خانه / مسائل شرعی و دینی در اسلام / علت و دلیل علاقه به پسران نوجوان و داشتن رابطه جنسی با آنها چیست؟

علت و دلیل علاقه به پسران نوجوان و داشتن رابطه جنسی با آنها چیست؟

در این پست از سایت antique-book-treasure.ir علت و دلیل علاقه به پسران نوجوان و داشتن رابطه جنسی با آنها چیست؟ را برای شما عزیزان قرار دادیم . پسر جوانی که از بچگی مورد تجاوز جنسی از همجنس های خود قرار گرفته است اکنون خود به این بیماری دچار شده است . در صحبت های خود از میل و علاقه به پسران نوجوان و داشتن رابطه جنسی و ارضا کردن آنها میگوید . رابطه جنسی با همجنس و همچنین خودارضایی از مشکلات این پسر میباشد . در ادامه متن کامل را مشاهده خواهید کرد ./

علت و دلیل علاقه به پسران نوجوان و داشتن رابطه جنسی با آنها چیست؟
علت و دلیل علاقه به پسران نوجوان و داشتن رابطه جنسی با آنها چیست؟

علت و دلیل علاقه به پسران نوجوان و داشتن رابطه جنسی با آنها چیست؟,همجنس بازی پسر نوجوان,علاقه به داشتن رابطه جنسی با پسران نوجوان,ارضای جنسی پسران نوجوان,تجاوز به پسران از کودکی و بچگی,میل و علاقه به ارضای پسران نوجوان,همجنس بازی و خودارضایی پسران نوجوان,بیماری همجنس بازی و همجنس گرایی پسران نوجوان,علت و دلیل میل و علاقه به برقراری رابطه جنسی و ارضای پسران نوجوان,تصاویر و عکسهای پسران نوجوان همجنس باز,درمان بیمار میل به همجنس موافق و داشتن رابطه جنسی و ارضای پسران نوجوان

علت و دلیل علاقه به پسران نوجوان و داشتن رابطه جنسی با آنها چیست؟

علاقه به پسران نوجوان و به ارضا رساندن آن ها

مشخصات فردی:

جنسیت: مرد

سن: 24

وضعیت تاهل: مجرد

فرزند: سوم خانواده

تحصیلات: کارشناسی کامپیوتر

شغل: دانشجو
سابقه مراجعه به روانشناس ، دلیل مراجعه، نوع درمان و نتیجه: خیر
داروی مصرفی و میزان آن: خیر
سابقه مصرف سیگار، الکل و یا دیگر مواد مخدر، میزان و نوع آن: خیر
شرح مسئله: با سلام. من از زمانی که 7 سالم بود تا سن 13 سالگی، توسط برادرم مورد سوء استفاده جنسی قرار می گرفتم. در طول این مدت، به طرق و حالات مختلف، با من رابطه ی جنسی برقرار میشد. تا اینکه در 13 سالگی خودم بالغ شدم و متاسفانه به خودارضایی روی آوردم. از همون موقع، کم کم علاقه ی خاصی به پسرای نوجوون (12-13 ساله) برام به وجود اومد. الان بعد از 11 سال، هنوز که هنوزه این علاقه در من وجود داره. همیشه تو تصوراتم هنگام خودارضایی، در حال به ارضا رسوندن پسرای نوجوون هستم. چندین بار هم تلاش کردم تا با این احساسات مبارزه کنم، اما بازم طولی نکشیده و موقعی که شرایطش پش اومده، شکست خوردم. تو خیابون، با دیدنشون نمی تونم ازشون چشم بردارم. از دیدن تصاویر پسرای نوجوون لذت می برم و در خیالاتم اون ها رو مدام تکرار می کنم. این تفکرات و خیالات احمقانه که بتونم پسرای نوجوون رو به ارضا برسونم، حتی گاهی من رو به مرز عمل هم کشونده. متاسفانه موقعی که 17 سالم بود، پسرخالم رو که اون موقع فقط 10 سالش بود، به خ.ا مبتلا کردم و تا به امروز، عذاب وجدان این کار اشتباهم منو راحت نذاشته. داشتن رابطه ی جنسی با آقایون رو اصلا دوست ندارم اما با این وجود، هیچ وقت در واقعیت یا تصوراتم به خانم ها نگاه یا فکر نکردم. در ضمن، بنده برای ترک خودارضایی هم تلاش کردم و همین چند وقت پیش هم موفق به یک ترک 6 ماهه شدم. اما دوباره دچارش شدم. اگر بتونم اون حس علاقه ی نادرست رو از وجودم از بین برم و به جاش احساس علاقه به جنس مخالف رو جایگزین کنم، مطمئنم اراده ی ترک خود ارضایی رو هم دارم. خواهش می کنم راهی پیش پای من بگذارید؛ چون این انحراف جنسی، واقعا تمام ذهن و روانم رو تحت تاثیر خودش قرار داده. این که مدام حس کنم من یک بیمارم و با بقیه ی آدما و مردای اطرافم فرق دارم، واقعا من رو داغون کرده…

پاسخ ها: 6
بازدیدها: 4644

5 اسفند 1392 ساعت 15:32
پاسخ ها

سلام.دوست عزیزبیشتر مشکل شما ناشی از تجاوز جنسی است که در دوران کودکی به شما شده است و موجب انحراف جنسی شده است.مهم این است که الان پشیمانیت و می خواهید این مشکل را ترک کنید .بهتر است در صدد کمک حرفه ای باشید و از روانپزشک و سکس تراپ توام با هم کمک دریافت نمایید.موفق باشید

پاسخ توسط: مریم فرهادنژاد

انتشار: 6 اسفند 1392 ساعت 12:50

با سلام.دوست عزیز اینکه امروز از کار خود پشیمانیت و پذیرفته اید که مشکل دارید اولین قدم برای درمانتان است.با توضیحاتی که داده اید به نظر می رسد دچار اختلال جنسی شده اید که نیاز هب درمان توسط تیم روانشناسو روانپزشک دارد و باید اثرات تجاوز اولیه نیز از بین رود. بنده به شما توصیه می کنم به سکس تراپ و روانشناس مراجعه نمایید تا بتوانید مشکلتان ار حل نمیید.موفق باشید

پاسخ توسط: فرشته نوری

انتشار: 6 اسفند 1392 ساعت 11:06

سلام شما بایستی تحت درمان رواندرمانی زیر نظر روانکاو قرار گیرید.این احساس احتمالا نشانه های همجنس گرایی است و شما تمایل به بچه بازی دارید.کاملا ملاک های بچه بازی در شما هویداست و نیاز به درمان اساسی دارید.از این که روراست بودید و در صدد درمان هستید باعث خوشحالی است. گذشته شما نیز بی تاثیر نبوده است.

پاسخ توسط: مرتضی حسینی

انتشار: 6 اسفند 1392 ساعت 10:01

با سلام.این مسئله که برای شما وجود دارد یک بیماری است که باید بدنبال درمان آن بود و دراین مشکل شما هیچ تقصیر و گناهی ندارید. باید در مورد این مسایل اول مطمئن شد که از نظر فیزیولوژی و آناتومی مشکل جنسی وجود ندارد.ثانیا: گذشته فرد و تجربه های دوران کودکی و دچار بودن فرد به این مشکل در اوان نوجوانی عامل دیگری است که به این مشکل دامن می زند و آن را به شکل عادت گونه ای در می آورد و به دوران جوانی انتقال پیدا می کند. در مورد علل روی آوردن به همجنس گرایی هنوز توضیحی که مورد قبول همه ی پزشکان وروانشناسان باشد وجود ندارد و برخی متخصصان به علل روانی – اجتماعی وبرخی به دیگر عوامل زیستی (کارکرد نامتعادل غدد و هورمونهای جنسی) اشاره داشته اند.قبل از هر اقدامی چه خوب است با مراجعه به روان پزشک و انجام برخی معاینات و آزمایشات، از ترشح عادی و نرمال غدد درونریز خود مطمین شوید. چه بسا در اثر ترشح غیرعادی غدد درون ریز چنین تمایلاتی به وجود آمده و با تنظیم ترشح غدد با مصرف دارو تمایلات جنسی شما نرمال شده و به سادگی درمان خواهد شد. یادآوری می شود از مراجعه به روان پزشک امتناع نکنید و خجالت نکشید، که این مسأله احتمالا یک مشکل جسمانی است و همچون دیگر مشکلات قابل درمان. باید درمان شده و قبل از تشدید بیماری، آن را حل کرد.راهکارهای رفتاری زیر هم میتواند تا حدودی کمک کننده باشد: عدم توجه به ذهنیت ها و افکار مبتنی بر تمایل به همجنس و عدم تمایل به جنس مخالف. هیچ گاه به خود تلقین نکنید که: «من به جنس مخالف هیچ علاقه‌ای ندارم و نمی‌توانم این علاقه را در خودم ایجاد کنم». هیچ گاه به خود تلقین نکنید که «علاقه به همجنس و تمایل به برقراری رابطه با جنس مخالف در وجود من نهادینه شده است و امکان تغییر آن وجود ندارد»، چون اولا این گونه نیست و شما با تلاش خود می‌توانید این مشکل را برطرف سازید، و ثانیا، این تصور جلوی هر گونه تلاش اصلاحی شما برای تغییر را می‌گیرد.نقش خود را در محیط اجتماعی پر رنگ و کاملا مردانه بیان کنید.اجتناب ازتمام ارتباطها، مکانها و موقعیت هائی که انجام اندیشه همجنس گرایی را تداعی می کند. افکار خود را کنترل کنید. سعی کنید به افکار هوس‌آلود در مورد رابطه جنسی با همجنس فکر نکنید، در ذهنتان به این افکار بال و پر ندهید. برای این کار، تلاش کنید تنها نمانید، چون این گونه افکار بیشتر در هنگام تنهایی به سراغ انسان می‌آید. اگر این افکار، به طور ناخواسته به سراغتان آمد، آن را قطع کنید، از جای خود برخیزید و به میان دوستان یا اهل خانواده بروید و تا زمانی که این افکار کاملا از ذهنتان خارج نشده، جمع دوستان یا خانواده را ترک نکنید. توجه به آثار و عواقب همجنس بازی: انسان به صورت طبیعی تمایل به جنس مخالف دارد. هرگونه کاری که تمایل طبیعی او را منحرف سازد، یک نوع بیماری تلقی می شود. از دست دادن احساسات طبیعی بر جسم و روح انسان تأثیر می گذارد. چه بسا افرادی که به این بیماری مبتلا باشند، گرفتار ضعف قوه جنسی و به اصطلاح سرد مزاجی شوند.نهایت تلاش خود را بکنید که بیکار نباشید. برای این کار، برای ساعات شبانه روز خود برنامه ریزی کنید. اوقات خود را با مطالعه، گردش با دوستان، ورزش، و… پر کنید.روابط اجتماعی‌تان را گسترش دهید. سعی کنید روابطتان را با دوستان و همکلاسی‌های خوبی که دارید توسعه دهید. با آنان به گردش، سینما، کوهنوردی، شنا، و… بروید و از تنها ماندن دوری کنید. به هر حال، سعی کنید تا حد امکان از انزوا و گوشه‌گیری در آیید. و در نهایت اینکه حتما به یک سکس تراپ مراجعه کنید. سایت روانشناسان خوبی رو می تونه به شما معرفی کنه. ناامید نباشید.

پاسخ توسط: ریحانه مرادی

انتشار: 6 اسفند 1392 ساعت 10:01

باسلام .دوست عزیزمشکل شما قابل درمان است وهمین که خودتون به مشکلتون پی بردید ومی خواهید درمان شوید اولین قدم درمان است .پیشنهاد می شود جهت نتیجه درمانی مطللوب به سکس تراپ مراجعه کنید.

پاسخ توسط: لیلی رسولی

انتشار: 6 اسفند 1392 ساعت 10:00

با سلام.دوست عزیز نگران نباشید ما همه تلاشمان کمک به شما در حل مشکلتان و زندگی طبیعی است.دوست عزیز ممکن است مشکل شما فقط ناشی از اختلالات هورمونی باشد که با انجام ازمایشات و بررسی هایی که توسط ارولوژیست انجام می شود تا حدی مشکل حل شود ولی به طور حتم دارو درمانی در کنار روان درمانی برای تغیر افکارتان بیشترین کمک را به شما می کند.مورد سو استفاده جنسی قرار گرفتن در کودکی نیز محیط را برای اختلال اماده کرده است.بنهد پیشنهاد می کنم از همکاران سکس تراپمان بیشتر کمک بخواهید.موفق باشید

درباره ی admin

2 دیدگاه

  1. منم نود درصد شبیه ایشونم بیست و یک سالمه……ما هم این طور بنظرم جنس عشق و دوستداشتن امثال من چندین برابر افراد عادی باشه
    خواستم بگم کسی رو این طور نبینید…..

  2. این عزیزان که میگن ایشون باید تحت درمان قرار بگیره لطف کنن بگن کدوم درمان ؟ الان در پنجاه سالگی تقریبا همه عمرم به درمان اضطراب و افسردگی گذشت ولی تنها نتیجه ای که گرفتم اعتیاد به داروهایی بود که جز اثرات منفی چیزی بهمراه نداشت ….

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *