خانه / آنتیک (antique) / بازار فروش وسایل عتیقه آنتیک و قدیمی,مغازه‌ های عتیقه‌ فروشی در تهران

بازار فروش وسایل عتیقه آنتیک و قدیمی,مغازه‌ های عتیقه‌ فروشی در تهران

در این پست از سایت antique-book-treasure.ir بازار فروش وسایل عتیقه آنتیک و قدیمی,مغازه‌ های عتیقه‌ فروشی در تهران را برای شما عزیزان و علاقه مندان به وسایل و لوازم عتیقه و آنتیک قدیمی قرار دادیم . عتیقه و آنتیک تفاوت های زیادی با هم دارند عتیقه مربوط میشه به جنس های زیرخاکی که از زیر زمین پیدا میشود ولی آنتیک به اجناسی گفته میشود که مربوط به 100 تا 300 سال پیش هستند …

بازار فروش وسایل عتیقه آنتیک و قدیمی,مغازه‌ های عتیقه‌ فروشی در تهران
بازار فروش وسایل عتیقه آنتیک و قدیمی,مغازه‌ های عتیقه‌ فروشی در تهران

بازار فروش وسایل عتیقه آنتیک و قدیمی,مغازه‌ های عتیقه‌ فروشی در تهران,وسایل آنتیک,آنتیک و عتیقه,روش عتیقه,عتیقه زیرخاکی,آنتیک گران قیمت,وسایل و ابزارهای آنتیک و عتیقه,بازار خرید و فروش وسایل آنتیک و عتیقه قدیمی در تهران,عتیقه فروشی در تهران,عتیقه های زیرخاکی باستانی,عکس وسایل آنتیک و عتیقه قدیمی,تصاویر وسایل آنتیک عتیقه قدیمی,سماور و قوری آنتیک عتیقه,اجناس و ظروف آنتیک

بازار فروش وسایل عتیقه آنتیک و قدیمی,مغازه‌ های عتیقه‌ فروشی در تهران

در بازارهای آنتیک‌فروشی تهران از رمل، اسطرلاب و‌ مهره‌مار تا ظروف قدیمی توسط آدم‌های خاص با خرده‌فرهنگ‌های خاص فروخته می‌شود
رمز و رازهای یک بازار مرموز

وقتی سن و سالی نداشتم و به خانه پدربزرگ می‌رفتم همه چیز آن با زندگی امروزی فرق داشت؛ آینه قدیمی، اتوی زغالی، رادیوی ترانزیستوری، گلاب‌پاش، ظروف بلوری، شمعدان، صندلی‌های لهستانی و حتی چرخ‌خیاطی پدالی. همه چیز آن خانه متعلق به گذشته بود. این وسایل که در زمان خودشان غوغایی به پا می‌کردند، امروز دیگر جای خود را به تکنولوژی‌های نو داده‌اند و تنها بخشی از آنها به عنوان دکور در گوشه‌ای از خانه جا خوش کرده‌اند.

با این حال وسایل آنتیک و قدیمی جادوی خاص خود را دارند و محال است آنها را ببینی و دلباخته‌‌شان نشوی. کمتر کسی را می‌توان یافت که سن و سالی از او گذشته باشد و با دیدن لاله‌ها و تنگ‌های آبی و سبز سری به گذشته نزند و آهی به واسطه گذشت آنی زمان نکشد. در میان آنها می‌توان مسافر زمان بود، خاطرات قدیمی و زندگی نسل‌های گذشته را جستجو کرد. این وسایل هر چیزی را که به گذشته تعلق داشته باشد در بر می‌گیرد و از عکس‌های جنگ‌های جهانی گرفته تا انگشتری‌های نقره مادربزرگ‌ها در آن جا دارد. اگر چه گذر زمان وسایل آنتیک را از رونق زندگی روزمره ‌انداخته، اما بر بهای آنها افزوده و جایگاهی منحصر به‌فرد به این اجناس داده است. حالا وسایل آنتیک، بازار مخصوص به خود دارند و حتی می‌توان گفت هرکسی قدرت خرید آنها را ندارد. همیشه می‌توان تعدادی از این وسایل را در ویترین‌های عتیقه‌فروشی‌ها دید که در گوشه و کنار شهر پراکنده‌اند و از بزرگی و غربت تهران امروزی می‌کاهند.

از عتیقه تا آنتیک

وسایل آنتیک که به غلط عتیقه نامیده می‌شود طول عمری نزدیک به حداکثر 300 سال دارند و با اشیای زیرخاکی و باستانی متفاوت هستند. این وسایل به واسطه ارزش هنری و صبغه تاریخی آنها ارزیابی می‌شوند و متخصصان مربوط به خود را دارند. تجربه‌ای که فروشندگان عتیقه طی سال‌های دراز به دست آورده‌اند و اطلاعاتی که در این باره دارند، کلید قیمت‌گذاری این کالاها هستند. آنها می‌گویند این امر به هنر و قدمت بستگی دارد و شناخت آنها تخصصی است.

مسافران و دیپلمات‌هایی که به خارج از کشور سفر می‌کنند یکی از منابع تامین کالاهای لوکس و آنتیک هستند. همچنین فروشندگان خانگی نیز بخش دیگری از این منابع را تشکیل می‌دهد. امروز طرفداران این وسایل کم نیستند و اشیای آنتیک، بازار شگفت‌آوری را به خود اختصاص داده‌اند.

مغازه‌های عتیقه‌فروشی در جای جای تهران به طور پراکنده دیده می‌شوند، اما خیابان منوچهری، بازار پروانه و گاهی هم سمساری‌های خیابان مازندران واقع در میدان امام حسین معروف‌ترین جاهایی هستند که می‌توان در آنها خاطرات گذشته را بازیابی کرد.

خیابان منوچهری

معروف‌ترین مکانی که به فروش کالاهای آنتیک مشهور است خیابان منوچهری است. نام این خیابان از نام منوچهری دامغانی، قصیده‌سرای سده پنجم هجری گرفته شده، اما با یاد‌آوری آن نام خیابان‌های فردوسی و سعدی تداعی می‌شود که در نزدیکی آن قرار دارد.

هرچند خود منوچهری سراینده هرگز نتوانست به‌اندازه فردوسی و سعدی آوازه داشته باشد، اما این خیابان کوچک، آوازه‌ای به‌ اندازه خیابان سعدی و فردوسی برای خود دست‌وپا کرده است. پیش از آن که نام منوچهری را بر این خیابان بگذارند آن را به نام باغ ظهیرالدوله می‌شناختند که از قاجاری‌های پر نفوذی بود که در آن نزدیکی باغ داشت.

بسیاری منوچهری را به نام عتیقه‌ترین خیابان تهران می‌شناسند. این خیابان از سال 1350 به عنوان مرکزی برای فروش صنایع‌دستی و عتیقه معروف شد. خیابان منوچهری در سمت غربی‌اش به خیابان فردوسی ختم می‌‌شود، اواسط آن با خیابان لاله‌زار نو تقاطعی درست می‌‌کند و در‌نهایت در سمت شرقی خود به خیابان سعدی ختم می‌‌شود.

اگر از سمت سعدی وارد خیابان بشوید این مغازه‌های کیف، ساک و چمدان فروشی هستند که خودنمایی می‌کنند. بعد از آن نیز با انبوهی از فروشگاه‌های لوازم آرایشی و بهداشتی مواجه می‌شوید. اما ورود به این خیابان از سمت فردوسی شما را با دنیای دلارفروشان آشنا می‌کند.

پیرمردهای منوچهری

با وجود این با نزدیک‌شدن به مغازه‌های عتیقه‌فروشی پیرمردهای این کوچه را می‌بینید که بساطشان را روی سنگفرش خیابان پهن کرده‌اند و مشغول فروش عتیقه‌های جور واجور هستند. از سکه‌های قدیمی ایرانی و خارجی گرفته تا تسبیح، تاس، انگشتر و حتی خلخال و قفل می‌توان در بساط آنها پیدا کرد. وقتی به یکی از آنها نزدیک شدم چیزی را شبیه نعل اسب نشانم داد و گفت این خلخالی است که قدمتی بیش از 500 سال دارد. از نگاهش فهمیدم حدس زده است چیزی از قدمت این وسایل نمی‌دانم و خواسته شانس خود را با خریدار رهگذری بیازماید. او حتی با زیرکی عشق کودکانه مرا به سکه‌های قدیمی دریافت و گفت این سکه‌ها تنها ده هزار تومان قیمت دارد می‌توانی یکی را بخری.

اما مغازه‌های عتیقه‌فروشی منوچهری چیز دیگری است. تابلوهای قدیمی، ظروف نقره کار و میز و صندلی‌های صدساله، شمشیرهای زینتی، ظروف آنتیک، رادیو گرام‌ها و سکه و مدال‌های قدیمی، لباس‌های کهنه دوره قاجار و پهلوی، نقاشی‌های قاجاری و اشیای مختلف خارجی و لوکس و خیلی چیزهای دیگر در این مغازه‌ها پیدا می‌شود. خیلی از وسایل قدیمی و زرق و برق‌دار پشت ویترین خاک خورده، جا خوش کرده‌اند تا دل رهگذارن را بربایند. در این خیابان پاساژهای متعددی هست که مشتری خاص خود را دارند؛ مشتری‌هایی که خود شخصیت و منش و آداب و رسوم خاصی دارند که گاه غریب می‌نماید.

بازار پروانه

اگر چه بازار پروانه اصالت منوچهری را ندارد، اما این روزها به محلی برای فروش برخی وسایل آنتیک بدل شده است. جمعه بازار، پارکینگ پنج طبقه پروانه است که در خیابان جمهوری واقع شده و از شنبه تا پنجشنبه، این پارکینگ مکان پارک خودروست، اما جمعه که می‌شود می‌توان همه چیز را از فرش دستباف گرفته تا گرامافون‌های قدیمی و اجناس لوکس و آنتیک، در بساط دستفروشان آن پیدا کرد.

عکس‌های قدیمی دوران قاجار، مدال‌ها و درجه‌های نظامی قدیمی، کتاب‌های خطی و دست دوم، مانتوهای سنتی و جدید، لباس و پوشاک، ترشی و شیرینی‌های خانگی، مجسمه‌های منبت‌کاری شده و صندلی‌های چوبی قدیمی، دستگیره‌های در برنجی و قفل‌های قدیمی تنها بخش کوچکی از اجناس داخل این پارکینگ سه طبقه را تشکیل می‌دهند. اجناسی که معمولا در این پارکینگ فروخته می‌شود توسط سمسارها و عتیقه‌فروشان و دلالان از صاحبخانه‌ها و مردمی که می‌خواهند به هر نحوی از اجناس رنگ و رو رفته و قدیمی خانه‌شان خلاص شوند، به قیمت‌های ارزان خریداری شده، اما با قیمتی گران فروخته می‌شود.

بیشتر فروشندگان این بازار، آنتیک‌فروش‌های دوره گرد هستند، اما در میان آنها عتیقه‌فروش‌هایی هم دیده می‌شود که در خیابان‌های لاله‌زار و منوچهری مغازه دارند، اما جمعه‌ها در آنجا جنس‌هایشان را می‌فروشند، چرا که رفت و آمد در این پارکینگ بیشتر از مغازه‌های آنهاست.

در عین حال در این بازار می‌توان صنایع‌دستی ارزان‌قیمت را نیز یافت و این اشیا بازدیدکنندگان بسیاری دارد. حتی دانشجویانی که برای پایان‌نامه‌های خود به دنبال تصویری از چهره‌های نامدار یا اسناد تاریخی هستند نیز میان مشتریان به چشم می‌خورند.

خیابان مازندران

اما خیابان مازندران، نزدیک میدان امام حسین واقع شده است. بیشتر مغازه‌های این خیابان به فروش وسایل دست دوم مستعمل اختصاص دارد، اما اگر اهل شناخت وسایل آنتیک باشید می‌توانید میان آنها برخی اشیای آنتیک را شناسایی کنید. بسیاری از سمسارهای این خیابان نیز به این امر واقف‌اند و جنس خود را به قیمت می‌فروشند، اما گاهی اوقات هم برخی وسایل از زیرچشم‌شان در می‌رود.

یکی از فروشندگان در این باره می‌گوید: ضایعات کشور و حتی برخی ضایعات روسیه، عراق و افغانستان که وارد کشور می‌شود در خیابان فداییان اسلام جمع‌آوری می‌شود و میان آنها اشیای قیمتی و نفیس بسیاری وجود دارد. به عنوان مثال سینی‌ای که قرار بود به خاطر 1500 تومان جزو ضایعات ذوب شود حدود دو میلیون قیمت داشت و کسی از ارزش آن خبردار نبود.

خریداران وسایل آنتیک

هرچند نه مانند پیش، اما هنوز منوچهری و سایر بازارهای عتیقه‌فروشی، مردمانی را به خود می‌بینند که در حال انجام دادوستدهایی هستند.

خیلی از مردم با خرید و نگهداری این وسایل، اصالت خانوادگی خود را به رخ می‌کشند و عده‌ای نیز سعی می‌کنند با خرید قطعه‌ای از این وسایل، تازه به دوران رسیدن خود را پنهان کنند. گروهی دیگر نیز مجموعه‌دار هستند و به طور تخصصی به خرید و فروش این وسایل می‌پردازند. حتی عده‌ای از دکوراتورها نیز از این وسایل برای ترکیب چیدمان جدید و قدیم بهره می‌برند. برخی ایرانیان خارج از کشور نیز تلاش می‌کنند با خرید قطعه‌ای از این وسایل یاد روزگار خوش سال‌های حضور در وطن را زنده کنند و برخی دیگر نیز به دنبال آن هستند تا با گرفتن یک اثر آنتیک قدیمی آن را به عنوان هدیه برای خویشاوندان خارج از کشور خود ارسال کنند. یکی از فروشندگان خیابان منوچهری درباره خریداران می‌گوید: گاهی اوقات پخش یک سریال باعث می‌شود برخی برای خریدن آن عتیقه‌ای که در فیلم یا سریال دیده‌اند به ما مراجعه کنند. حتی فیلم‌های تخیلی و تاریخی خیلی افراد را به این بازار می‌کشاند. با این حال گردشگر‌های خارجی، عمده‌ترین خریداران عتیقه را تشکیل می‌دهند که امروز در بازار عتیقه کشور حضور ندارند و کار آنتیک فروشان را کساد کرده‌اند.

فروشندگانی باتجربه

فروشندگان این بازار افراد متخصصی هستند که شناخت بسیار بالایی نسبت به جنس و نوع اشیا دارند و گذر روزگار را در سخنان آنها می‌توان حس کرد. بیشتر آنها این شغل را نسل اندر نسل دنبال کرده‌اند و در برخی مغازه‌ها می‌توان عکس‌های پدر و پدربزرگشان را دید.

آنها مشتریانشان را خوب می‌شناسند و به همان راحتی که عتیقه‌های اصل و بدل را تشخیص می‌دهند، آدم‌ها را نیز ارزیابی می‌کنند. بیشترشان از خبرنگارها خوششان نمی‌آید و تمایل ندارند اسمشان را در گزارش بنویسیم. آنها با بی‌حوصلگی می‌گویند: شما در مطالبتان ما را قاچاقچی معرفی می‌کنید؛ در حالی که در همه اصناف افراد گوناگونی وجود دارند. آنها حتی از برخی فیلم‌ها و سریال‌ها هم گله دارند، چرا که معتقدند در آنها انواع تهمت‌ها به آنها زده می‌شود. اما وقتی نظرشان را جلب می‌کنم حرف‌های زیادی برای گفتن دارند.

چینی‌هایی که آنتیک‌های ایرانی را هم کپی کرده‌اند!

فروشندگان عقیده دارند این روزها مشتری برای اجناسشان کم شده و درآمد عتیقه‌فروشی‌ها بسیار پایین آمده است، چرا که فروش اشیای عتیقه وابسته به گردشگر‌هاست و مردم داخل کشور توان خرید این اشیا را ندارند و تنها عده کمی هستند که هنوز برای خرید این اشیا مراجعه می‌کنند. در عین حال رفت و آمد گردشگر‌ها هم بسیار کم شده و چینی‌ها یا روس‌ها هم تنها به دیدن این اشیا اکتفا می‌کنند.

در عین حال این فروشندگان می‌گویند بنجل‌های چینی برایشان دردسر ساز شده و نان آنها را آجر کرده است. علاوه بر آن، چینی‌ها از روی اشیای آنتیک کپی زده‌اند و بسیاری از انواع تقلبی آنها را در بازار ارائه کرده‌اند.

یکی از مغازه‌داران می‌گوید: حتی همسرم هم به وسایل آنتیک اقبالی نشان نمی‌دهد و دنبال اجناس چینی است. سماور بسیار باارزشی که در منزل داشتیم را کنار گذاشته و می‌گوید دیگر به درد نمی‌خورد و هرچه به او راجع به ارزش آن توضیحی دادم قانع نشد و بناچار چون آن را دوست داشتم به مغازه آوردم. وی می‌افزاید: چین و برخی کشور‌ها طوری وسایل عتیقه را کپی کرده‌اند که هر بیننده‌ای قانع می‌شود و قیمت ارزان آنها باعث جذب مشتری می‌شود.

یکی دیگر از فروشندگان عتیقه نیز می‌گوید: تنها علاقه دارم به مشتریانی جنس بفروشم که از خرید خود آگاهی دارند و فروش جنس به فردی که چیزی از آن نمی‌داند، لطفی ندارد.

فروشنده دیگری می‌گوید: در قدیم قیمت آنتیک‌ها طوری بود که مردم یک تکه از آنها را می‌فروختند و برای خود خانه می‌خریدند، اما الان قیمتی ندارند.

آنتیک‌فروشی‌ها مانده‌اند

این‌که چرا این همه مغازه عتیقه‌فروشی هنوز هم وجود دارد و کار می‌کند و مشتری دارد، سوالی است که ذهن را به خود مشغول می‌کند. وقتی از یکی از فروشندگان عتیقه درباره فروش ماهانه‌شان می‌پرسم، می‌گوید: ما هشت سال است فروشی نداریم و شاید به زور درآمد ناچیزی از تعمیرات اشیای آنتیک نصیبمان شود یا به طور اتفاقی آنتیکی را بفروشیم. درآمد این مغاز‌ها نسبت به قیمت آنها و سرمایه ما هیچ ارزشی ندارد. ما به این کار علاقه داریم و البته هیچ تخصصی دیگری هم جز فروش اشیای قدیمی نداریم.

فروشنده دیگری در این باره می‌افزاید: اگر بخواهیم عتیقه‌فروشی را تبدیل کنیم باید صاحب ملک را راضی کنیم، زیرا سر قفلی آن به نام صاحب ملک است و او راضی نمی‌شود. عتیقه‌فروش دیگری هم تاکید می‌کند: در قدیم ورود جنس آنتیک به ایران آزاد بود و ما خیلی از کالاهایمان را وارد می‌کردیم، اما حالا این کار قدغن شده است. وی با انتقاد از افزایش مالیات‌های دارایی می‌گوید: ما نمی‌توانیم روی کالاهایمان برچسب بزنیم، چون این اجناس تک هستند و قیمت آنها منحصر به فرد و بستگی به نوع و قدمت و اصالت آن دارد.

رنگ از رویشان می‌پرد

خیلی‌ها می‌گویند تاریخ ایران را می‌توان در بسیاری از مغازه‌های عتیقه‌فروشی به کمترین بها خرید و فروش کرد. آنها عقیده دارند بسیاری از یافته‌های زیرخاکی، در این مغازها بخصوص مغازهای خیابان منوچهری سر در می‌آورند و بین حرفه‌ای‌ها دست به دست می‌شوند.

با این حال دل فروشندگان وسایل عتیقه از چنین تفکراتی خون است. وقتی در برابر آنها نام عتیقه را می‌آوریم رنگ از رخشان می‌پرد و ناراحت می‌شوند. آنها می‌گویند عتیقه یعنی چه؟ شما فرق عتیقه و آنتیک را نمی‌دانید؟ خرید و فروش عتیقه ممنوع است و ما اجناس باستانی یا کهن نمی‌فروشیم. طبق قانون جواز کسب خود را از اتحادیه صنف اشیای قدیمی و صنایع‌دستی اخذ می‌کنیم و لوازمی درحوزه خرید و فروش ماست که حداکثر به 200 سال پیش بر می‌گردد و ما در حقیقت آنتیک‌فروش هستیم.

برخی فروشندگان نیز می‌گویند: در منوچهری ممکن است قاچاقچی عتیقه پیدا شود، ولی بدون شک در این محل عتیقه خرید و فروش نمی‌شود. ما آبرو‌دار هستیم و اشیای زیرخاکی را نمی‌خریم، چرا که در بیشتر موارد اشیایی که به ما ارائه می‌شود بدلی هستند و خرید و فروش آنها نیز جرم است. آنها تاکید می‌کنند: افرادی که به طور حرفه‌ای خریدار زیرخاکی هستند و این اشیا را می‌شناسند، مافیایی عمل می‌کنند و مشتری خود را هم دارند. آنها این اشیا را ارزان می‌خرند و به قیمت خوب می‌فروشند. حتی برخی از آنها گوشه و کنار شهر دفتر دارند. بنابراین کار خود را براحتی انجام می‌دهند و بسیاری از معاملات خود را نیز در شهرستان‌ها انجام می‌دهند و نیازی به حضور در این خیابان نمی‌بینند. اما عده‌ای عقیده دارند بالاخره آنها که اشیای زیرخاکی دارند، آن اشیاء را دور نمی‌ریزند. حتی در مغازه‌های عتیقه‌فروشی هم اشیای زیرخاکی علاوه بر اشیای آنتیک به فروش می‌رسد. برخی دیگر هم می‌گویند دلال‌های کنار خیابان منوچهری تنها فروشنده‌های اشیای عتیقه نیستند، بلکه در مواقعی خریداران اشیای عتیقه و زیرخاکی هم هستند.

از جادو تا نقشه گنج

اگرچه جادو متاعی قابل خرید و فروش نیست، اما مثل هر کاری، ابزار و محصول دارد. با کمی دقت می‌توان افرادی را در بازارهای فروش عتیقه دید که طلسم و مهره‌مار می‌فروشند. یکی از فروشندگان در این باره گفت: میان وسایل عتیقه همیشه رمل و اسطرلاب را می‌توان یافت، اما آنها که واقعی هستند حالا در موزه‌ها جای دارند.

فروشنده دیگری می‌گوید: چندی پیش افرادی کولی به این خیابان آمده بودند و مهره‌مار را جفتی ده هزارتومان به برخی خانم‌ها می‌فروختند که این باعث خنده ما شده بود.

همچنین گفته می‌شود پیشتر می‌شد از زیر زبان دستفروشان حرف‌هایی درباره نقشه‌‌های گنج بیرون کشید اما آنها بسختی به رهگذران و جویندگان نقشه‌‌های گنج اعتماد می‌کنند و خوب می‌‌دانند افتادن در این معرکه چه خطراتی دارد. با این حال هنوز هم گاهی اثری از فریب‌خوردگان ثروت بادآورده در این خیابان دیده می‌شود و هستند کسانی که نسخه‌های قدیمی مربوط به اجدادشان را به منوچهری می‌آورند و با آب و تاب فراوان از اموالی می‌‌گویند که زیرخاک مخفی شده است. اما فروشندگان واقعی معتقدند بی‌شک اینها نیز چیز واقعی در بساط ندارند و دام فریب را برای ساده‌‌لوحان پهن کرده‌اند.

درباره ی admin

4 دیدگاه

  1. باعرض سلام من چندتایی …….. کشف کردم ممنون ….

  2. دیگ مسی برای فروش وزن دیگ مسی 4 کیلو است

  3. سلام
    خیلی عالی و خلاصه بود . ممنون از شما

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *