خانه / دسته‌بندی نشده / قدرت مغز انسان در ارسال امواج و انرژی های پیرامون انسان,انرزی های مثبت،انرژی های منفی و انرژی های خنثی

قدرت مغز انسان در ارسال امواج و انرژی های پیرامون انسان,انرزی های مثبت،انرژی های منفی و انرژی های خنثی

در این پست از سایت antique-book-treasure.ir قدرت مغز انسان در ارسال امواج و انرژی های پیرامون انسان,انرزی های مثبت،انرژی های منفی و انرژی های خنثی را برای شما عزیزان قرار دادیم . مغز انسان دارای قدرت شگفت انگیز و باورنکردنی است که میتواند امواج و نیروها و انرژی های اطراف و پیرامون انسان را به کائنات عالم و دنیا ارسال کند . برای مشاهده متن کامل درباره انرژی های مغز انسان و ماورالطبیعه به ادامه مطلب مراجعه کنید ./

قدرت مغز انسان در ارسال امواج و انرژی های پیرامون انسان,انرزی های مثبت،انرژی های منفی و انرژی های خنثی
قدرت مغز انسان در ارسال امواج و انرژی های پیرامون انسان,انرزی های مثبت،انرژی های منفی و انرژی های خنثی

قدرت مغز انسان در ارسال امواج و انرژی های پیرامون انسان,انرزی های مثبت،انرژی های منفی و انرژی های خنثی,قدرتهای مغز انسان و انرژی های نهفته انسان,اطلاعاتی درباره انرژی های منفی و مثبت و خنثی در انسان,قدرت انسان و کائنات,انرژی ها و نیروهای اطراف انسان,ارتباط کائنات با انرژی های درونی انسان

قدرت مغز انسان در ارسال امواج و انرژی های پیرامون انسان,انرزی های مثبت،انرژی های منفی و انرژی های خنثی

همانطور که می دانیم که همه ی عالم از انرژی ساخته شده و همه چیز بر اساس تبادل انرژی در کائنات رخ می دهد…می توان این انرژی ها را به سه دسته ی کلی تقسیم کرد:

انرزی های مثبت،انرژی های منفی و انرژی های خنثی .

اساس این مقاله بر مبنای قدرتی است که مغز انسان در ارسال امواج دارد و مانند یک فرستنده ی رادیویی یا مخابراتی عمل می کند. همین طورسلول هایی در مغزوجود دارد که دارای توانایی دریافت امواج رسیده ازمحیط است و به صورت یک گیرنده رادیویی یا مخابراتی عمل میکند.می توان این قدرت مغز را در حیوانات نیز مشاهده کرد.حتما شنیده اید که بعضی از حیوانات قبل ازوقوع زلزله واکنش نشان میدهند،در واقع امواج حاصله از واکنش های ژئوفیزیکی را خیلی سریع تر از انسان دریافت می کنندو نسبت به آن واکنش نشان می دهند.

  این مساله به این دلیل است که سلول های گیرنده ی مغزشان حساس تر از انسان هاست .بنابر این چنین توانایی در مغز انکار ناپذیر است.حال به اصل موضوع بر می گردیم.

 از انجا که انرژی در حالات گوناگون به صورت امواج منتقل می شود، میتوان در ادامه ی بحث بسته های انرژی را به امواج محدود کنیم،بنابراین بحث این مقاله پیرامون امواج منفی است که قطعا همه ی ما به نوعی با آن برخورد داشته ایم….

روح و فطرت انسان ذاتا تمایل به بخش مثبت کائنات دارد مثلا تمایل به زیبا بودن ،برتری،موفقیت،ثروتمند بودن،سلامتی و… در عمل هیچ انسانی تمایل به منفی بودن نداردوبالفطره هر عامل منفی روح او را می آزاردو حس بدی بر جان انسان می نشاند.

یکی از حقایقی که به شدت باعث ازار فرد است، دریافت امواج منفی است.اما این امواج چگونه و از کجا ناشی می شوند.به طور کلی میتوان عوامل ایجاد امواج منفی را به دو دسته ی کلی تقسیم کرد:

عوامل درونی و عوامل محیطی که در ابتدا به بررسی عوامل محیطی این پدیده می پردازیم….

عوامل محیطی عواملی هستند که در بیرون از وجود شخص قرار دارند و توسط دیگران بوجود آمده و در فرد احساس می شود که البته در این حالت خود شخص می تواند به طور غیر مستقیم در بوجود آمدن این امواج دخالت داشته باشد.

باید گفت که هر نوع فکر منفی توسط اشخاص می تواند بزرگترین عامل بوجود آورنده ی امواج منفی باشد.به عنوان مثال کینه توزی یکی از بزرگ ترین عوامل سازنده ی این پدیده است.مثلا اگر شخصی نسبت به ما کینه ای به دل داشته باشد،حتی اگر در ظاهرش چنین حسی نسبت به ما دیده نشود به دلیل نوع افکارش سیگنال های منفی را توسط فرستنده ی مغزش در محیط ساطع می کند و از آنجایی که در مورد ما فکر می کند گیرنده های مغز ما آن را به صورت یک حس بد دریافت می کند.

مثال دیگری که می توان برای عوامل سازنده ی چنین امواجی ذکر کرد حسادت است .در کتاب مقدسمان به دفعات دیده شده که از حسادت به عنوان امری زشت و نکوهیده نام برده شده ،همین طور تجسس و دخالت در امور شخصی دیگران و یا سوء ظن نسبت به دیگران،غیبت ودادن القاب زشت به یکدیگر.. و کتاب مقدس ما را از چنین اعمالی منع کرده است.همه ی ما می دانیم که چنین اعمالی دیده نمی شود پس چطور می تواند باعث کینه و کدورت ،دشمنی ورنجش خاطر گردد؟

همه ی این موارد به یک دلیل است، قدرت فکرانسان در ایجاد سیگنال هایی که می تواند به دیگران رسیده و عامل بد دلی و کدورت شود و جالب است که در اکثر مواقع ،اشخاص حتی نمی دانند چرا نسبت به کسی حس بدی پیدا کرده اند ..

 

قرآن مي‌فرمايد:

 «يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا اجْتَنِبُوا كَثيراً مِنَ الظَّنِّ إِنَّ بَعْضَ الظَّنِّ إِثْمٌ وَ لا تَجَسَّسُوا وَ لا يَغْتَبْ بَعْضُكُمْ بَعْضاً(حجرات/12)»

 بعد هم فرموده است: «أَ يُحِبُّ أَحَدُكُمْ أَنْ يَأْكُلَ لَحْمَ أَخيهِ مَيْتاً فَكَرِهْتُمُوهُ وَ اتَّقُوا اللَّهَ إِنَّ اللَّهَ تَوَّابٌ رَحيمٌ(حجرات/12)»

ای کسانی که ایمان آورده ایداز گمان های بد در باره ی دیگران بپرهیزید چرا که پاره ای از گمان ها گناه است و در صدد کشف عیوب دیگران بر نیاییدو غیبت نکنید زیرا کسی که غیبت می کند مانند کسی است که گوشت برادر مرده ی خود را می خورد .

آیا دوست دارید که یکی از شما گوشت برادر مرده ی خود را بخورد وتقوا پیشه کنید همانا خداوند توبه پذیر و مهربان است.

 

همین طور در قران کریم آمده که دعای قلبی کسانی که ایمان آورده اند ان است که از کینه ورزی و عداوت دور باشند.

« ولا تجعل في قلوبنا غلا لذين آمنوا انک غفور رحيم »

 زيرا کينه و عداوت دلها را تيره و تباه مي سازد عاطفه و مودت و صميميت را از بين مي برد علاقه و نزديکي را زائل مي سازد و تنفر و انزجار را جايگزين مي نمايد. آرام و قرار را مي گيرد و نگراني و بدبيني را بوجود مي آورد.

حضرت لقمان در آيات 18 و 19 سوره لقمان چند نكته اخلاقي مهم را به فرزندش گوشزد كرده، به فرزند خود نخست تواضع و فروتني و خوشرويي را توصيه كرده مي گويد: «با بي اعتنايي از مردم روي مگردان و مغرورانه برروي زمين راه مرو در راه رفتنت اعتدال را رعايت كن و در سخن گفتنت نيز رعايت اعتدال نما و از صداي خود بكاه و فرياد مزن.»

بيان اين نكات از طرف حضرت لقمان و انعكاس آن ها در قرآن بیانگر اهمیت توجه به رفتار های اجتماعی است .

بررسی های گوناگونی برای چگونگی دفع و مبارزه با این امواج منفی صورت گرفته است.مثلا به همراه داشتن گل ،قرار دادن دست ها در آب جاری،دود کردن اسپند و…اما این روش های جالب در یک مورد اثر بخش نیست و آن زمانی است که این امواج عللی درونی داشته باشد.

لازم به ذکر است که عامل سازنده ی امواج درونی هم مغزانسان است .در این حالت کل عالم در نقش یک آینه یا بازتاب کننده است که سیگنال های تابیده از مغز انسان را به خودش باز می تاباند.در مثل می توان گفت افرادی که نسبت به دیگران بدبین هستند یا اعتماد به نفس کافی ندارند،یا نمی توانند ارتباط درستی با جامعه برقرار کنند و بیشتر وقتشان در تنهایی میگذردو یا حس حسادت در وجودشان شعله ور است با این افکار منفی نا خواسته روی محیط خود اثر گذاشته واین امواج منفی و زشت به خودشان باز می گردد.

مثال دیگری که می توان برای این امواج درونی ذکر کرد حالتی است که فرد در برابر شخصی مرتکب خطایی شده و از آنجایی که نتوانسته است خود را ببخشد حتی اگر شخص مذبور وی را بخشیده باشد ،باز هم این امواج منفی را برای خود تولید کرده و باعث آزار خود می شود.بنابر این در چنین شرایطی تنها چیزی که به ما کمک می کند آن است با خود دوست باشیم و اول از همه خود را ببخشیم.باید سعی کنیم که در مورد دیگران خوب فکر کنیم تا نتیجه ی امواج مثبت ذهنمان به خودمان باز گردد.باید حس حسادت را در وجودمان ریشه کن کرده و به جای آن بهترین آرزو ها را برای اطرافیانمان جایگزین کنیم تا این آرزو ها و خواسته های مثبت به خودمان باز تابیده شود.باید یاد بگیریم نگاهمان به گونه ای باشد که گویی هیچ زشتی و پلیدی در دنیا وجود ندارد،فقط زیبایی مطلق را ببینیم و از همه چیز به نفع خودمان لذت ببریم.اینگونه هاله ای از انرژی های مثبت را در اطرافمان بوجود آورده و به انرژی های منفی اجازه ی ورود نمی دهیم.

کلماتی که به کار می بریم می تواند یکی دیگر از عوامل سازنده ی امواج منفی باشد …باید بدانیم که در کلمات روحی نهفته است که می تواند بر محیط و شنونده اش به راحتی تاثیر گذارد.بنابر این باید دقت بالایی در انتخاب کلماتی که بکار می بریم داشته باشیم.و اگرخواهان دریافت امواج مثبت از دیگران هستیم باید از کلمات مثبت و جذاب به تناسب محیطی که در آن هستیم ،استفاده کنیم .بدین ترتیب با ایجاد امواج مثبت در اطرافمان ،مانع از کسالت و دریافت امواج منفی از دیگران میشویم .در کتاب مقدسمان به دفعات به خوشرویی و لبخند سفارش شده ایم …دلیلش آن است که با لبخند و چهره ای بشاش حس مثبت را در دیگران القا کرده و به جای حس بد شادی را از دیگران هدیه می گیریم.

در پایان می توان گفت که اگر همیشه مثبت بیندیشیم ،همین افکار مثبت در قالب کلمات بر زبانمان جاری شده و مانع از دریافت امواج منفی خواهد شدوهمیشه شادی را احساس خواهیم کرد.

آرام سازی با امواج روحی و روانی(دو موج روحی و روانی)

 1- امواج مثبت: انسان فطری مثبت بوده و دارای امواج و انرژی مثبت می‏باشد.به طورمثال بچه پاک و معصوم و کاملاً مثبت است و دارای”اورا”یا هاله‏ای پاک و جذاب می‏باشد.اگر از “اورا”ی بچه عکس بگیریم،می‏بینیم که پاک و مثبت است؛برای همین جذاب است.بچه هر چقدر که زشت باشد باز هم جذابیت دارد و این به خاطر اورای پاک اوست.پس فطرت تمام انسان‏ها پاک و مثبت است.خداوند در قرآن می‏فرماید:” من از روح خود در انسان دمیدم.”

2- امواج ماند یا منفی: (شیطان)موج روحی و روانی منفی،”ماند”نام دارد که این نام از مکتب راه هندو گرفته‏شده‏است و از محیط دریافت‏می‏شود.”ماند”مخرب روح و روان است و روح و روان را آزار می‏دهد. به دو دسته‏ی: مستقیم و غیر مستقیم تقسیم می‏شود.

ماند مستقیم:هر چیزی که در کتب الهی،اخلاقی و اجتماعی انسان را نسبت به آن آگاهی داده‏اند؛مثل:دروغ‏گفتن،غیبت‏کردن،دزدی‏کردن،سرقت و تجاوزکردن به حقوق دیگران و غیره.

ماند غیر مستقیم: هر چیزی که با انسان برخوردکند و روح و روان انسان را از طریق محیط مورد تخریب قراردهد؛مثال:مسخره‏کردن،دست‏انداختن دیگران،حتی دیدن زباله،قطع‏کردن درخت و غیره.

هر یک از این امواج منفی به صورت لایه‏ی رسوبی‏شکل روی “اورا”ی بچه را می‏پوشاند و هر طبقه لایه رسوبی باعث می‏شود که انسان فاصله‏ی بیشتری از خداوند بگیرد.لایه‏ها زیادمی‏شود و انسان و نیروی مثبت اولیه‏ی او را محصورمی‏کند.دیگر انسان آثاری از نیروی مثبت اولیه،موفقیت،تکامل و آرامش نمی‏بیند.

دو روش برای مقابله با “ماند” غیر مستقیم:

1- از در عشق و دل واردشدن:یعنی در مقابل منفی،مثبت پاسخ دهیم.شاید با خود بگویید ما در مقابل فلان کس یا فلان موضوع منفی نداده و تحمل‏کردیم اما دوباره منفی دیدیم این چه اصلی است؟خیر،شما در مقابل منفی مثبت دادید اما با احساسات و عواطف منفی؛یعنی ادای مثبت را درآوردید و این خلاف این اصل است؛پس قبل از دادن امواج و عمل مثبت،احساسات و عواطف را باید مثبت‏کرد و سپس عمل مثبت را انجام‏داد.

2- ردکردن:ماند را با زیرکی و درایت ردکرده و اثرات منفی آن را دریافت‏نکنیم و آنان را از خود دور کنیم؛مثل:حرف‏توی‏حرف‏آوردن یا توجه‏نکردن،سکوت‏کردن،سر راه هم قرارنگرفتن،ایجاد حساسیت نکردن(مثلاً سیگار نکش یک حرف حق است ولی یک‏بار گفتن آن کافی است.آمار نشان داده که اگر به این خانم و آقا این قدر گفته نمی‏شد سیگارنکش،سیگار را ترک‏می‏کرد ولی از بس گفته شده‏است،لج‏کرده و هنوز سیگارمی‏کشد،تا حالا که مشکل ریه پیداکرده‏است.)،چشم گفتن،چشم‏پوشی‏کردن از بعضی حقایق و واقعیت‏های زندگی.  

3- هدف ما از این پس این است:1- تقویت قوه‏ی آگاهی و شناسایی ماند و اینکه امواج ماند تازه‏ای دریافت نکنیم.2-خود نیز امواج ماند آزاد نکنیم.پس از مدتی به تطهیر و پاکیزگی روح خواهیم رسید.

                                                    میدان مغناطیسی و امواج

ميدان مغناطيسي بدن انسان و تاثير نماز بر آن

هارولد‌بور از دانشگاه ييل براي اولين بار با انجام يك آزمايش ساده،به وجود ميدان مغناطيسي در اطراف موجود زنده پي‌برد.او با توجه به يك مولد الكتريكي كه در آهن‌ربا در داخل سيم‌پيچ دوران ميكند و جريان توليد مي‌كند،سمندري را در يك ظرف آب‌نمك قرار داد و ظرف را به دور سمندر چرخاند.الكترودهايي كه در اين ظرف وجود داشتند و به يك گالوانومتر حساس متصل شده‌بودند،يك جريان متناوب را نشان مي‌دادند.
زماني كه بور اين آزمايش را بدون سمندر انجام داد،گالوتنومتر هيچ جرياني را نشان نداد.اين بدان معنا بود كه در اطراف موجود زنده ميداني وجود دارد كه خاصيت مغناطيسي هم دارد.بور اين وسيله را بر روي دانشجويان داوطلب خود امتحان كرد و مشاهده نمود كه اين ميدان در بدن انسان هم وجود دارد وكاملا تابع رويدادهاي اساسي زيست شناختي بدن است.او اين ميدان را حياتي ناميد چون هرگاه حيات از بين برود،ميدان حياتي هم از بين مي‌رود.به گونه‌اي كه يك سمندر مرده در دستگاه هيچ پتانسيلي به وجود نمي‌آورد.
تشكيل ميدان مغناطيسي بدن: همانگونه كه مي‌دانيد،در بدن ما ميليون ها عصب وجود دارد كه كار انتقال پيام در بدن ما بوسيله تحريك الكتريكي اين عصب ها صورت مي گيرد.در اثر شار بار در اطراف آنها در بدن ما يك ميدان تشكيل مي‌شود و ميدان بدن ما در اثر فعاليت همزمان ميليون ها عصب به وجود مي آيد. امواج مغزي:دستگاه موج‌نگار مغز چهار نوع منحني از امواج مغزي را ارائه مي‌دهدكه عبارتند از:آْلفا،بتا،دلتا
و تتا.ريتمهاي دلتا كندترين امواج مغزي با تناوب از 1تا3 دور در ثانيه بوده و اغلب در خواب عميق ظاهر مي‌شوند.به‌نظر مي‌رسد كه ريتمهاي تتا كه داراي تناوب 4تا7 دور درثانيه مي باشند به خلق و خوي بستگي داشته باشند.ريتمهاي آلفا از 8 تا 12 دور در ثانيه،در اوقات تفكروتامل آزاد رخ داده و در صورت تمركز حواس و توجه قطع مي‌شوند و بالاخره ريتمهاي بتا با تناوب 13الي22 دور در ثانيه،ظاهرا منحصر به نواحي جلوئي مغز،يعني جايي كه فعاليت هاي پيچيده مغزي رخ مي‌دهد مي‌باشند.امواج آلفا امواج بسيار مهمي هستند كه بوسيله هانس‌برگر آلماني كشف شدند و به گفته وي با نوعي هوشياري و خودآگاهي معطوف به درون ظاهر مي‌شوندو تغييرات فيزيولوژي مهمي در بدن ايجاد مي‌كنند.

ميدان مغناطيسي بدن و امواج مغزي در معرض خطر

حتما تا به حال‌درباره خطرات گوشي‌هاي موبايل يا زندگي در نزديكي نيروگاهاي برق چيزهايي شنيده‌ايد.بنابرتحقيقات پروفسور لاي امواج مغناطيسي كه از نيروگاه هاي برق يا وسايل برقي مثل سشوار و ريش‌تراش برقي و…ساطع مي‌شود به دي ان اي سلول هاي مغزي آسيب مي‌رساند و قابليت ترميم را در آنها از بين مي‌برد.ميدان هاي مغناطيسي خارجي علاوه بر آسيب به دي ان اي مغز اثر منفي ديگري به بدن دارند.اين ميدان ها باعث اختلال در ميدان مغناطيسي طبيعي بدن مي‌شوند.همانطور كه مي‌دانيد نزديك به 70%از بدن مارا آب فراگرفته و مولكول هاي آب به صورت دوقطبي هستند و زمانيكه ما در معرض يك ميدان مغناطيسي خارجي قرار مي گيريم،اين مولكولها در جهت آن ميدان قرار مي‌گيرند و اين پديده باعث مي‌شود نظم ميدان مغناطيسي ما به هم بريزد.
علاوه بر عوامل خارجي يكسري عوامل داخلي نيز وجود دارند كه باعث مي‌شوند اختلال در ميدان بدن ايجاد شود.مهمترين آنها بارهاي الكتريكي هستند كه هنگام شارش بار در عصب در اطراف آن به وجود مي آيند و به صورت الكتريسيته ساكن در بافت هاي بدن ذخيره مي‌شوند و ميداني كه در اطراف اين بارها بوجود مي‌آيند در ميدان بدن ايجاد خلل مي‌كنند.اين‌بارها به خصوص در نقاطي كه تراكم اعصاب بيشتر است ذخيره مي‌شوند و به دليل اين كه هم تراكم زيادي دارند و هم در نزديكي عصب هاي بيشتر و مهمتري قرار دارند براي بدن به شدت مضر هستند.از جمله اين نقاط ناحيه سر و دستها و قسمت مچ پابه پايين است و در بين اين سه قسمت،سر اهميت ويژه‌اي دارد چون بارهاي ذخيره شده در آن علاوه بر ايجاد خلل درميدان مغناطيسي مغز باعث اغتشاش در امواج مغزي نيز مي‌شوند. به ظاهر ما روزانه تنها دقايقي را در معرض ميدان مغناطيسي هستيم،مثل موبايل يا سشوار و غيره.اما در طول دوران زندگي خود در معرض ميداني بسيار قوي هستيم و آن ميدان مغناطيسي زمين هست.عوامل داخلي اغتشاش در ميدان بدن ما هم فعاليت‌هاي حياتي و اجتناب‌ناپذيري هستند كه در تمام طول عمر ما در جريان هستند پس چگونه مي‌توان اثرات سوء آنها كه باعث اختلال در بدن ما و بيماري هايي مثل سرطان مي‌شوند را خنثي كرد؟
در اينجاست كه بايد گفت خداوند راه حل تمام اين سوالات را در يك عمل ساده كه امكان آن براي همه افراد وجود دارد و بيش از چند دقيقه هم وقت نمي برد و هيچ ضرري هم ندارد به انسان هديه داده و آن نماز است.

نماز و ميدان مغناطيسي

آنگونه كه از تصاوير به دست آمده از ميدان مغناطيسي زمين پيداست،بطور شگفت‌انگيزي اگر انسان در هر نقطه از زمين رو به قبله بايستد،ميدان مغناطيسي بدنش بر ميدان مغناطيسي زمين منطبق مي‌گردد و در مدتي كه در نماز است ميدان بدنش منظم مي‌شود. يكي از نكات بسيار جالبي كه پروفسوربور به آن دست يافته بود اين بود كه دريافته بود كه در بدن تمام دانشجويان مؤنث ماهي يكبار تغيير ولتاژ شديد ايجاد مي‌شود و ميدان بدن به منظم‌ترين حالت خود ميرسد و به همين دليل است كه زنان نيازي ندارند در اين مدت نماز بخوانند.
اخيرا هم كشف شده است كه قلب زنان منظم‌تر و قوي‌تر از مردان مي‌زندو دليل آن همين تغيير ولتاژ است.

نماز و بارهاي الكتريكي

همانطور كه قبلا اشاره شد بارهاي زائدي كه در اثر تحريكات الكتريكي اعصاب به وجود مي‌آيند هم بر ميدان بدن و هم بر امواج مغزي اثر سو دارند. و اين اثرات در نواحي‌اي كه اعصاب در آن تحرك بيشتري دارند،خطرات جدي‌تري ايجاد مي‌كنند و بايد هرچه سريعتر از آن نواحي دور شوند.به طرز حيرت‌آوري مي‌بينيم كه اين نواحي دقيقا نواحي هستند كه در وضو شسته مي‌شوند و بنابر تحقيقات صورت گرفته بهترين راه دفع اين بارهاي زائد استفاده از يك ماده رساناست كه سريعترين و ارزانترين و بي‌ضررترين ماده براي اين كار آب است و جالب اينجاست كه آب هرچه خالص‌تر باشد سريعتر بارهاي ساكن را از بدن ما به اطراف گسيل مي‌دهد و هيچ مايعي مثل آب خالصي كه در وضو به انسان سفارش شده اين اثر را ندارد.

نماز و امواج مغزي

با دفع بارهاي زائد بدن در وضو امواج مغزي در ايده‌ال‌ترين حالت قرار مي گيرند.علاوه بر آن حالت تمركزي كه در هنگام نماز در انسان به وجود مي‌آيد،تشعشع امواج آلفا و نيز توانايي مغز در توليد اين امواج را افزايش مي دهد.

تاثیر افکار مثبت و منفی

اندیشه و تفکر هر فرد در زندگی و آینده او ناثیر به سزائی دارد . اگر شخصی مثبت اندیش باشد , طبعا آینده اش قرین موفقیت و دلخوشی و پیروزی خواهد بود , زیرا ضمیر باطن وی مرتبا نیک اندیشی و خوشبینی را به او دیکته می کند و این حالت نیز در وجود وی ثبت می شود . در مقابل این اشخاص , اگر فردی نکات منفی هر مطلب یا موضوعی را در نظر بگیرد و تمام وقایع و رویدادها و سخنان دیگران را از جنبه منفی تجزیه و تحلیل و برداشت نماید , مسلما روزی برای خود آینده ای پر از بدبینی و فشارهای عصبی بوجود خواهد آورد , زیرا این فرد که امروزه دچار ناراحتی های عصبی و روحی شده است , یقینا در گذشته بذرهای غلط و غرض آلوده ای را در دشت ضمیر خود کاشته است که اکنون می بایست محصول نادرستی را نیز از کاشته های قبلی خویش برداشت نماید . این محصول ممکن است به صورت حسادت های عمیق , سوءظن های بی جا , کینه توزی ها و نفرت ها و … بوده باشد و چنانچه این فرد در صدد مداوای خود برنیاید , ریشه این ناراحتی های روحی را با هیچ دارویی نمی تواند بسوزاند یا خشک کند , مگر اینکه به خود آید و عاقلانه رفتار کند و از نیروهای ذاتی خویش کمک بگیرد تا اینکه پس از مدتی بتواند از احساسات و خواسته ها و توقعات بیجا و بی مورد خویش بپرهیزد. شناخت نقطه ضعف ها در افراد می تواند سر آغاز رهایی از قید اسارت افکار و اندیشه های منفی و نادرست باشد و سرفصل هائی است جهت برخوردهای عقلی موجود در اشخاص مختلف .
افراد عاقل در جوامع سعی می کنند با هر کس مطابق فهم و درک و شناخت اوصحبت و برخورد کنند و در مقابل آنها , افرادی که دارای شناخت و فهم کافی نیستند در طول زندگی خود همیشه سعی دارند , خواست و نظریات خود را به گونه ای به دیگران تحمیل نمایند و توجهی به علم , فهم , درک , احساس , عقل , شعور و … افراد ندارند و در نتیجه حالتی پیش می آید که آنها , افکار منفی را در وجود خویش رسوخ می دهند و موجب آزار روحی دیگران و خودخواهی های خویش می گردند و خود پس از مدتی , گرایش منفی به دست می آورند.

زمانی که افراد با چنین اشخاصی مواجه می شوند , برای سلامت روح و روان خویش باید توجه داشته باشند , چنانچه فردی شروع به یاوه گویی هایی درباره غرور و خودخواهی نمود و خواست های بی منطقی داشت , می بایست اورا از جمع خود طرد نمایند و توجهی به گفته های بی محتوای او نکنند . چون اگر با وی ادامه معاشرت دهند پس از مدتی گرفتار امواج منفی ذهنیات و نظریات غلط وی می گردند.

هنگام رویارووی های اجباری با افراد بی منطق و یاوه گو , باید سعی شود تا حد ممکن با گذشت و احتیاط با آنها رفتار کرد و از شروع بحث های بی مورد با آنان خودداری نمود و در اسرع وقت با چنین اشخاصی قطع رابطه کرد و حتی پس از جدا شدن از آنان سعی شود مطالبی را که در بین شما و وی رد و بدل شده اند یا تمام خاطراتی که از برخورد با آن افراد عصبی و ناراحت ایجاد شده اند را به دست فراموشی بسپارد , به طوری که آن رفتارها به ضمیر باطن وی راه نیابد و در آن جای نگیرند که روزی موجب بروز ناراحتی و گرفتاری های روحی شما گردند.

روش زدودن چنین خاطراتی بدین ترتیب است که باید به طرقی عاقلانه آن محیط را ترک نمائید و قدری پس از دور شدن از آنجا , در ذهن خود اندیشه های مثبت را پرورش دهید . فرضا” با خود بگوئید , خدا را شکر که توانستم از دست آن محلی یا فرد صالح و نادان رهایی پیدا کنم . اگر آن فرد وسیله قتاله ای در دست داشت ممکن بود به من صدمه ای وارد می نمود و حال که به سلامت از دست او خلاص شدم , بایستی خیلی خوشحال و راضی باشم . این نوع تلقینات مثبت موجب می گردند تا اندیشه های نادرست و مخرب از طریق آگاهی به ضمیر ناخودآگاه راه نیابند تا بعدها بگونه ای موجب آزار گردند.

اکثریت قریب به اتفاق کسانی که در حول و حوش ما هستند افرادی می باشند که هرگاه قدم خیر و مثبت برای کسی بردارند , انتظار و توقع عمل متقابلی را از او دارند و طرف مقابل هر چه نیکی در مورد آن عمل آنها بنماید , خواست و توقعشان برآورده نمی شود و از طرف مقابل انتظارات بیشتری دارند و از کوچکترین بی توجهی آنها رنجیده خاطر می گردند و گاهی هم با او قطع رابطه می نمایند . این افراد بگونه ای آموزش دیده یا در زندگی خود را توجیه کرده اند که در ازای طاعات و عباداتشان از خداوند نیز طلب پاداش فوری دارند . از آنجایی که این گونه اشخاص نعمت های معنوی خداوند را نمی توانند درک کنند و پاداش خداوندی را فقط در مال و منال و مکنت دنیا جستجو می نمایند و چنین تصور می کنند که از جانب خداوند هم در حق آنها بی عدالتی شده است , در صورتی که اگر به باطن خود مراجعه کنند , دلیل عمل را به خوبی در می یابند , چون این قبیل افراد ناآگاه نمی دانند که هر فردی جهت منظور و تکامل جداگانه ای پا در این عالم خاکی می گذارد و دلیلی وجود ندارد که تمام افراد در یک محیط , از هر نظر با هم برابر باشند چون در این شرایط , نظم خلقت بهم می خورد و هدف آن دگرگون جلوه می نماید.

در زندگی گذشت کردن و توانایی بخشودن , به انسان آرامش و تزکیه درون می دهد و این خود نوعی مثبت اندیشی است که موجب راحتی زیست و آسوده بودن جسم و روح و روان افراد صالح و پاک می گردد.

اگر کسی قادر باشد با حوادث و رویدادهای محیط خود , به طور عقلانی برخورد داشته باشد و با روشن بینی و منطق با آنها روبرو گردد , موفقیت و پیروزی او در زندگی حتمی است , ولی چنانچه برخورد فردی از روی احساسات درونی و نفسانی بوده باشد , چندی به طول نمی انجامد که وی دچار ناراحتی و پشیمان شدن از عمل خود می گردد .

عصبانیت های بی جا و خارج از کنترل , یکی از عواملی است که در اتخاذ تصمیم عقلانی افراد اثر می گذارد , لذا به هنگامی که خشمگین هستید در حد مقدورات خود سعی نمائید که تصمیم نگیرید و آنرا به مرحله اجرا نگذارید , چون اکثریت قریب به اتفاق افرادی که در زمان عصبانیت اقدام به اخذ تصمیم و اجرای سریع نموده اند , پس از اندک مدتی از کرده و عمل خویش نادم شده اند که اغلب این نوع پشیمانی ها اثری در زندگی آنها ندارند و دیگر نمی توانند حالت اولیه آنرا تغییر دهند.

مرگ انرژي هاي منفي

آيا تابحال از خودتان پرسيديد:؟چرا انسانها با اينكه مي دونند ورزش كردن براي سلامتي اونها مفيده بازهم ورزش نمي كنند،يا در حاليكه مي دونند دروغ گفتن در هيچ شرايطي به نفعشون نيست بازهم به دروغ گفتن مي پردازند؟ يا با اينكه اطلاع كامل دارند كه سيگار كشيدن واستفاده از مواد مخدر براي اونها زيانبار و حتي مرگباره بازهم از اون استفاده مي كنند واز همه مهمتر بيشتر انسانها از مواد غذايي چرب و پر كالري استفاده مي كنند در حاليكه مي دونند براشون حكم سم رو دارد؟

مطمئنم كه خيلي از شما ها جواب مي ديد دليل اون پيروزي هاي منفي يا همون وسوسه هاي شيطانيه ،بله درسته، اين دليل ميتونه از همه محكمتر باشد سوالي كه جواب اون خيلي مهمه اينه كه :چطور مي توانيم اين انرژيهاي منفي را شكست بديم:

اجازه بديد براي روشن شدن مطلب انرژي هاي منفي و مثبت رو به دوقلويي تشبيه كنيم كه در شكم مادر باهم به بحث و مجادله مي پردازند. شايد اين داستان بتونه به وضوح هواي نفساني(منيت) يا انرژی های منفی و ذات الهی (روح) یا انرژی های مثبت رو به ما معرفی کند.

ذات الهی (روح) به هوای نفسانی (منیت) میگه: می خوام راز بزرگی رو بهت بگم که شاید درک و قبول اون برات سخت باشه. هوای نفسانی میگه: بگو، من سراپا گوشم.

روح میگه: زندگی ما به این جای کوچک و تاریکی که هستیم ختم نمی شه ما به دنیایی بزرگتر و زیباتر تعلق داریم که در آینده ای نزدیک وارد آن می شیم.

منیت با ناباوری میگه: چرا چرت و پرت می گی؟ یه کم واقع بین باش، اینجا فقط تنگی و تاریکي، این بخت و اقبال ماست و باید اون رو بپذیریم، اینهایی که تو میگی فقط یه رویاست، بهتره این موضوع رو از سرت بیرون کنی…

روح لحظه ای آروم میشه ولی نمی تونه خیلی طاقت بیاره به خاطر همین به منیت میگه، اگه قرار نیست دوباره ناراحت و عصبانی بشی یه مطلب مهم رو بهت بگم. منیت با اکراه جواب میده: خوب بگو… روح میگه: من میدونم که ما دوتا، یه مادر مهربون و دلسوز داریم، منیت در حالی که نمی تونه جلوی خنده اش رو بگیره میگه: مادر؟ اصلا تا حالا مادر رو دیدی؟ چه برسه به اینکه ادعا کنی مهربون و دلسوزه؟ نمی دونم این حرفایی که می زنی از کوته فکریته یا اینکه خیال پردازی؟ به نظر من فکر کردن به مادر فکری پوچ و واهیه، اینجا فقط من و تو هستیم، حالا هم بهتره به بند ناف بچسبی و آروم باشی! روح با ناراحتی به گوشه ای پناه می بره و دیگه چیزی نمیگه ولی این سوکت بیشتر از چند روز طول نمیکشه.

این بار روح با ناراحتی و ناآرامی به منیت میگه: توفقط به حرفای من گوش بده بدون اینکه اون رو قبول یا رد کنی! نمیدونم تا حالا متوجه فشارهای مداومی که بهمون میاد شدی یا اینکه تغییراتمون رو حس کردی؟ همه اینها نشون میده که ما داریم رشد می کنیم، پس باید آماده باشیم تا از این دنیای تنگ و تاریک به یک دنیای پر از نور و خوشبختی بریم، جایی که مادر مهربونمون بی صبرانه منتظر ماست. لحظه ی ملاقات با مادرمون نزدیکه، منیت در حالیکه با تعجب به روح نگاه می کنه میگه، دیگه شک ندام تو دیوانه شدی آخه تو چطور می تونی به نور و روشنایی فکر کنی؟ در حالی که تموم عمرت رو توی تاریکی و ظلمت محض گذروندی؟ این حرکت ها وفشارها هم که ازشون صحبت می کنی واقعیت زندگی ماست، اون رو بپذیر و آروم باش.

خلاصه این بحث و گفتگو روزها و روزها ادامه پیدا می کنه تا اینکه یکروز این حرکات و فشارها بیشتر میشه منیت در مقابل این فشارها مقاومت می کنه اما روح در حالیکه لبخندی به لب داره میگه: لحظه موعود فرا رسیده…

داستانی که شنیدید نشون دهنده انرژی های منفی و مثبت درون همه ما انسانهاست. در این دنیا تنها کسانی موفقند که بتونند در مقابل انرژی های نفی پیروز بشن اما چطور میشه با این انرژی های منفی مبارزه کرد و اونها رو شکست داد؟ اجازه بدید قبل از اینکه جواب این سوال رو بدم یه سوال ازتون بپرسم؟ اگه فردی در مقابل شما باشه که اصلا خیر و صلاحتون رو نخواد و هرزمان خواست صحبت کنه شما بهش بگید ساکت شو، یا اینکه بهش تو دهنی بزنید، آیا دیگه اون شخص جرأت حرف زدن پیدا می کنه؟ درسته، نه او دیگه به هیچ وجه صحبت نمی کنه. رفتار ما با انرژی منفی هم باید اینطور باشه، لابد میگید چطور؟ به این چند مثال ساده توجه کنید، یه شب تصمیم میگیرید فردا صبح زودتر از خواب بیدار بشید تا ورزش کنید اما صبح موقع بیدار شدن یه ندایی از درونتون میگه: بخواب… بخواب… هنوز زمان داری… چند دقیقه دیرتر که طوری نمیشه! تو هنوز به استراحت نیاز داری… اصلا امروز نشد فردا، امروز رو راحت بخواب… یا یکروز توی باشگاه تصمیم میگیرید 20 تا دنبل بزنید اما وقتی تا 10 و 11 میرسید یه صدایی بهتون میگه: خیلی خسته شدی… انرژیت تحلیل رفته… بسه ماهیچه هات ساخته شد… این صداها براتون آشنا نیست؟ این صداهای آشنا همون انرژی های منفی اند. بهترین راه مبارزه با این انرژی ها اینه که محکم به اونها تو دهنی بزنیم، یادتون باشه وقتی این صداها رو شنیدید پوزخندی بزنید و بگید: خیلی ممنون که به من توجه داریم، اون وقت با قاطعیت از رخت خواب بیرون بیاید و ورزش رو شروع کنید و یا اینکه به دنبل زدنتون ادامه بدید، اونوقت هر بار دست و پاتون رو برای ورزش تکون میدید یا به اندازه هر دنبلی که می زنید تا به هدف برسید یه تو دهنی محکم به انرژی های منفی نثار کردید… وقتی مرتبا این کار رو انجام دادید (حداقل 21 روز) دیگه اون صداها به گوشتون نمی رسه, چرا که انرژی های منفی درون شما مردند.

 جذب انرژی های مثبت

یكی دیگر از تمرینهایی كه برای جذب نیروهای مثبت به شما كمك می كند خواندن روزانه نمازهای پنجگانه و خواندن روزانه قرآن است . اگر شما نمازهای پنجگانه را با اخلاص كامل و از ته دل و با روحتان بخوانید ،یعنی تا جایی كه جا دارد در خواندن نماز عمیق باشید و روزانه چند آیه از قرآن را با همین شرایط بخوانید ،یك شاه راه بسیار قوی در بدنتان ایجاد خواهد شد كه واقعا تاثیر بسزایی در جذب نیروهای مثبت دارد ،شما نباید به نماز خواندن به عنوان یك تكلیف نگاه بكنید ،بلكه به نماز به عنوان یك تمرین روزانه بسیار قوی برای جذب نیروهای مثبت و پروراندن روحتان نگاه بكنید زیرا در غیر این صورت نماز خواندن تاثیر چندانی بر روح و جسم شما نخواد داشت .گرفتن وضو قبل از نماز و نیت كردن نیز تاثیر زیادی برای جذب نیروهای مثبت دارد ،باور كنید كه این تاثیر بیشتر شبیه معجزه است ،چون تاثیری كه یك روز وضو گرفتن و نماز خواندن بر روی شما می گذارد معادل تاثیری است كه سالها ریاضت كشیدن بر روی درویشان و مرتاضان می گذارد تمامی اعمالی را كه انجام می دهید یادتان باشد كه با خلوص كامل و ازته دل انجام دهید تا تاثیر واقعی آن را درك بكنید. توجه داشته باشید كه برای اینكه تمرینهایی را كه گفته شد به حد اعلی برسانید حتما قبل از شروع تمرین وضو بگیرید. اگر شما تمرینهای گفته شده را به درستی انجام دهید مطمئن باشید كه چنان تاثیری بر روی شما می گذارد كه خود شگفت زده می شوید .علاوه بر تمرینهای فوق همیشه به این نكته توجه داشته باشید كه هدفتان از ورود به دنیای فیزیكی چه بوده و چه هدفی را باید دنبال بكنید. حال شما دیگر راهتان را برای پیشرفت به سوی كمال پیدا كرده اید و حالا نوبت دیگران است كه شما به آنها كمك بكنید تا آنها نیز راهشان را برای این پیشرفت پیدا بكنند،همیشه یادتان باشد كه نیروهای منفی و اهریمن زیاد هستند و هر روز بیشتر تكثیر می یابند و زندگی فیزیكی را كم كم به به تباهی و نابودی بكشانند ، پس شما كه راهتان را برای پیشرفت به سوی كمال پیدا كرده اید، به جمع نیروهای مثبت بپیوندید و به اطرافیانتان نیز كمك بكنید و آنها را از شر شیاطین و نیروهای اهریمنی برهانید . همیشه این نكته را به خاطر داشته باشید كه نیروهای منفی هر چه قدر هم قوی باشند باز هم همیشه و در همه جا نهایتا حق و حقیقت پیروز بوده و هست .

آسیبهای تفکرات منفی
مطلبی زیبا در مورد هاله های انرژی ( همراه با عکس هاله ها )

در مقدمه کتابی تحت عنوان ” اشتباهات تاریخ آمریکا ” آمده است : روزی دو نفر در جنوب کالیفرنیا به بیمارستانی مراجعه می کنند و هر دو اظهار می دارند که بیمار هستند . از هر دو آزمایش می گیرند . بر اثر اشتباه متصدی آزماشگاه ، نتیجه آزمایش به این دو نفر اشتباه اعلام می شود . یکی از آنها سرطان خون بسیار حاد داشته و دیگری سر دردی با منشا عصبی . به خانمی که سر درد داشته اعلام می کنند سرطان خون دارد و دو سه ماه دیگر بیشتر زنده نیست و به خانمی که سرطان خون داشته می گویند آزمایش شما مشکلی ندارد و سالم هستید .
خانم سرطانی اکنون پس از ده سال شاداب و سالم به زندگی خود ادامه می دهد و خانمی که سر درد داشته 40 روز بعد در همان بیمارستان فوت می کند ؛ کسی که آن سرطان را نداشت بر اثر تفکرات منفی ، بدنش سرطان ایجاد کرده بود چون باور منفی تمام وجودش را گرفته بود .
تحقیقات در مهندسی بیو شیمی نشان می دهد که مغز انسان ماده ای را ترشح می کند به نام اندروفین .( مورفین طبیعی بدن ) کسانی که بر ذهن آنها تفکرات منفی حاکم است اندروفینی که از مغزشان ترشح می شود بیماری زاست و کسانی که ذهن مثبت دارند اندروفین آنها شفا بخش است : یک ماده با دو خاصیت .
امروزه از نظر علمی ثابت شده که هیچ چیزی نیست که از خودش هاله انرژی ساطع نکند . قانون “دوبروی ” می گوید: “هر ذره ای از خود انرژی به همراه دارد” . حتی با دوربینهای مخصوص از این انرژی ها عکس تهیه کرده اند .
هاله های انرژی با فرکانس مغز و تفکر انسان مرتبط هستند.ما می توانیم هاله های انرژی خود را با متمرکز شدن بر روی شخصی یا محلی هدایت کنیم فقط کافی است به آن شخص فکر کنیم بلافاصله هاله های انرژی ما با سرعت نور به سوی آن شخص فرستاده می شود . هاله های انرژی قابل باردار شدن است ؛ اگر تفکر انسان منفی باشد هاله منفی و اگر مثبت باشد هاله مثبت. به اين ترتيب که انديشه های مثبت، مهر آميز، خيرخواهانه، سرشار از توانمندی، هوش و خلاقيت بر هاله اثر مثبت دارد و سطح انرژی های آن را بالا میبرد و از نظر کمی نيز میتواند هاله انسان را بزرگتر نمايد .
برعکس انديشه های منفی، بدبينیها، احساس تنفر از خود و ديگران، حسادت، خشم و هر گونه انديشه بد بر هاله اثر تخريبی میگذارد و سطح انرژیهای آن را بشدت کاهش میدهد و انرژی زيادی از انسان می گيرد. وقتی در مكانی احساس بدی ميكنيد بدين معناست كه آن محل از انرژيهای منفی اشباع شده است و يا وقتی فردی اين تاثير را روی شما ميگذارد يعنی او حامل انرژی منفی است . جالب است كه اين انرژی حتی هنگام فكر كردن به كسی ، حرف زدن ، گوش كردن و… به صورت چه مثبت و چه منفی منتقل ميشود .
انجام عبادات و اعمال مذهبی مطابق با اعتقادات و نيز رعايت اصول صحيح انجام آن يکی ديگر از عوامل مهم و تاثير گذار بر افزايش سطح انرژیهای هاله می باشد.
شما در طول زندگی با كارهای زيادی شايد هاله نورانی خود را آلوده كرده باشيد . هر گونه اضطراب ، دلهره ، ترس و حتی اعمالی چون دروغ ، غيبت ، بدبينی و بسياری مسائل ديگر منجر به آلودگی و تجمع انرژی های تخريب گر در هاله شما می شوند.
اين انرژی منفی آنقدر در هاله شما نفوذ ميكند تا در جسم (آخرين سطح برای نفوذ ) اثر خود را به صورت بيماری نشان دهد . و اين منشا تمام بيماريهای روحی ، روانی و جسمی انسان است .
پیامبر اکرم (ص) : پپش بینی های مثبت داشته باشید تا به خواسته هایتان برسید .
حضرت علی (ع) : پیش بینی مثبت داشته باشید تا کامیاب شوید .
روایت : پیش بینی منفی از هرکس که باشد وسوسه شیطان است .
پیامبر اکرم (ص) : ( مَن تفاقَرَ افتَقر ) : هر کس خود را به فقر بزند ، فقیر می شود .

 

 

چگونه انرژي خود را بالا ببريم : با افراد منفي گرا سخن نگوييد  

انرژی مسئله خیلی مهمیه. و برای خیلی از فعالیتها از جمله برونفکنی کالبداختری و فعالیتهای مابعدالطبیعه بسیار حیاتیه. ما در زندگی روزمره هم از این انرژی درونی بهره میگیریم. و صرف خیلی کارها میکنیم. و در برخی موارد اون را هدر میدیم. مثلا وقتی درباره اینکه چقدر از شخصی بدمون میاد فکر میکنیم. برای بالابردن این انرژی هم معمولا هر شخص متوسل به وسیله ای میشه. شخصی کمبود انرژی خودش را با حضور در جمعی از دوستان جبران میکنه. به این صورت دیگران هر کدام مقدار بسیار کمی انرژی از دست داده و کمبودش را احساس نمیکنند. شخصی این انرژی را با تحقیر دیگران بدست میاره و شخصی هم با دوست داشتن و کمک کردن به دیگران مقدار قابل توجهی انرژی نصیبش میشه و اشخاص دیگری هم از راههای گوناگون دیگه. پس میبینید ما با انرژی چه رابطه نزدیکی داریم. تا بحال خیلی ها میزان انرژی شما را بالا بردند و خیلی ها هم آن را کم کردند. و این در زندگی روزانه ما بارها و بارها اتفاق افتاده بدون اینکه ما به اون توجهی داشته باشیم و فقط اون را احساس کردیم.
.
افرادی هستند که به صورت ناخودآگاه از انرژی دیگران تغذیه میکنند. معمولا هم افرادی هستند که ما هیچگونه شک و شبهه ای به آنها نداریم. ممکنه نزدیک شما بیان و برای شما درد دل کنن و بگن که چه آدم بدبخت و فلک زده ای هستند که با این کار در حال گرفتن انرژی از شما هستند در حالی که شما دلتان به حالشون سوخته. عده ای هم هستند که سعی میکنند با تحقیر شما از شما انرژی بگیرند. موارد مختلفی وجود داره.
.
برای همین سعی کنید از اینگونه افراد یا به کلی دور بشید و یا با اونها مقابله کنید و با این کار به انرژی دزدی آنها پایان بدید. مثلا در صورتی که شخص مورد نظر شروع به گریه و زاری و گفتن اینکه چقدر آدم بدبختیه اصلا بهش توجهی نکنید و بهش بگید که مسائل مهمتری دارید تا اینکه به شکوه های اون گوش کنید. با اینکار مطمئن باشید شخص مورد نظر یا سعی میکنه دوباره به شما نزدیک بشه و یا به کلی از شما دور میشه پس مواظب اینگونه افراد باشید و سعی کنید انرژیتان را برای اینگونه افراد هدر ندید.
.
در مورد تحقیر هم به همین صورته و شخص مورد نظر ممکنه در حال دزدیدن انرژی باشه. یادتون باشه اکثر این افراد از کاری که انجام میدن کاملا بی اطلاعن. اگر واقعا به این افراد نزدیک هستید میتونید موضوع را با آنها در میان بگذارید و به اونها کمک کنید. چون این افراد با اینکار رابطه اجتماعی خودشون را با دوستان و اطرافیان تخریب میکنند چون فردی که با این شخص رابطه داره بعد از مدتی به صورت ناخودآگاه متوجه میشه که هروقت این شخص حضور داره احساس خیلی بدی بهش دست میده. در صورتی هم که این شخص برای شما اهمیتی نداره از این شخص دوری کنید. نشانه هایی که در صورت کمبود انرژی برای شخص آشکار میشه به صورت زیر هستند:
.

  سرگیجه و سردرد که بعضی وقتها بسیار شدید هستند.

· احساس خیلی بدی در قسمت معده و شکم

· احساس ضعف

· ناراحتی بدون دلیل

· نیاز به خواب
این نشانه ها میتونن در مواردی بسیار شدید باشند. پس سعی کنید با رعایت نکاتی که بیان کردم و نکات دیگری که بیان خواهم نمود انرژی خودتون را هدر ندید و مقدار آن را بالا ببرید. به احساسات خودتون هم دقت کنید. این احساسات یا در واقع خاطرات و احساسات آزاد نشده باعث هدر رفتن انرژی هستند. بیشتر این احساسات فایده ای به حال ما ندارند و رها کردن آنها خیلی بهتر از نگهداشتن آنهاست. با نگهداشتن این احساسات ما فقط انرژی را هدر میدیم. شاید کل موضوع برای شما هنوز نا آشنا باشه. ولی خواه نا خواه روزی به یاد حرفهای من خواهید افتاد و چه بهتر که نکات مهم را به یاد داشته باشید.

.
از بین مطالبی که در قسمت قبل گفتم افرادی بودند که از دیگران انرژی می دزدیدند بدون اینکه خودشان اطلاعی داشته باشند و همچنین بدون اینکه دیگران اطلاعی داشته باشند. ولی اکنون که به این مسئله آگاه شدید این آگاهی رویه ارتباط شما را تغییر خواهد داد. جوهر آگاه شدن خود محرک خیلی قویی است. آگاه شدن از انرژی خود، آگاه شدن از خود، آگاه شدن از طرز فکر، و… میتواند کافی باشد تا مسیر را به درستی ببینیم. فکر یکی از مولدهای انرژی است. این انرژی درونی ماست. وقتی فکر منفی باشد به نابودی شخص و وقتی مثبت باشد به ارتقای شخص منتهی میشود. بدست آوردن انرژی یا تولید انرژی مسئله طبیعیی است و روند خودش را طی میکند. در واقع ما اکثر مواقع نمی بایست نگران این مسئله باشیم. ما میبایست نگران انرژیی باشیم که ناآگاهانه از دست میدهیم. برای بدست آوردن انرژی راههای بسیاری وجود دارد. برقراری رابطه با طبیعت یکی از بهترین راههای بهبود کیفیت انرژی است. یکی از بهترین این رابطه ها ارتباط با درختان هست.

.

اول از همه باید این را بدونید که درختها موجودات زنده بسیار ظریفی هستند و نسبت به محیط و مهمتر از همه افراد واکنش نشون میدند. کافیه شما هر روز با یک درخت حرف بزنید و دستی به اون بکشید و فرق را ببینید. این تفاوت هم در شما ایجاد خواهد شد هم در درخت. اگر از دسته ای باشید که علاقه دارند یه کار غیر عادی انجام بدن تا انرژی خودشون را افزایش بدن راههای خیلی مختلفی هست. یکی از ساده ترین این راهها میتونه به این صورت باشه. اول از همه شما به یک منبع انرژی نیاز دارید. در مطلبی که قبلا نوشته بودم گفتم که مثلا منابع انرژی میتونن زمین، ماه، خورشید، ستارگان و غیره باشند. بعد از اینکه تصمیم گرفتید از کدوم منبع استفاده کنید میتونید قدم بعدی را نشسته یا خوابیده یا ایستاده انجام بدید. هر طور راحتتر هستید. هیچوقت خودتون را به کاری یا حالتی که براتون ناخوشایند مجبور نکنید. این مشمول فکر شما هم میشه. بلکه اگر قرار کاری انجام بدید خیلی بهتره که به طریقی انجام بدید که راحت هستید. پس بعد از اینکه وضعیت بدنی خودتون را مشخص کردید چشمهاتون را ببندید و خودتون را کاملا شل و رها کنید. تنفس را هم یادتون نره که خیلی خیلی مهمه. حتما عمیق تنفس کنید.

.

نکته خیلی مهم اینه که از کاری که انجام میدید لذت ببرید. این تفکر غلط در بعضیها وجود داره که فکر میکنند برای اینکه انسان به مقصدش برسه باید سختی بکشه. شاید سختیی وجود داشته باشه ولی به هیچ وجه الزامی نیست. درصورتی که شخص در هنگام تمارین لذت ببره انجام این تمارین برای اون بسیار مسرت بخش میشه و اون میتونه به راحتی به اونها ادامه بده. پس وقتی به وضعیت خوب ذهنی و بدنی رسیدید نوبت به دریافت انرژی میرسه. مثلا فرض کنیم که میخوایم از زمین انرژی بگیریم. انرژی را به هر رنگ و شکلی که دوست دارید تصور کنید که داره از زمین به سمت بالا میاد و از پاهای شما وارد میشه. این انرژی را به آرومی به بالا و بالاتر ببرید و در تمام بدن گردش بدید و اون را با انرژی خودتون مخلوط کنید. کاملا تصور کنید که انرژی شما با انرژیی که از زمین گرفتید مخلوط شده. این کار را اونقدر ادامه بدید که کاملا انرژی را احساس کنید و همچنین انرژی شما به اندازه کافی افزایش پیدا کنه. درصورتی که حس کردید کاملا از انرژی پر شدید و احساس میکنید این انرژی زیاد باعث ناراحتی شماست دوباره به حالت شلی و رهایی برید (و در وضعیت بدنی مناسب) و تصور کنید که انرژی شما با انرژی زمین متصل شده و شما دارید انرژی خودتون را با انرژی زمین متعادل میکنید. این کار را تا وقتی که احساس راحتی کردید ادامه بدید. این تمرین بسیار موثره. در صورتی که تمرین میکنید به مرور زمان کنترل شما روی انرژی خودتون بهتر میشه.

 

 ما داراي يك بدن نوراني هستيم كه درون پيكره مادي قرار دارد و به آن بدن نوراني يا كالبد اختري مي گويند. كالبد اختري جايگاه روح است و در واقع باعث جابجايي روح مي گردد. امروزه بسياري از اساتيد معرفت معتقد به فرضيه دو بدن + روح هستند و فرضيه قبلي يك بدن + روح را كنار گذاشته اند. پيكره اختري درون خود جايگاهي را موسوم به “چاكرا” دارد كه جايگاه هاي دريافت انرژي از منبع بي كران انرژي هستي است.كالد اختري دقيقا شبيه كالبد مادي است و بر آن منطبق مي باشد. هنگام رويا بيني در خواب اين كالبد اختري است كه از بدن جدا شده تا با دريافت انرژي از كائنات شارژ شده و به كالبد مادي باز گردد.

درباره ی admin

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *