در این پست از سایت antique-book-treasure.ir متون سحرآمیز و فرمول جادویی و سحر و طلسم,طلسمنامه جادویی زمان مصر باستان را برای شما عزیزان قرار دادیم . مصریان باستان با استفاده از طلسم و جادو سحر کارهای خارق العاده و شگفت انگیزی انجام میدادند . آما آیا اصلاعات و مطالب و نوشته ها درباره طلسم نامه جادویی مربوط به زمان مصر باستان واقعیت دارد ؟ در این طلسم نامه که رمزیابی شده است یک نمونه طلسم برای مطیع کردن شخص مورد نظر وجود دارد که بسیار قوی و مجرب میباشد . در این طلسم نامه کهن که حاوی سحر و جادو و افسون های بسیار قدیمی میباشد انواع طلسمات برای زیاد کردن عشق و محبت و همچنین طلسم و جادو برای گرفن و تسخیر جن و پری و ارواح خبیث و سحر و طلسم برای شفای بیمارانی که در حال مرگ هستند و همچنین طلسمات و جادوهایی برای افزایش رزق و روزی در کسب و کار نوشته شده است .
متون سحرآمیز و فرمول جادویی و سحر و طلسم,طلسمنامه جادویی زمان مصر باستان,طلسمات مصر باستان,طلسم نامه مصر باستان,طلسمنامه قوی و مجرب مصریان باستان,انواع طلسم و جادو در مصر باستان,طلسم و جادو برای افزایش رزق و روزی در کسب و کار ,طلسم و جادو برای مطیع کردن شخص,طلسم و جادو قوی برای تسخیر ارواح خبیث و جن گیری,طلسم و سحر مجرب برای شفای بیماران در حال مرگ,نسخه های طلسم از زمان مصریان باستان
متون سحرآمیز و فرمول جادویی و سحر و طلسم,طلسمنامه جادویی زمان مصر باستان
جادو به معنای پیدا کردن رابطهای تکرارشدنیست بین اعمال و مناسکی خاص و شاید نامربوط، برای دستیابی به یک نتیجهی دلخواه به طرزی که گمان برود به نیرویی ماورای طبیعی متمسک شدهایم. البته این فرآیند شاید آنقدر غریزی باشد که فقط به موجود تکاملیافتهای چون ما محدود نشود چنانکه آزمایش روانشناس مشهور آمریکایی “اسکینر”، چنین دلبستگیای به خرافات را برای کبوترهای آزمایشگاهی هم نشان داد:
دستهای از کبوتران گرسنه را در قفسی گذاشتم که به سیستمی اتوماتیک وصل بود که غذا را در فواصل زمانی منظم (و بدون نیاز به انجام عمل خاصی) تحویل میداد. کشف کردم که بعد از مدتی هر کبوتر وقت گرسنگی سلسلهای از اعمال خاص را تا زمان گرفتن غذا ادامه میدهد که گویی رفتارش با تحویل غذا متحد و مربوط باشد. یک پرنده خلاف جهت عقربههای ساعت دور قفسش میچرخید. پرندهای دیگر هم همیشه سرش را به گوشهی بالایی قفسش میکوباند. پرندهی سوم خودش را مکرر پرت می کرد به گونهای که گویی سرش را زیر یک شی نامرئی قرار میدهد و بلندش میکند. دو پرندهی دیگر هم یک حرکت پاندولی با سر و بدنشان انجام میدادند که سر به طرف جلو میآمد و از سمت راست به چپ با حرکت تندی تاب میخورد و آرام برمیگشت. به این نتیجه رسیدم که کبوتران باور کردهاند که حرکاتشان بر سیستم غذادهی اتوماتیک قفسها تاثیرگذار است و ایشان هم از نظر رفتاری و روانشناسی مثل انسانها به باورمندی خرافات توانایند.اسکینر
و به این ترتیب در مذهب عامهی مردم (درست به مانند همان کبوتران گرسنهی اسکینر) تاثیرگذاری مهرهای تعویذ، طلسم و پیالههای افسون به نظام طبیعت، باور پذیرفتهای بوده که ریشهاش تا تمدن قدیمی مصر و بین النهرین به راحتی قابل تعقیب است. گرچه در اکثر مواقع استفاده از جادو پذیرفته نبود، چنانکه برای مثال «کنندهی جادو» برای زرتشتیان و یهودیان مرگارزان محسوب میشد و از نظر مسلمانان هم همیشه از رستگاری به دور میماند.
شاید جالب باشد که برای درک اهمیت این موضوع و فراگیری این نوع اعتقادات در بافت فرهنگی آن دوران متن ورد روی یک مهر طلسم ساسانی که جدیداً کشف شده را با هم مرور کنیم:
بهروزی از آنِ شما، از یهوه آدونای به … و مرگ بر دیو. اکنون، تویی که این تعویذ را میبینی، پس برای تو راستی … و او هشدار داد به پسرانش، و حال این پیروزدخت که نام پدرش و مادرش … و نباشد از روستای میکلس، و مستولی مشو بر او و اگر مستولی شوی من نیز او را ترک خواهم کرد. به طوری که او دوباره تو را نخواهد گرفت و از سرتاپایت … مجازات … اما اکنون از آن نیز بیرون … پس شفا و درمان بر او باشد به نام عیسی.
پس مرزهای جادو با مرزهای اعتقادات عادی موسوم به دین چنان متفاوت است که صاحب طلسم، یعنی پیروزدخت ایرانی ( احتمالاً زرتشتی) برای رسیدن به خواستهاش از نام نیک عیسی بهره میگیرد تا روح پلیدی که از قضا نامی سامی دارد را از زندگی خودش دور کند. در اکثر موارد این شیفتگی ملحدانهی برشهایی از جامعه به نیروهای فوق طبیعی همچون اعتقاد بومیان دورمانده از تمدن به رایزنی با ارواح بوده، و کاری شیطانی و خبیث و نابخشودنی شمرده میشده . اما در روی دیگر این ماجرا استفادهی مثبت عدهای از سحر و افسون هرگز گناه محسوب نمیشد. چنان که خود زرتشت برای دور کردن دیوی به نام «بود» که به فریبکاری و نامرئی بودن مشهور بوده، دوبار با صدای بلند ذکر «یثا اهو وائیرو» را میخواند تا دیو بگریزد. یا اگر خوانش دعا ادامه مییافت با قدرت کلماتش دیو متلاشی یا حتی مسخر و در اختیار میشده. بدین صورت در افسانههای قدیمی پارسی شکل مثبتی از افسونگری را هم مشاهده میکنیم که در آن طهمورس با افسون بر اهریمن پیروز شده و حتی آوازهی جمشید و فریدون هم در نیرنگ و جادو بازی بلند بوده.
اصل قضیه
با چنین پیش زمینهای از اوضاع جادو و جادوگری در قرون شش و هفت میلادی به سراغ یافتهی جدیدی از سرزمین مصر میرویم که در محیطی آمیخته از اسطورههای مصر باستان، یونان و مسیحیت، شرایط مساعدی برای شکلگیری انواع جادوهای سیاه یا سپید داشته. همینطور که امروزه پاپیروسهای زیادی به خطوط یونانی، کپتیک و دموتیک با مضمون طلسم و سحر از ایشان بدست آمده.
دو محقق از دانشگاه سیدنی به نام آقای Choat و همکارشان دکتر Gardner از دانشکدهی مذاهب دانشگاه سیدنی به تازگی موفق به کشف رمز پایپروسهایی به خط قدیمی کپتیک شدهاند که به قول خودشان یک «راهنمای مصری قدرت آیینی» است و به نظر ما یک « طلسمنامه »ی فوقالعاده. نوشتههایی در برگیرندهی سحرهایی قدیمی و رشتهنیایشهایی طولانی برای خدایانی ناشناخته در بیست صفحه که احتمالاً متعلق به همان قرون شش و هفت میلادی (یعنی ۱۳۰۰ سال پیش) باشد و در میان “کلماتِ قدرت” مذکور کنار نقشهای غریبش به چگونگی طلسم عشق و طرز جنگیری ارواح خبیث یا سحر شفای بیماریهای مرگآور و حتی اذکاری برای موفقیت در کسب و کار بر میخوریم.
مثلاً در یک جای این متون سحرآمیز به فرمولی جادویی برای مطیع کردن هر کس که میخواهید اشاره شده؛ بدین طریق که سرود جادوییای را کلمه به کلمه برای دو میخ که در دست گرفتهاید بخوانید و آخر هم میخ ها را بر راست و چپ آستانهی درب خانهاش بکوبانید!
این متون را چه کسانی نوشتهاند؟
با این که بعضی از نیایشها به عیسی مسیح تعلق دارد ولی چنان که گفتیم دربارهی متون جادویی آن مرزبندی دقیقی که به مذهب حکمفرماست وجود ندارد. حتی بخش مهمی وجود دارد که شخصی به نام «شیث» را این گونه نیایش میکند:
شیث! شیث! ای عیسای زنده!
شیث سومین فرزند آدم و حواست ( بعد از هابیل و قابیل ) که اسمش در تورات هم آمده (طبق برخی از احادیث اسلامی استمرار نسل انسان را از طریق فرزند سوم حضرت آدم به نام شیث است که وصی آدم و ولیعهد او بوده. چون هابیل به دست قابیل کشته شد و قابیل مطرود هم به دنبال فسق و فجور رفت و فرزندان و نسلش هم در اثر در طوفان نوح همه از بین رفتند.)
شیث لفظی سریانی است به معنای هبهالله یا هدیهی خدا چون طبق اساطیر یهودی آدم بعد از ماجرای کشته شدن هابیل و به وقت صد و سی سالگی صاحبش شد.
چنان که بر میآید کتابطلسمِ رمزنگاری شده باید به فرقهی “شیثیان” متعلق باشد که یک دین گنوستیکِ مربوط به عصر رومیان است (قرون دو سه میلادی) و در زمان قرن شش و هفت (یعنی هنگامی که کتاب طلسم مورد بررسی نوشته شد) ، باور به آن تحت فشار شدید کلیسای وقت کمرنگ میشده و کم کم به زوال میرفته .
اما ماجرا وقتی جالبتر میشود که نیایشهای افتتاحیهی رمزنوشتهی مصری پیش رویمان را فارغ از باورهای شیثیان بررسی میکنیم:
ستایش من تقدیم شما باد و من شما را نمازگزارم ای بلند مرتبه باکتیوثا، که امین و موثقی و ارباب چهل و نه رستهی ماران !
و بدین ترتیب طلسنامهمان وقتی که به باکتیوثا (Baktiotha) اشاره میشود از قبل هم رازگونه تر میشود چون او خدایی ناشناخته با جبهه گیری نامشخص بین خر و شر است که با قدرت عظیمش به قوای عالم مادی محاط شده.
در واقع باید گفت شواهد نشان میدهد سحرهای موجود در این کتاب جادوی مصری هم از آیین شیثیان و هم از مسیحیت ارتدوکس آن زمان تاثیر گرفته و درست مشخص نیست که آیا این طلسمها قرار بوده توسط جادوگرانی مشخص یا راهبههای ترکدنیاکرده انجام بشود یا خودِ مردمِ معتقد.
این پاپیروسها از کجا آمدهاند؟
فردی به نام Michel Feckelmann که در وین دلالی عتیقهجات میکرده در سال ۱۹۸۱ کتاب را به دانشگاه Macquire فروخته ولی این تمام چیزی است که از گذشتهی این طلسمنامه میدانیم و حتی دقیقاً مشخص نیست که نوشته از کدام بخش مصر بدست آمده. البته بنا بر گویش شناسیِ مصرِ آنزمان میتوان حدسهایی زد و گفت به احتمال زیاد این پاپیروس نوشتهها مربوط به حوالی شهر باستانی Ashmunein/Hermopolis باشند.