در این پست از سایت antique-book-treasure.ir معرفی شهر های باستانی و تاریخی شگفت انگیز جهان (از شهر پرسپولیس یا تخت جمشید تا تروآ در ترکیه) را برای شما عزیزان علاقه مند به باستان شناسی قرار دادیم . در این مطلب قصد داریم شما را با 12 شهر تاریخی و باستانی گمشده شگف انگیز و حیرت انگیز دنیا آشنا کنیم . از شهر باستانی تخت جمشید در ایران گرفته تا شهر تاریخی تروآ در کشور ترکیه . همراه ما باشید در ادامه مطلب با تصاویر و عکسهای فوق العاده دیدنی از شهرهای باستانی و تاریخی در سراسر جهان ./
معرفی شهر های باستانی و تاریخی شگفت انگیز جهان (از شهر پرسپولیس یا تخت جمشید تا تروآ در ترکیه),شهرهای تاریخی و باستانی,شهر باستانی تخت جمشید و پرسپولیس در ایران,معرفی و آشنایی با شهرهای باستانی شگفت انگیز
معرفی شهر های باستانی و تاریخی شگفت انگیز جهان (از شهر پرسپولیس یا تخت جمشید تا تروآ در ترکیه)
مجله بین المللی “National Geographic” مشهورترین و از فعالترین نشریه های دنیاست که از 125 سال پیش تاکنون مطالبی درباره مسائل مرتبط با جغرافیا و علوم طبیعی جهان منشر کرده است. این مجله به تازگی فهرستی از 12 شهر باستانی و شگفت انگیز جهان منتشر کرده که شهر پرسپولیس یا تخت جمشید به عنوان یک از شهرهای حیرت انگیز دنیای باستان انتخاب شده است.
یکی از نکات قابل توجه این نشریه استفاده از دانشمندان علم جغرافیا برای تهیه گزارش ها و استفاده از عکاس های حرفه ای آرشیوی ویژه خود است. با هم نگاهی بر شهرهای شگفت انگیز دنیای باستان می اندازیم.
1- پترا – (اردن):
پترا شهری است کامل که همهٔ آن در کوه و در تخته سنگهایی به رنگ گُل سرخ یا رنگ صورتی تراشیده شدهاست. از اینجاست که نام این شهر زیبا پترا نهاده شدهاست. کلمه پترا به زبان یونانی به معنی صخره است و چون این شهر باستانی تماماً در سنگ(صخره) کنده شدهاست آنرا پترا نامیدهاند. همچنین این شهر تاریخی و زیبا را بهخاطر گل سرخ گون بودنش بهنام المدینةالوردیة نیز نامیده شدهاست، در سال ۱۹۷۸ میلادی کتابی در این مورد نوشته شدهاست که از تاریخ بنای این شهر باستانی سخن میگوید، مؤلف نام کتاب را الأسرار المَدینَةالوَردِیَة نامگذاری نمودهاست. نام قدیم این شهر سلع بود، یعنی صخره، رومیان نامش را به زبان خودشان ترجمه نمودهاند. پترا در قرن اول قبل از میلاد و در عهد شاه غسانی حارث سوم درخشید.
با دقت به عکس و مقایسه فردی که در دهانه معبد پترا ایستاده می توان به عظمت و وسعت این شهر باستانی پی برد. این شهر سالیان سال زیر شن های صحرا مدفون شده بود. تاریخ ساخت آن به قرن دوم میلادی و به دست مردمان “انباط” ساخته شده است. این مکان امروزه یکی از اماکن گردشگری اردن است.
حدود کشور نَبَطیها از ساحل شهر عسقلان در غرب فلسطین و در امتداد صحرای شام در سمت مشرق ادامه مییافت. شهر پتراحلقهٔ اتصال بین تمدن سرزمین میانرودان (یا بینالنهرین) و سرزمین شام و شبهجزیره عربستان و مصر بودهاست. این شهر که پایتخت کشور نَبَطیها بود توانستهبود کنترل و زمام راههای تجارتی مناطق اطراف خود به دست گیرد، کاروانهای تجارتی از جنوب شبهجزیره عربستان و غزه و عسقلان و صور و دمشق از راه پترا پایتخت کشور نَبَطیها میگذشتهاند و این شهر از رونق خاصی برخوردار بودهاند.
نبطیها در شکلگیری دبیره یا خط عربی که بعدها مورد تقلید و استفاده ایرانیان هم قرار گرفت نقش بسزایی داشتند.
پایان حکومت نَبَطیها و خرابی پایتخت شهر پترا به دست رومیان در سال ۱۰۵ میلادی بودهاست، قشون رومیان در سال ۱۰۵ میلادی سرزمین نَبَطیها را محاصره میکنند وآب را به روی ساکنان شهر میبندند و سرانجام بعد از مدتی آن شهر را اشغال میکنند و به حکومت نَبَطیها خاتمه میدهند.
در سال ۶۳۶ میلادی عربها توانستند شهر پترا را از نفود رومیها برهانند. ساکنان پترا پس از آن به کشاورزی اشتغال ورزیدند. اما زلزلهای که درسالهای ۷۴۶ و ۷۴۸ به این شهر وارد آمد، ساکنان پترا را وادار نمود تا به مناطق اطراف کوچ کنند. امزوزه آثار این شهر باستانی پرشکوه در میان کوه به عنوان یادگاری از دوران نَبَطیها بجا مانده که از مراکز مهم گردشگری کشور اردن به شمار میآید.
2- ماچو پیچو – (پرو):
ماچو پیچو (به اسپانیایی: Machu Picchu)، به معنی قلهٔ قدیمی، یک محوطه باستانی به جا مانده از آثار دورهٔ اینکاها میباشد که در ارتفاع ۲٬۴۳۰ متری از سطح دریا در دامنهٔ کوه در بالای درهٔ اوروباما در کشور پرو و در ۷۰ کیلومتری شمال کوسکو قرار گرفتهاست. اغلب اوقات از آن بهعنوان «شهر گمشدهٔ اینکاها» یاد میشود. ماچو پیچو احتمالأ شناخته شدهترین نماد امپراتوری اینکاها میباشد.
این شهر در حدود سال ۱۴۵۰ میلادی ساختهشده و صدها سال پیش در زمان فتح اینکاها توسط اسپانیاییها متروک شدهاست. برای قرنها فراموش شدهبود و به جز عدهای از مردم محلی کسی از آن نامی به خاطر نداشته است. این اثر در سال ۱۹۱۱ میلادی توسط هیرام بینگهام، تاریخشناس آمریکایی به جهانیان معرفیشد. پس از آن، ماچو پیچو به یکی از مناطق جذب توریست تبدیل شد و در سال ۱۹۸۱ میلادی در فهرست آثار کشور پرو و در سال ۱۹۸۳ میلادی در فهرست میراث جهانی یونسکو به ثبت رسید. این اثر هم اکنون به عنوان یکی از عجایب هفتگانه جدید شناخته میشود.
ماچو پیچو با دیوارهای سنگی جلا دادهشده مطابق با معماری کلاسیک اینکاها ساخته شدهاست. اولین بنای این مجموعه اینتیهوآتانا (به اسپانیایی: Intihuatana)، معبد خورشید که اطاقی با ۳ پنجره و در منطقهای از ماچو پیچو که باستانشناسان آن را منطقهٔ مقدس مینامند، میباشد. در سال ۲۰۰۳ میلادی تعداد توریستهای این شهر باستانی ۴۰۰٬۰۰۰ نفر بودهاست. در سپتامبر ۲۰۰۷ میلادی، پرو و دانشگاه ییل به توافقی مبنی بر استرداد صنایع دستی برداشتهشده از ماچو پیچو در اوایل قرن بیستم میلادی توسط هیرام بینگهام دست یافتند.
از زمان کشف شهر “ماچو پیچو” یکصد سال می گذرد اما تاکنون باستان شناسان نتواسته اند کشف کنند که کاربرد این شهر باستانی متعلق به سلسله “اینکاها” چه بوده است. اینکاها دارای سیستم خاصی از نگارش بوده اند اما هیچ متنی از آنها به جای نمانده است. این شهر در ارتفاع دو هزار و 500 متری از سطح دریا ساخته شده و اغلب اوقات از آن به عنوان «شهر گمشده اینکاها» یاد میشود. ماچو پیچو احتمالا شناخته شدهترین نماد امپراتوری اینکاها است. این شهر در حدود سال ۱۴۵۰ میلادی ساخته شده و صدها سال پیش در زمان فتح اینکاها توسط اسپانیاییها متروک شده است.
3- پالنک – (مکزیک):
در جنوب شرقی مکزیک و گواتمالا “مایاها” شروع به ساختن شهری بزرگ از سه هزار سال پیش در دل جنگل های استوایی کردند. حاکمان آنها در این نواحی عبادتگاه های هرمی شکل، قصرها، بازار و میدان های تجارتی زیبایی ساختند. آموزش هنر و تجارت رونق پیدا کرد و نویسندگان با استفاده از عکسها و نقشهای سمبلیک، یک سیستم نوشتاری ایجاد کردند. ریاضیدانان و ستاره شناسان مایا بسیار متخصص بودند. مشهور است در معابد مایاها انسان ها را برای خدای خورشید قربانی می کردند.
4- تروآ – (ترکیه):
درباره هیچ شهری در تاریخ همچون تروا این همه افسانه و داستانهای رازآلود وجود ندارد. هومر، این شهر را در شمال غربی ترکیه کنونی ذکر کرده و کشفیات باستان شناسی در سال 1871 از وجود شهری باستانی در این منطقه پرده برداشت. تروآ مهاجرنشینی یونانی بود که در محل آناتولی واقع بود. در آن سال “هانریش سلیمان” باستان شناس آلمانی شروع به کشفیاتی در منطقه کرد. این شهر حدوداً پنج هزار سال پیش ساخته شده ولی برخی از باستان شناسان شک دارند که کشفیات سلیمان همان شهر باستانی تروآ باشد.
5- موهنجو دارو – (پاکستان):
شهر باستانی “موهنجو دارو” مربوط به تمدن ایندوهای باستان است که به کلی تا سال 1921 میلادی ناشناخته باقی مانده بود، اما تحقیقات باستان شناسی در منطقه باعث کشف این شهر و شهر باستانی “هاراپا” شد. این شهر حدود چهار و 500 سال پیش ساخته شد و در آن زمان منطقه ای بسیار حاصل خیر و پر آب بود. با این وجود به علت شرایط ناامن سیاسی در پاکستان هنوز امکان ادامه کشفیات و تحقیقات باستان شناسی برای روشن شدن رموز شهر امکان پذیر نیست.
6– پالمیرا – (سوریه):
پالمیرا، نام شهری باستانی در کشور جمهوری عربی سوریه است. به زبان آرامی ܬܕܡܪܬ است. آثار این شهر تاریخی در استانحمص واقع شدهاست. آثار شهر باستانی «تدمر» (مملکت تدمر) «پالمیرا» در ۱۶۰ کیلومتری شهر حمص، ودر ۲۱۵ کیلومتری شمال شهر دمشق واقع شدهاست. این شهر زیبا در سال ۲۷۴ میلادی توسط اورلیانوس، امپراتور روم درجنگی خونین که بین ملکهٔ زنوبیا«ملکهٔ تدمر» رخ داد ویران شد.
پالمیرا در گذشته یکی از شهرهای بسیار مهم در مرکز سوریه بودهاست که در یک بیابان در ۲۱۵ کیلومتری شمال شرق دمشق و ۱۲۰ کیلومتری جنوب غرب رود فرات واقع شدهاست. این شهر به عنوان یک کاروانسرا برای افرادی که از صحرای سوریه عبور میکردهاند بسیار با اهمیت بوده و به همین دلیل «عروس کویر» خوانده میشدهاست. عنوان این شهر در زبان یونانی «Παλμυρα» است که ترجمه نام آن در زبان آرامی یعنی “Tadmor” است که به معنای «درخت نخل» است. Tadmor که در زبان عربی تدمرخوانده میشود نام شهر کوچکی است که در نزدیکی خرابههای پالیمرا واقع شدهاست و صنعت گردشگری در آن رونق بسیاری دارد.
شهر باستانی “پالمیرا” یا “تادمور” قدمتی حدوداً چهار هزار ساله دارد اما اهمیت آن به سالهای 300 قبل از میلاد بر می گردد که به عنوان قطب تجاری شناخته می شد و مرکزی بود برای انتقال کالاهای بازرگانی ایران باستان و شهرهای بین النهرین. این شهر موقعیت استراتژیک برای رومیان داشت که توانسته بودند در قرن اول میلادی شهر را تصرف کنند. اوج شکوفایی این شهر در زمان سلطنت “زنوبی” بود.
اولین بار نام این شهر در آرشیو ماری سوری از هزاره دوم پس از میلاد عنوان شد. این شهر تجاری بین النهرین را به شمال سوریه متصل میکرد. این شهر در کتاب مقدس عبریها (کتابهای وقایع نگاری) به عنوان یک شهر کویری معرفی شده که توسطسلیمان بنا نهاده شدهاست. شهر تمر نیز طبق کتب پادشاهان توسط سلیمان بنا شدهاست. از گذشته این شهر را «تدمر» میخواندهاند (رجوع کنید به قریس) اما ممکن است به شهری در نزدیکی دریای راکد اشاره کند.
همچنین در فلاویوس جوزفوس کتاب هشتم یهودیان از شهر تدمر به عنوان شهری که ساخته سلیمان است معرفی شدهاست و نام یونانی آن نیز ذکر شدهاست.
«تدمر» در عبری مدرن معادل پالمیرا است. ریشه واقعی کلمه «پالمیرا نامعلوم است اما برخی از صاحب نظران معتقدند که این نام به نخلهای موجود در منطقه اشاره دارد. عدهای هم در این مورد شک دارند و آن را ترجمه ناصحیح نام»تدمر” مینامند که از میان این صاحبنظران میتوان به کولج، سیریگ، استارکی اشاره کرد.
7- تانیس – (مصر):
شهر باستانی “تانیس” در زمان خود یکی از بزرگترین و ثروتمندترین شهرهای دنیای باستان بوده است. مرکز سلطنت “توت انخ آمون” پادشاه مصر و پایتخت سیاسی امپراطوری فراعنه محسوب می شده است. این شهر همچنان شهری استراتژیک و اقتصادی بود تا اینکه در قرن ششم میلادی سیلاب دریاچه ای نزدیک آن ساکنین آن را تهدید کرد. پس این شهر خالی از مردمان شد و ساکنانش شهر تنیس را در نزدیکی آن ساختند و در آن مستقر شدند.
8- گریت اینکلوژر – (زیمباوه):
ملکه باستانی سبا بلقیس در این شهر باستانی مستقر بوده و یکی از مهمترین کشفیات باستان شناسی در قاره آفریقا محسوب می شود. هنوز مشخص نیست دقیقاً چه زمانی و برای چه هدفی این شهر ساخته شده اما به نظر می رسد “شونا” بنیانگذار امپراطوری “بانتو” در حوالی سالهای 1250 میلادی آن را ساخته باشد. معنای این شهر “دیوار یا حصار بزرگ” است. این شهر کاربرد آیینی داشته است و شهری مقدس شناخته می شد.
9- نمرود – (عراق):
این شهر به عنوان پایتخت امپراطوری آشوریان در شمال عراق قرار داشت و نام آن با بی رحمی و قساوت عجین شده بود. آشوریان این شهر را در قرن 14 قبل از میلاد ساختند و برای هزاران سال یکی از شهرهای مهم خاورمیانه باستان شناخته می شد. اهمیت این شهر در سال 612 قبل از میلاد زمانی که دیگر شهر مهم آشوری ها به نام “نینوا” بدست بابلیان افتاد بسیار کم شد.
نینوس یا نینوس(به یونانی: Νινύας) برپایهٔ نوشتههای تاریخنگاران یونانی بنیادگذار شهر نینوا بودهاست. شخصیت تاریخی نینوس امروزه به درستی آشکار نیست و مینماید دربارهٔ او آمیزهای از تاریخ و افسانه در نوشتههای یونانی راه یافتهباشد.
هنرهای بسیاری را چون پرورش سگهای شکاری بدو نسبت دادهاند. گاه در اسطورههای یونانی وی را به گونهٔ یک قنطورس نمایاندهاند.
نخستین بار از شاه نینوس و شهبانویش سمیرامیس در تاریخ ایران نوشتهٔ کتسیاس در حدود ۴۰۰ پیش از میلاد نام برده میشود. کتسیاس پزشک اردشیر دوم هخامنشی بوده و برپایهٔ نوشتههای خودش به بایگانی شاهنشاهی ایران دسترسی داشته و از آن در نوشتههایش سود جستهاست.
از نینوس در تاریخ همچنان از سوی اروپاییان نام برده شد تا اینکه با رمزگشایی خط میخی دیدی نو از تاریخ آشور بهدست آمد.
او خود را فرزند بعل خواندهاست. او ۵۲ سال فرمانروایی نمودهاست. بر پایهٔ نوشتهٔ کتسیاس آغاز فروپاشیاش سال ۲۱۸۹ (پیش از میلاد)بودهاست. نینوس در ۱۷ سال همهٔ آسیای باختری را به یاری آریئوس پادشاه عربستان میگشاید. او که میخواهد نخستین امپراتوری تاریخ را به راه اندازد برزنس پادشاه ارمنستان را شکست میدهد و از خونش میگذرد و فارنوس پادشاه ماد را به همین سان شکست میدهد ولی او را به دار میآویزد. برپایهٔ این داستان او همهٔ همسایههای آسیاییاش به جز هندوستان و بلخ را میگشاید. آنگاه او با سپاهی دو میلیونی به جنگ اُکسوارتس پادشاه بلخ میرود، هنگامی که شهر را در محاصره دارد سمیرامیس همسر یکی از افسرانس به نام اوننس را میبیند، وی را از همسرش جداکرده و به همسری خود در میآورد. فرزند آنها نینیاس در آینده جانشین نینوس میشود.
نینوس کهنترین شناسه از شخصیت نمرود در تورات است زیرا در تورات (سفر پیدایش) بنیادگذار نینوا نمرود است. اگرچه در جای دیگر این کتاب آشور فرزند سام را پدیدآورندهٔ نینوا دانستهاند.
10- تخت جمشید – (ایران):
• بزرگترین نقشهی داریوش ظاهرا این بود که که در قلب پارس بارگاهی نو براندازد که فقط با نام او آمیخته باشد. او برای اجرای نقشهی خود دامنهی کوه رحمت را برگزید و فرمان داد که در آن جا صفهای مستطیل شکل به پهنای 300 و درازی 455 و بلندی تقریبا 15 متر آماده سازند.
برای اینکار حتی بخشی از سطح دامنهی سنگی کوه مورد استفاده قرار گرفت و بقیهی صفهی بزرگ با انباشتهای از سنگهای بزرک مکعب شکل بالا آورده شد.
ساخت صفهی بزرگ به تنهایی کار بسیار بزرگی بود و به سالها زمان نیاز داشت. هنوز کار صفهی بزرگ تمام نشده بود که نقشهی بنایی که میبایست بر روی آن ساخته شود آغاز شد. مهمترین بنا تالار بزرگ آپادانا بود. این تالار در وسط صفه قرار داشت. که از فاصلهی دور نمایان بود.
داریوش فرمان داد که در قسمت جنوبی صفه نبشته ی بزرگی به خط میخی، عیلامی و بابلی کنده شود. که در متن عیلامی تاکید میکند :
(( پیش از این در اینجا دژی وجود نداشت. به خواست اهورامزدا من این دژ را ساختم و من آنرا استوار، زیبا و مقاوم ساختم همان طور که میل من بود.))
• ایوانهای ستون دار اغلب بر بلندای صفه قرار گرفته اند. و برای نخستین بار در تخت جمشید برای نمایش شکوه یک فرماندهی بزرگ بالا میرفت.
ایوان دوم رو به شرق بود. در این ایوان به دو ردیف از ستونهای پر آرایش تقریبا 20 متری بر میخوریم.
اندام سر ستونها فرمی ویژه دارد و هر ستون به صورت دو شیر افسانه ای به هم پیوسته ساخته شده است. این سر ستونها فقط در ایوان شرقی دیده میشود و در ایوان غربی فقط شکل سادهی سر گاو دیده میشود.
• کاخ آپادانا با خشت خام به کلفتی 5/32 متر دیوارسازی شده بود که روی آنرا پوشش نازکی کشیده بودند. و قسمتهایی از این دیوار با آجرهای لعابدار الوان تزئین شده بود. علاوه بر شوش در تخت جمشید نیز تکه هایی از این آجرهای لعابدار پیدا شده است. که از این آجرهای رنگی فقط در چها گوش بنا استفاده شده است.
بر خلاف ستونها، سرستونها به خاطر ظریف کاری های پرکار جداگانه آماده شده و فقط اتمام لبه های آسیب پذیر آن در محل استقرار انجام میشد.
بعد هم مرحلهی رنگ آمیزی که با رنگهای تند بود. به این صورت که چشم و زبان و بینی گاوها و شیرهای افسانهای را به رنگ سرخ در میآمد. قوچها به تقلید، از سنگ لاجودی، رنگ آبی میگرفتند. لاجورد برای مجسمههایی که اهمیت ویژهای داشت بکار میبردند و بر موی و ریش نگارهها مینشاندند. در تخت جمشید نیز بقایایی از این ریشهای لاجوردی به دست آمده است. ظاهرا سم و پنجهی حیوانات را پوششی از طلا میگرفتند. با این همه، این توصیفها نمیتواند شکوه رنگ نگاره های تالار بزرگ داریوش، با آن تجهیزات گرانبها . ستونهای خوش تراش را مجسم کند.
• ظاهرا داریوش وقتی به فکر ساخت پلکان شرقی میافتد که بنای آپادانا را میساختهاند. در پلکان شرقی داریوش بر تخت جلوس کرده، پاهایش را روی کرسی مخصوص نهاده و در دست راست دبوسی دارد که به سمت پایین نازک میشود. و دستهای گرد بر بالا دارد. در دست چپ شاه گل نیلوفری با دو غنچه است. در پشت سر شاه کسی که یک مگس پران را به همراه دارد، بر روی سر شاه گرفته است. در پشت سر آن جامه دار و بعد از آن اسلحه دار شاه ایستاده است. فرنکه، رئیس تشریفات در مقابل شاه ایستاده و دو عود سوز میان او و شاه فاصله انداخته است. فرنکه دستش را جلو دهانش گرفته که مبادا نفسش مزاحم شاه شود او در حالتی کرنش مانند به علامت گوش به فرمان دارد، در حال عرض گزارشی است.
• در پلکانهای شرقی تصویری از اقوام گوناگون و هیئتهای نمایندگی همراه نقش بسته است که بهترین هدیه های سرزمین شان را آورده اند تا به شاه تقدیم کنند. این قبایل به ترتیب، و بر اساس جایگاهی که قرار دارند، نزد شاه میآیند. که عبارتند از : پارسی ها، مادی ها، عیلامی ها، پارتی ها، آریاییها، بلخی ها، سغدی ها، خوارزمی ها، زرنگی ها، اسه گرده ها، کنداری ها، هندی ها، سکاهای هوم خوار، سکاهای تیز خود، آشوری ها، مصری ها، ارمنی ها، کاپادوکیه ای ها، ایوانی ها، سکاهای آن سوی دریا، تراکیه ای ها، ایوانی های کلاه لاک پشتی، لیبیایی ها، حبشی ها، مکرانی ها، کاری ها. با نگاه به نقشهای پلکان آپادانا به اختلاف ترتیب اقوام در آرامگاه و در پلکان پی می بریم. اما صحنهی نمایش اقوام مختلف شاهنشاهی در نگاره ی آپادانا از نوعی دیگر است. در این جا هیئت های نمایندگی با شادی و آزادی پیش میروند و نشانی از مغلوبیت و اجبار دیده نمیشود. نمایندگان در مقام مردان آزاد، حتی اسلحهی خود را همراه دارند. در این نقوش، تصویری از فراش یا صندلی زیر پای شاه و ارابه رانان شاه، سربازان گارد و تصویری از بلند پایگان پارسی وجود دارد.
• طبق نقشهی داریوش تالار بزرگ باید مهمترین بنای صفهی بزرگ تخت جمشید و در واقع مظهر اقتدار شاهنشاهی هخامنشی باشد. و این بنا نماد دولت و فرمانروایی بود. اطراف تالار چنان فضای وسیعی وجود داشت، که ضمن ایجاد امکان تجمع و پذیرایی تعداد کثیری مدعوین، مزاحمتی برای بنا فراهم نمی کرد.
با وجودی که کاخ اختصاصی به منظور تحت الشعاع قرار ندادن آپادانا نسبتا کوچک ساخته شده بود، ولی با 160 متر مساحت با مقام شاه متناسب بود. کرسی اختصاصی آن که با 2/5 متر ارتفاع دارد، آن را مثل نگینی برجسته کرده است. ایوان کاخ که به تارک هشت ستون دو ردیفه استوار است، رو به جنوب دارد. مرکز کاخ مربعی است، با 12 ستون در چهار ردیف سه ستونه. قاب درها از قطعات بزرگ سنگ ساخته شده که هر درگاه نزدیک به 75 تن وزن دارد.
هر درگاه دارای دو نگاره است. که در دو طرف به صورت تصویر آینه ای، روبروی هم قرار دارند. ظاهرا اتاقهای دو طرف ایوان حمام یا دستشویی بوده است. در هر درگاه این اتاقها دو نگهبان قرار داشته است. از تالار اصلی دو در به طرف شمال، به دو اتاق بزرگ که سقف هر کدام بر چهار ستون گشوده میشود. اتاقهای جانبی مجموعا 5 در که به سه اتاق آن میتوان مستقیما راه یافت. در دیوار شرقی و غربی دو در روبروی هم ساخته شده که پستوی کوچکی پشت این درها قرار دارد. در قسمت غربی در دومی هست که به پستویی باز میشود.
• هنگام درگذشت داریوش کارهای ساختمانی کاخ داریوش و تالار آپادانا به پایان نرسیده بود که ادامهی کار بر روی دوش پسرش خشایارشا افتاد که او نیز طبق برنامه موفق شد، کار را به پایان برساند. به نظر میرسد که بیشتر عمر خشایارشا صرف ساخت و ساز گذشته باشد.
تخت جمشید نه یک شهر بوده، نه یک دژ و نه یک پرستشگاه. تخت جمشید دو نقش جداگانه، اما تا اندازهای به هم پیوسته ایفا میکرده است.
– نخست اینکه چون در قلب امپراطوری پارس قرار داشته، خانهی مناسبی برای اندوختن ثروت روز افزون کشور بوده است.
– دوم اینکه جایگاه مناسب و باشکوهی برای برکزاری جشنها و مراسمها بوده که در آن زمان برکزار میشد.
لباسها و فرشهای ارغوانی گرانبها وظروف و مجسمه های بسیار ناب و نیمکتهای زرین در تخت جمشید نگهداری میشده که با حملهی اسکندر مقدونی این اشیا به غارت رفت. اسکندر دستور داد که هر چیزی را که میتوانند با خود ببرند و هر چیزی را که نمی توانند نابود سازند.
بعد از غارت تخت جمشید اسکندر دستور داد که تخت جمشید را به آتش بکشند. به گفتهی مورخین باستان، تخت جمشید سه شبانه روز در آتش
میسوخت. و چهل شبانه روز از آن دود بر میخواست.
شهر باستانی تخت جمشید یکی از چهار پایتخت امپراطوری سرزمینی بود که بعدها به نام “ایران” نامیده شد. کار ساخت آن از حوالی سال های 520 قبل از میلاد آغاز و به نمادی از ثروت و جلال و بزرگی امپراطوری ایران باستان تبدیل شد. معماری فوق العاده این شهر باستانی زبانزد مورخین دنیاست و در ساخت آن از نقره و طلا نیز استفاده شده بود و در گوشه و کنار تخت جمشید حجاری های پیکره های انسانی به چشم می خورد. ساخت تخت جمشید در دوران شکوفایی امپراطوری هخامنشی و به فرمان داریوش بزرگ آغاز شد. این امپراطوری از 550 تا 330 پیش از میلاد حکمروایی کرد تا اینکه با حمله اسکندر مقدونی از هم فرو پاشید و تخت جمشید در آتش سوخت.
مجموعه تخت جمشید شامل هفت کاخ (تالار)، نقوش برجسته، پلکانها، ستونها، و دو آرامگاه سنگی است.
جمعا بیش از سه هزار نقش برجسته در ساختمانها و مقبرههای تخت جمشید وجود دارد که به طرز خارق العادهای هماهنگ است.
11- استون هنج – (انگلیس):
قرن هاست که چرایی ساخت این شهر در جنوب انگلیس و کاربرد دقیق آن یکی از جوابهای بی پاسخ باستان شناسان باقی مانده است. سازندگان استون هنج، از سال ۳۱۰۰ پیش از میلاد، سنگهای این بنا را به شکل چند دایره تو در تو، در مکان فعلی آن کار گذاشتند. احتمالاً از این دایرههای سنگی برای مشاهده حرکات خورشید، ماه و ستارگان که در آن زمان طی مراسم مذهبی مورد پرستش قرار میگرفتند، استفاده میشده است. سنگهایی شبیه به آنچه که در این بنا به کار رفته، در مناطق دیگر مانند کارناک فرانسه و نیوگرنج ایرلند، یافت شده است.
12- مِزا وِردِ – (آمریکا):
شهر باستانی مزا ورد در ایالت کلرادوی آمریکا قرار دارد. این شهر یکی از معدود باقی مانده های ساکنین بومی سرخ پوست قاره آمریکاست. این شهر توسط مردم کشاورز “پیئوبلوین” در بین سال های 550 تا 1300 میلادی ساخته شده است.