در این پست از سایت antique-book-treasure.ir تفاوت علم پیشگویی با پیش بینی در چیست ؟ را برای شما عزیزان قرار دادیم . علم پیشگویی و علم پیش بینی چه تفاوت و فرقهایی با هم دارند ؟ در ادامه مطلب فرق بین پیشگویی و پیش بینی را مشاهده خواهید کرد ./
تفاوت علم پیشگویی با پیش بینی در چیست ؟,علم پیشگویی,پیش بینی,فرق بین پیشگویی با پیش بینی در چیست,تفاوتهای پیشگویی با پیش بینی
تفاوت علم پیشگویی با پیش بینی در چیست ؟
سئوالی که در اینجا مطرح می شود این است که چگونه می توان پیشگویی و پیش بینی را از هم متمایز نمود .
به نظر ما برای پیشگویی می توان پنج ویژگی اساسی که آن را از پیش بینی متمایز می سازد ، بر شمرد .
ـ اول آنکه ، هر پیشگویی ، به عنوان نقطه آغازین ، نسبت به جامعه موجود و جوامع پیشین ، نظری نقادانه دارد . ابهامات ، تعارضات ، بی عدالتی ها ، نابرابری های اجتماعی ، مورد بحث و قضاوت قرار گرفته و افشا می شوند . و بدین ترتیب با انتقاد از جامعه ی کنونی و گذشته است که جامعه ی جدیدی پیشنهاد و معرفی می گردد … .
ـ دوم آنکه ، … مهمترین منبع الهام پیشگویی در چیزی نهفته باشد که آن را بتوان « نظمی از تفکر از نوع فرا علمی » نامید . پیشگویی ، ناشی از مشی خاصی است که ملهم از قوانین پژوهشهای علمی نبوده بلکه بر عکس از تفکری که اصل آن در ایده ها و ارزشها و اعتقادات یافت می شود ، ناشی می گردد . بنابراین ، تفکر و غیب گویی پیامبران ناشی از وحی الهی است که در مورد پیامبرانی چون موسی (ع) یا حضرت محمد (ص) صادق است . ولی پیشگویی جدید ، دیگر منشأ مذهبی ندارد و ناشی از تفکری فلسفی یا اخلاقی بوده و در ارتباط با ماهیت اساسی سرنوشت بشر ، و جامعه است .
اما پیش بینی علمی به نوبه ی خود ، نه انتقاد و نه ملهم از ارزشهاست . چنین پیش بینی ای از مشاهده در گذشته و حال نشأت گرفته و سعی در مشخص نمودن راههای ممکن آینده بر اساس عوامل مختلف ، شرایط و عاملین متفاوتی دارد که کم و بیش دارای تأثیر بسیار زیادی هستند . بنابراین می توان گفت که پیش بینی اساساً بر تحلیل اهمیت و نقش متغیر های متفاوت و نتایجی که از آنها ناشی می شود ، استوار است .
با وجود این باید به این نکته توجه نمود که در عمل ، تعیین حد فاصله یا مرز بین تفکر « فراعلمی » و « تحقیق اساساً علمی » در علوم انسانی ، کاری بسیار ظریف ، بحث انگیز و غالباً مشکل است ، زیرا پیشگویی و پیش بینی به آسانی می توانند با هم اشتباه شوند .
ـ سوم آنکه ، پیشگویی دارای خصوصیتی است اختیاری ، یعنی پیشگویی الهام دهنده و یا القاء کننده ی جهت خاصی است و سعی در آن دارد که بر جریان تاریخ تأثیر بگذارد . پیامبر با خبر آوردن از آینده ، سعی دربرانگیختن نیروهایی دارد که آینده را آنطوری که باید باشد ، بسازد . پیش بینی به خودی خود ، چنین اهدافی را دنبال نمی نماید و تعقیب راهی به جای راهی دیگر پیشنهاد نمی کند بلکه با توجه به متغیرهای مختلفی که در کارند ، موارد ممکن و یا محتمل را مطرح می سازد .
ـ چهارم آنکه ، پیشگویی معمولاً با نوعی اطمینان مشخص می گردد . پیامبر با اطمینان مفهوم غیر قابل اجتناب تاریخ را بیان نموده و آینده را با تأکید بسیار پیشگویی می نماید و بنابراین غالباً می توان اختلاطی از جبر و اختیار را تقریباً در تمام اشکال پیشگویی های پیامبران مشاهده نمود . در حالی که پیش بینی ، بر عکس ، اساساً نسبی گرا و احتمال گرا است . به طوری که با توجه به هدف عمل آن ، بر محاسبه ی احتمالاتی استوار است که خود مبتنی بر تأثیر مختلفی از وضعیت حاضر و آتی است .
ـ پنجم آنکه ، پیشگویی معمولاً می تواند بنا به ماهیت فردایی که از آن خبر می دهد ، خوش بینانه یا بدبینانه باشد . و این ویژگی را در پیش بینی نمی توان مشاهده نمود ، زیرا پیش بینی همانند آنچه تاریخ نویسان آینده می کنند ، به نوعی آینده را تنها بر اساس موازنه ی عوامل موجود ، توصیف می کند . از طرف دیگر بر خلاف پیشگویی ، که در مورد آن از اصطلاح خوش بینی یا بدبینی سخن به میان می آید ، در مورد پیش بینی می توان گفت که امیدوار کننده یا مأیوس کننده است .