظ 4 ظ د ک ک ط غ ذ غ خ م ت ن ی س ع ظ ر ک ز ف د ک ط ب د ا و م ق م 5 ا ت ل ا ف ر ز ق و ه م ت ا س ف ق ل ب و ح م ل ح ک م ی ن ش و د جواب : اتلاف رزق و هم تاسف قلب و حمل حکمی نشود سطر اول اساس و سطر دوم نظیره ابجدی آن است و سطر سوم مستحصله است و سطر چهارم موخر و صدر است و سطر پنجم مرحله دمیدن روح در حروف است تا ناطق بشوند . میزان ها به این صورت استخراج می شود که شما عدد کبیر کل حروف مثلا آتشی سطر را می گیرید و طرح ۲۸ می کنید و استخراج مستحصله را یک مثال می زنم کسی که زیرک باشد خواهد توانست مستحصله همه حروف را بیابد حرف اول ج و عدد وضعی اش ۳ و عدد وضعی حرف بعدی ۱۶ ضرب کردیم شد ۴۸ طرح ۲۸ کردیم شد ۲۰ و یکی کم کردیم چون حاصل ضرب از ۲۸ گذشت و شد ۱۹ سپس این عدد را به اضافه عدد وضعی ج نمودیم شد ۲۲ و میزان حروف آبی را از آن کم کردیم که ۱۸ بود شد ۴ و در ابجد وضعی عدد ۴ د است . و قاعده دمیدن روح در حروف این است که هر حرف را در دایره ایقغ نگاه کند سه حرف جلوتر و سه حرف عقب تر خواهد فهمید که انتخاب حرف از میان این شش حرف چگونه صورت گرفته است .آموزش علم حروف و جفر و مستحصله جفر جامع 2 با سلام به همگی یکی از دوستان در قسمت نظرات سوال کرده بودند اگر من کتاب جفر جامع را پر کنم در یادگیری من در این علم تغییری حاصل می کند یانه ؟ خوب باید توجه داشته باشید که پر کردن این کتاب یک جنبه معنوی دارد و یک سری جنبه مادی . خوب جنبه مادی را حتی بدون کتاب نیز می توان استفاده کرد و یا این که کتاب آن را توسط کامپیوتر محاسبه کنیم و داشته باشیم و یا حتی یک نسخه ای که یک نفر پر کرده است ما از روی آن کپی بگیریم . البته این همه قواعد که برای پر کردن این کتاب گفته شده منظور این نبوده که صرفا پر کردن این کتاب مهم باشد . مثلا می گویند در یک دقیقه شما باید( البته برای مثال عرض می کنم) ۲۰ حرف را در این کتاب بنویسید و دراین روز شما فقط فلان قدر ساعت و فلان قدر دقیقه می توانید به یک تعداد مشخص حرف در این کتاب بنویسید.که باز البته این شرایط قابل کسب است ولی شرایط دیگری نیز وجود دارد آن هم این است که چون این کتاب به طور معمول در یک سال پر می شود فرد عامل باید یک سال زبان خود را از حرف زشت دور کند و از غذا مطمئن باشد که حلال است و در مجالس غیبت حضور نداشته باشد و خلاصه به قول اهل ذکر از جمیع معاصی اجتناب کند .خوب یک دعای مخصوص هم دارد که باید در حین پر کردن این کتاب خوانده شود . وقتی یک فرد در حال پر کردن این کتاب است برایش قواعد استخراج از این کتاب چه در خواب ویا در بیداری برایش کشف می شود. این هم یک صفحه که می توانید شیوه پر شدن آن را به صورت عینی ببینید :http://i42.tinypic.com/10608sn.jpg آموزش علم حروف و جفر و مستحصله حرف “ه” حرف ((ه)) در ترسیم از بالا به پایین می باشد که با نحوه ترسیم همزه مشترک است و نیز با حرف همزه هم مرتبه است . در ظهورات چون صفات اللهی را آشکار می کند پس آفریدگاری در عالم ظاهر دارد ، ولی در عالم باطن بعد پروردگاری از خود نشان می دهد پس این حرف کامل با هستی ها و نیستی ها در ارتباط می باشد ، اما حرف ((د)) در عالم باطن که نمود آفریدگاری دارد و یا آگاهی آفریدگاری را حامل است ، می تواند آفریننده یا آشکار کننده سویه نیستی نیز باشد ، هم چنین سویه هستی . اما تفاوتی که با حرف ((ه)) دارد در این است که حرف ((ه)) در ارتباط با نیروی بسط می باشد که هم نمود های قبضی و هم نمود های بسطی را می تواند بسط دهد ؛ پس با عالم کثرت ارتباط مستقیمی دارد . حرف ((د)) با خاصیت و ارتباطی که با حرف همزه دارد می تواند به خوبی نمودار کننده تکثیرات باشد ، چون تکثیرات در نمود تولد و مرگ است که معنا می یابد . حرف((ه)) در واقع با حروف ((ف)) ، ((ق)) و ((و)) در ارتباط می باشد و چون حرف ((و)) بیش ترین ارتباط را در ترسیم با سویه پروردگاری دارد ، حرفی را که بعد از خود می خواند ((و)) است . از دید باطنی هم در سویه چپ قرار گرفته است و هم از بالا به پایین ، پس از مرتبه ملکوت نیز می باشد . با توجه به آگاهی فناگری که با خود دارد و با توجه به اینکه به خاصیت پروردگاری است ، پس بعد گشایندگی دارد یعنی از دل قبض ، بسط را آشکار می کند پس حرف واسطه می باشد ، چنان که حلقه اتصال ملکوت با مراتب پایین تر می باشد و حرف ((ه)) که رابطه با هستی ها و نیستی ها دارد ، حلقه واسطه جبروت با ملکوت است که از دو وضع آفریدگاری و پروردگاری آن این واسطه گی آشکار است. فناگری عمدتا خود را در تکثیرات و کثرت به نمایش نمی گذارد . صفر عدد هیچ است و خود عدد کاملی است اما در آینه هیچ ، همه چیزها به نمود است . پس حرف ((و)) حرف اسم واحد است که واحد نمود احد است . احد به همه چیز است و واحد که هیچ همه چیز است را در قالب کثرت به نمایش می گذارد . تداخل سیکل های صفت پروردگاری با آفریدگاری ، ظرف مکان را تشکیل می دهد و تداخل سیکل های آفریدگاری و فناگری زمان را شکل می دهد . با توجه به سیکل های حرف ((و)) این حرف در شکل گرفته شدن مکان ها نیز دخیل می باشد به دیدی دیگر در شکل گیری ظروف تجلیات که بعد محدودیت آنها را بیان می کنند نیز نقش دارد یعنی در شکل گیری قالب های باطنی و ظاهری متعینات موثر می باشد که البته حروف ((ف)) و ((ق)) در این نقش دخیل هستند . هر جا که تجلیات هست به طریقی ظرف زمان و مکان نیز مطرح هست . به طوری که هر روز عرش 50000 پنجاه هزار سال این دنیاست پس در آنجا به صورتی دیگر زمان دخیل هست. از آنجایی که زمان و مکان جدا از هم نمی توانند عمل کنند و موجودیت داشته باشند ، که این امر به واسطه سیکل صفت آفریدگاری است پس عرش زمان و مکان ، می باشد که نسبت به این دنیا ، بعد لامکانی و لازمانی دارد چون عظیم ترین مرتبه وجودی است که آفریده شده است .آموزش علم حروف و جفر و مستحصله رفع و خفض و غیره دایره رفع و خفض و فتح و کسر و ضم و تخفیف و تضعیف و تناقص حروف: ابجد رفع خفض فتح کسر ضم تخفیف تضعیف تناقص ا ی ق ج ظ د ض ب ب ک ر د غ ه ظ د ا ج ل ش ه ا و غ و د م ت و ب ز ا ح ب ه ن ث ز ج ح ب ی و س خ ح د ط ج ج ز ع ذ ط ه ی د ح ف ض ی و ک ه د ط ص ظ ک ز ل و ی ق غ ا ل ح م ز ک ه ک ر ب م ط ن ح م ی ل ش ج ن ی س ط س م ت د س ک ع ی ف ن ن ث ه ع ل ف ک ق س خ و ف م ص ل ل ع ذ ز ص ن ق م ف ض ح ق س ر ن م ص ظ ط ر ع ش س ق غ ا ی ش ف ت ع ر ن ر ب ک ت ص ث ف ث ق ش ج ل ث ق خ ص خ ت د م خ ر ذ ق ض ر ث ه ن ذ ش ض ر غ خ و س ض ت ظ ش ش ذ ز ع ظ ث غ ت ض ح ف غ خ ا ث ت ظ ط ص ا ذ ب خ غ ی ا ب ض ج ذ ث آموزش علم حروف و جفر و مستحصله 70 نوع نظیره و دور طالب و مطلوب ۱۹ نظیره از دور طالب و مطلوب ابجد است و ۱۹ دایره از دور طالب و مطلوب ابتثی و که می شود ۳۸ دایره و دایره ابجد و ابتث به طروح سته که جمعا ۱۲ دایره می شود و بعد از آن دور یک تا ۲۸ دایره ابجد که جمعا ۷۶ دایره می شود که با طروح سته اشتراکاتی دارد که حذف می شود و ۷۰ دایره تشکیل می شود که باید آنها را به صورت اساس و نظیره نوشت تا در مواقع لزوم از آن استفاده کرد . دور طالب و مطلوب این است : از دایره ابجد دایره اجهز بدست می آید و از دایره اجهز دایره اهطم متولد می شود و از دایره اهطم دایره اطفذ البه در این دقت کنید که منظور را از دور طالب و مطلوب متوجه می شوید . و دور ۱ تا بیست و هشت این است که حروف را یکی یکی ترقی بدهیم و بعد دو تا دو تا و بعد سه تا سه تا و همین طور تا ۲۸. مثلا دایره ۳ را مثال می زنم : سه تا در ابجد می شماریم و ج را می گیریم و سه تا بعد و بعد ط بعد ل بعد س بعد ص بعد ش بعد خ بعد ظ بعد می شود ب و یکی کم می کنیم چون از ۲۸ زیاد تر شد می شود ا و بعد سه تا جلوتر می شود د بعد ز بعد ی بعد م بعد ع بعد ق بعد ت بعد ذ بعد غ بعد سه تا می شماریم می شود ولی چون از ۲۸ گذشت یکی کم می کنیم و می شود ب و سه تا می شماریم می شود ه بعد ح بعد ک بعد ن بعد ف بعد ر بعد ث بعد ض و باقی دور ها نیز بر همین نحو بدست می آید که باید بر این نحو قیاس کرد. آموزش علم حروف و جفر و مستحصله جفر تکسیری با سلام این مطلب یکی از مطالبی بود که قبلا روی وبلاگ بوده و پاک شده است در مطلب قبلی از طرح منظور این است که مثلا حرف ۵ را برداشتیم ج بعد ۴ تا شمردیم ا و به همین منوال است. سوالی که مطرح می شود این است ابتدای استخراجات کجاست ؟ یعنی ما از کجا باید شروع کنیم برای یاد گرفتن اینکه از سوال خودمان جواب استخراج کنیم . جواب سوال این است که تکسیرات بهترین شروع برای استخراج مجهولات است . ساده ترین شکل تکسیرات خلاصه نمودن حروف است و تکسیر آنها تا این که زمام پیدا شود یعنی سطر اول دوباره تکرار شود. مثلا سوال ما این است : س ف ر خ ا ر ج ب ر ا ی ح س ن خ و ب ا س ت ی ا ن ه تخلیص : س ف ر خ ا ج ب ی ح ن و ت ه حالا به صورت زیر به تکسیر آن می پردازیم : س ف ر خ ا ج ب ی ح ن و ت ه ه س ت ف و ر ن خ ح ا ی ج ب ب ه ج س ی ت ا ف ح و خ ر ن ن ب ر ه خ ج و س ح ی ف ت ا ا ن ت ب ف ر ی ه ح خ س ج و و ا ج ن س ت خ ب ح ف ه ر ی ی و ر ا ه ج ف ن ح س ب ت خ خ ی ت و ب ر س ا ح ه ن ج ف ف خ ج ی ن ت ه و ح ب ا ر س س ف ر خ ا ج ب ی ح ن و ت ه = به این سطر زمام می گویند. اسم کسی که در مورد آن سوال کردیم حسن بود مطلوبش سفر خارج بود : حسن سفر خارج عددش را گرفتیم شد 1262سطور تکسیر را شمردیم 10 بود 10-10 از 1262 کم کردیم باقی 2 ماند به سطر دوم مراجعه کردیم و اینگونه مطلب را استخراج کردیم : ه س ت ف و ر ن خ ح ا ی ج ب هست بجان خیر و فرح دوستان توجه داشته باشید که اگر بنده مثالی از روش های جفری را می آورم که هیچ میزانی ندارد مانند جفر تکسیری برای این است که توانایی ذهن در شهود بالا برود ترکیب حروف حروفی که من جواب درآوردم هیچ قانونی جز احساس ذهنی من ندارد برای این که شما را با حالت های اینگونه روبرو کنم البته در جواب این سوال که آیا اینکه ما در مورد کدام حسن سوال می کنیم حسن هم یک فرد نیست این سوال برای همه حسن ها است اگر بخواهید ریز تر شوید باید فامیلی و اینکه زاده کیست را به آن اضافه کنید بعد باید در سطور دقت خاصی داشته باشید که چه عبارتی ساخته شده می شود یا شده بعد از آن این عبارات را با هم ترکیب کنید که جواب است این ساده ترین نوع جفر است .البته یک نکته که خیلی در ترکیبات به کار می آید این است که حروف معلوم جواب مثل است ُ هست و از این قبیل را بیرون میاوریم و حروف جواب باقی می ماند در این ترکیب نیز از این روش استفاده شده است .دوستان لطفا نظرات خود را در آخرین کامت بگذارند. آموزش علم حروف و جفر و مستحصله استخراج انواع ملفوظی ملبوبی و مسروری با سلام خدمت همه دوستان بالاخره بعد از چند وقت دوباره خدا توفیق داد تا در خدمت دوستان باشیم و به محض این که این اتفاق افتاد مطلبی را که برای شما آماده کرده بودم را گذاشتم تا یک شروع خوب برای آینده باشد . مطلبی که باید به عرض شما برسانم این است که دوستانی که با روش های وبلاگ موفق به استخراج جواب می شوندمی توانند نمونه سوال و جواب خود را بفرستند تا به نام خودشان در وبلاگ قرار بگیرد . وقتی به سایت های عربی مرتبط با این علوم سر می زنید حسرتی در دلتان می نشیند وقتی می بینید چه قدر در سایت های خود با یکدیگر همکاری می کنند و هر کس موفق به استخراجی می شود برای نمونه می گذارد . خوب البته این امر باعث پیشرفت می شود چون که افکار مختلف با نقطه نظرات مختلف یکدیگر را کامل می کنند . خوب برویم بر سر روش جدید : استخراج بر اساس انواع ملفوظی و ملبوبی و مسروری که جزو روش اصلی جفر جامع محسوب می شود روش پیچیده مخصوص به خود را دارد ولی در این مثال که نموده می شود هدف این است که ابتکار شما فعال شود . پس با یک روش ساده شروع می کنیم. سوال را به فارسی می نویسیم : انسان به چه میل دارد ؟ حروف ملفوظی و ملبوبی و مسروری را جدا می کنیم : ملفوظی : ا س ا ج ل د ا د ملبوبی : ن ن م مسروری : ب ه ه ی ر سه قسم را امتزاج می دهیم : ا ن ب س ن ه ا م ه ج ی ل ر د ا د غریزه : ن س ه م ج ل د د ا ر ی ه ا ن ب ا طرح 5-4-3-2: ج ا ه ن طرح 5-4-3 : ه د ا طرح 5-4 : م ی طرح 5 : ل باقی حروف : د ر ب ا ن س چیدمان کنار هم : ج ا ه ن ه د ا م ی ل د ر ب ا ن س ترکیب : جاه نهد با میل در انس البته در نظر داشته باشید برای پیشرفت در این علم انعطاف داشته باشید و خودتان را مقید به فرمول نکنید و در این بین از هر شیوه ای کمک بگیرید تا سوال را ناطق کنید . آموزش علم حروف و جفر و مستحصله آموزش جفر قوایی در این جفر که سوال به زبان عربی پرسیده می شود استخراج به اینصورت است که از سوال 4 مدخل کبیر وسیط مجموعی وسیط کبیر و صغیر حاصل شود و بعد استنطاق و بعد نظیره ابجدی سپس از آن حرف نگاه کند در مثلث ایقغی خودو سپس ببیند که حرف چند درج طی نموده از خود حرف در مثلث بشمارد حرف را ضبط کند سپس نظیره کند و ترکیب نماید. مثال 1: این المهدی؟ 151 25 16 7 استنطاق ا ن ق ه ک و ی ز نظیره س غ ه ق ذ ر خ ش قوا خ ی ن غ ع ب س ج نظیره ی خ غ ن ب ع ا ف ترکیب غ ا ی ب ع ن خ ف و در ترکیب از این قاعده استفاده نموده است که شرح روش و طریق ترکیب و استحصال را بنده با تفکر بدست آوردم رمزی دیگر در این استحصال که من بامشقت بدست آوردم و فهمیدم که از اسرار است به رایگان در اختیار میگذارم آن هم این است که باید سطر اساس با قوا از لحاظ عناصر همخوانی داشته باشد در سطر اساس می بینید که : آتش= ا ه باد= ن و ی آب = ک ق ز خاک = ندارد در سطر قوا ملاحظه کنید : آتش = ندارد باد = ب ی ن آب = س ج خاک= خ غ ع ببینید که اتش با آب- باد با باد- وآب باخاک وخاک با آتش هماهنگی تعداد دارد .که میزان این سوال یک همچنین ترکیبی است . رمز ترکیب هم همین است شما اگر هر چهار حرف قوا را یک صفحه در نظر بگیرید به این صورت: ن غ خ ی خاک آب باد آتش ف ا ع ب در این جا از این ترکیب استفاده نموده که دو حرف آب را کنار هم گذاشته غ ا سپس دو حرف آتش ی ب سپس به صورت ضربدری از باد و خاک را ممزوج نموده ع ن وبعد خ ف ترکیب این حروف میشود غایب عن خف=غایب از نوع مخفی بودن

درباره ی admin

6 دیدگاه

  1. از هر کسی میپرسم جواب درست نمیدن اگر مستحصله را کسی توضیح بده ممنون میشم

    • سلام. سطر سیزدهم در جفر صدیقی همان سطر مستحصله هست. از لحاظ اهمیت جفری از سطر سیزدهم به بعد تا سطر پانزدهم 90 درصد از کار بررسی جفری است .

      • فیروز الیاسی

        با سلام خدمت شما admin دست گلت درد نکنه یعنی در سطر سیزدهم کامل توضیح داده شده..اگر شماره تماستان رو بدید ممنون میشم.

      • با سلام براتون امکان داره از سطر 13 اسکرین شات کنید ..فدای شما…

  2. سلام خوندم خودم نتوانستم مشکلم را حل کنم لطفا کمکم کنید……پیشاپیش ازلطف شما ممنون هستم منتظرم…..

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *